با بناهایی شبیه خانه محل تولد هیتلر چه باید کرد؟
۱۳۹۹ تیر ۱۶, دوشنبهخانه زادگاه آدولف هیتلر، دیکتاتور و پیشوای رایش سوم آلمان در شهری کوچک به نام برانائو در اتریش واقع است. وزارت کشور اتریش چندی پیش اعلام کرد برای جلوگیری از هرگونه فعالیت مرتبط با نازیها و استفاده آنها از این ساختمان، این بنا به یک پاسگاه پلیس تبدیل میشود.
دولت اتریش از معماران دعوت کرده بود، طرحهای خود را برای آینده این ساختمان ارائه کنند؛ مأموریتی نه چندان آسان برای معماران و طراحان. طرح دفتر معماری "مارته.مارته" برای تغییر خانه محل تولد هیتلر پذیرفته شد.
اشتفان مارته از این طرح میگوید: «اینکه آدولف هیتلر اینجا به دنیا آمده است، واقعیتی است غمانگیز اما از سوی دیگر این تنها زادگاه اوست.» او معتقد است، دوره نازی برای این ملک دورهای کوتاه بوده اما تاریخی طولانی در پس و در پیش این دوره وجود دارد.
قدمت دو ساختمانی که بعدها به هم متصل و به یک ساختمان تبدیل و آپارتمانهای آنها اجاره داده شدند، به قرن ۱۸ میلادی باز میگردد. سالها بعد زوجی در یکی از واحدهای این ساختمان ساکن شد که در روز ۲۰ آوریل سال ۱۸۸۹ کودک سومشان با نام آدولف در آنجا به دنیا آمد. خانه کودکی که بعدها صدراعظم رایش سوم آلمان شد، دیکتاتوری که جنگ جهانی دوم را آغاز کرد و مسئول کشتار میلیونها انسان از جمله در فاجعهای به نام هولوکاست است و درد و رنجی توصیفناپذیر را برای جهان به ارمغان آورد، هنوز بحثبرانگیز است.
۱۰ سال بدون استفاده و خالی از سکنه
در دوران نازیها، حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان (حزب نازی) به افتخار "پیشوا" این خانه را پس از نوسازی به مرکز فرهنگی با گالری و کتابخانه تبدیل کرد.
پس از جنگ، نیروهای آمریکایی برای مدتی کوتاه در این خانه مکان یادبودی بنا کردند که در سالهای پس از آن کتابخانه و مدرسه هم به آن افزوده شد و سپس با مرکزی برای افرادی که ناتوانی جسمی دارند، تکمیل شد. این بخش بیش از ۳۰ سال تا سال ۲۰۱۱ در این ساختمان فعالیت میکرد. مالک ساختمان، این بنا را به وزارت کشور اتریش کرایه داده بود.
در سال ۲۰۱۱ به دلیل نوسازی، ساختمان تخلیه شد ولی از آنجا که دولت اتریش با مالک به توافق نرسید، از آن زمان تا کنون ساختمان خالی است. سال ۲۰۱۷ دولت اتریش پس از سالها مذاکره با مالک، از او سلب مالکیت کرد. تخریب ساختمان با مخالفت میراث فرهنگی و مورخان ناممکن بود.
اکنون تصمیم بر این است که دوباره از این بنا استفاده شود؛ فرماندهی و بازرسی پلیس برانائو قرار است به عنوان نشانههای دموکراسی، حقوق بشر، امنیت و پیگرد قانونی به این ساختمان نقل مکان کنند.
گفته میشود که دو میلیون یورو هزینه نوسازی این ساختمان خواهد بود و قرار است مرکز پلیس تا پایان سال ۲۰۲۰ آماده باشد.
در نوامبر سال ۲۰۱۹ وزارت کشور اتریش طرح آینده این ساختمان را به مسابقه گذاشت. دفتر معماری "مارته.مارته" این مسابقه را برد. اشتفان مارته میگوید: «شما به عنوان آرشیتکت تا حد امکان بیطرفانه و با یک سادهانگاری خاصی به سراغ چنین پروژهای میروید: دستورالعملهایی وجود دارد و شما با خودتان میاندیشید چگونه میتوان آنها را به بهترین نحو پیاده کرد. تجزیه و تحلیل میکنید، معماری بنا و ساخت و ساز را از نظر میگذرانید و به این فکر میکنید که چه چیزی را میتوان بهبود بخشید. با وجود بناهای خاص این منطقه از نظر معماری، در اینجا جوهرهی تاریخی باارزشی وجود دارد که با ساختمانهای نو تکمیل میشود.»
