ایران: بالارفتن آمار خودکشی در بین دانشجویان
۱۳۸۷ تیر ۳, دوشنبهبسیاری از آسیبشناسان اجتماعی، دلایل بالارفتن میزان خودکشی در بین دانشجویان ایرانی را افزایش فشارهای اجتماعی بر این افراد میدانند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر، یکی از دختران دانشجو در دانشگاه آزاد لاهیجان، روز گذشته بعد از احضار به اتاق حراست، خود را از پنجره این اتاق در طبقه چهارم ساختمان دانشکده فنی به پایین پرتاب کرد و جان سپرد.
این دختر دانشجو قبلا نیز چندین بار به کمیته انضباطی احضار شدهبود اما دوستان وی هیچکدام دلیل آخرین حضور او در اتاق حراست را نمیدانند.
همزمان یک دانشجوی دانشگاه سیستان و بلوچستان نیز با خوردن قرص دست به خودکشی زدهاست. این دانشجو نیز چندین بار به کمیته انضباطی احضار شده و از طرف حراست دانشگاه تحت فشار بودهاست.
این دومین مورد خودکشی در دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال جاری است. در اواخر اردیبهشت ماه نیز یکی از دانشجویان دختر این دانشگاه با خوردن جوهرنمک خودکشی کردهبود.
همان زمان معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان در پاسخ به دانشجویان در مورد علت خودکشی دانشجوی این دانشگاه چنین گفتهبود: «ما همه معتقد به اصلاح اموریم. چه کسی است که ادعا کند همهچیز در بهترین وضع ممکن است؟ تا امام زمان قدم بر چشم ما نگذارد، هیچچیز در بهترین وضع ممکن قرار نخواهدگرفت».
در روز ۲۸ فروردین ماه سال جاری نیز یک دانشجوی دکترای شیمی معدنی در دانشگاه شهید بهشتی با خوردن سیانور خودکشی کرد. چهار روز بعد از آن نیز یک دانشجوی تربیتمعلم همدان در محوطه دانشگاه و جلوی چشمان همکلاسیهایش با سلاح گرم دست به خودکشی زد.
در ماه اردیبهشت امسال یک دانشجوی دختر در رشته پزشکی دو روز بعد از آنکه به خاطر بدحجابی از سوی مآموران در شهر اصفهان بازداشتشدهبود، دست به خودکشی زد.
دختر ۲۱ ساله دیگری از اهالی کرج که در دانشگاه دامغان در رشته میکروبیولوژی تحصیل میکرد نیز در سال جاری در حمام خوابگاه، خود را با پارچه حلقآویز کرد.
در روز ۲۲خرداد ماه امسال نیز یک دانشجوی دختر دانشگاه ملایر با خوردن قرص اقدام به خودکشی کرد. این دانشجو چندی قبل از این حادثه به اتهام رابطه نامشروع از سوی کمیته انضباطی دانشگاه به یک ترم محرومیت از تحصیل محکوم شدهبود.
خودکشی آنومیک رایجترین نوع خودکشی در ایران
دکتر سعید مدنی، مددکار و محقق مسائل اجتماعی، معتقد به وجود سه نوع خودکشی است. یک نوع خودکشی «خودخواهانه» که در آن فرد در یک نوع فردگرایی افراطی قرار گرفته و پیوستگیاش با جامعه قطع میشود. دوم خودکشی «دیگرخواهانه» که در آن فرد آنقدر درگیر جامعهی پیرامون خود میشود که فردیت خود را از دست میدهد.
دکتر مدنی نوع سوم خودکشی را رایجترین نوع در جامعه ایران میداند و در توضیح آن چنین میگوید: «شق سوم هم که به نظر من بیشتر در جامعهی ایران مصداق دارد و در این خودکشیهای موجود هم به شکل جدیتری میشود بر این پایه آن را تحلیل کرد، خودکشی ناشی از بیهنجاری یا خودکشی آنومیک است که در واقع حاصل یک بحران نظم اجتماعی در درون جامعه و بروز بحرانهای متعدد، مثل بحرانهای خانوادگی، اقتصادی و همینطور بحرانهای اجتماعی است که فرد را میبرد به سمت تلاش برای کاهش دادن رنجهای خودش».
بنا به نظر رسمی مشاور وزیر علوم در مصاحبه با خبرگزاریهای دولتی ایران، خودکشی دومین علت اصلی مرگ در بین دانشجویان ایرانی است.
از آنجا که در کشور ایران ورود به دانشگاه یکی از سختترین مراحل زندگی یک جوان است، بسیاری از کارشناسان بر این نظرند که با گذشتن از این سد، بسیاری از مشکلات جوانان حداقل در ارتباط با برنامهی آیندهشان حل میشود. حال این پرسش مطرح میشود که چرا جوانانی که این سد را با موفقیت پشت سر میگذارند دست به خودکشی میزنند؟
دکتر مدنی در این باره چنین میگوید: «گروههای