هیئت داوران بررسی کننده طرحهای ارسال شده، سادگی بنا را در طرح مارته ستود. به اعتقاد آنها در طرح این شرکت معماری، ساختمان پس از نوسازی و تکمیل، توجهها را به خود جلب نخواهد کرد. چرا که یکی از نگرانیهای جدی در مورد نمای ساختمان بود که هنوز به تصاویر بایگانی شده موجود از زمان نازیها میماند و بیم آن میرود که این بنا و نمایش آن به زیارتگاهی برای نئونازیها بدل شود و آنها را برای عکس یادگاری گرفتن به خود جلب کند.
تخریب، تغییر یا نگهداشت بنا؟
در آگهیای که وزارت کشور اتریش برای ارسال طرحهای معماری برای نوسازی این ساختمان منتشر کرده، آمده بود: «با بازسازی و تغییر بیرونی ساختمان کنونی باید خاطره دوره نازیها از بین برده شده ... و همچنین از ترویج یا انتشار ایدههای ناسیونال سوسیالیستی یا بزرگداشتهایی که نازیسم را تأیید میکنند، جلوگیری شود.»
معماری که اکنون مأموریت بازسازی این بنا را دارد، میگوید، نازیها درون ساختمان را تقریبا تغییر ندادهاند. به گفته او: «حزب نازی تنها نمای بیرونی را تغییر داده؛ فرم و بزرگی پنجرهها را طوری تغییر داده که ساختمان باشکوهتر و برازندهتر جلوه کند.»
تعیین اهمیت تاریخی این خانه از این جهت دشوار است که اینجا صحنه جرم و جنایتهای نازیها نبوده و این مکانی نیست که هیتلر در آن طرح برنامههای خود را ریخته یا پیاده کرده باشد. هنگامی که خانواده او از اینجا نقل مکان کردند، او تنها سه سال داشته است.
با وجود این، این بنا مثالی است برای بحث بر سر رفتار و برخورد درست با بناهایی که از نظر تاریخی پیشینهای بحثبرانگیز دارند.
برای تمامی ساختمانهایی از این دست، یک پرسش مشترک وجود دارد و آن اینکه آیا باید آنها را تخریب کرد، تغییر داد یا به عنوان شهادت تاریخ و هشدار برای آیندگان، به همان شکل، نگاه داشت؟
لاسپرانسا، تاریخ پژوه و نویسنده کتاب "معماری جنجالبرانگیز: میراثهای دوران ناسیونال سوسیالیسم"، میگوید، ریشههای تلاش برای پاک کردن حافظه یا از بین بردن یاد و خاطره به "نفرین محو یادبود" برمیگردد که در گذشته در مصر و رم رواج داشته؛ اقدامی که در آن تصمیم به محو شخصیتی حقیقی در تاریخ میگیرند تا نام و یاد او را از روزگار محو کنند. لاسپرانسا میگوید: «مسئله بر سر محو تمامی شواهد وجودی است تا گذشته از ذهنها پاک شود.»
این محقق اما معتقد است، تاریخ نشان داده که محو تاریخ غیرممکن است.
پاک کردن تاریخ اسطوره جدید میسازد
او در مورد مکان تولد هیتلر میگوید، قائل به اهمیت ویژهی تاریخی برای این بنا نیست. اما میافزاید، با وجود این، ساختمان این سرگذشت و تاریخ را در خود حمل میکند و پرکردن و پوشاندن این تاریخ بدون اشارهای به گذشته، میتواند منجر به ساختن افسانههای جدیدی در مورد آن ساختمان به ویژه در محافلی با ایدئولوژی راست شود.
این نویسنده ایجاد فضایی برای اطلاعرسانی در چنین ساختمانهایی را جایگزینی مناسب به جای تخریب یا پنهان کردن کامل تاریخ آنها میداند.
اشتفان مارته، آرشیتکتی که نوسازی بنای محل تولد هیتلر را به او سپردهاند، معتقد است، در مورد بناهای این چنینی که پیشینههای جنجالبرانگیزی دارند، باید موردی تصمیم گرفت. او معتقد است: «برای این بنا به جز طرح او، بیتردید گزینههای دیگری هم به عنوان مثال برای حفظ آن به عنوان بخشی از تاریخ آنگونه که نازیها آن را ترک کردند، وجود دارد. اینگونه نیست که فقط یک راهحل درست وجود داشته باشد.»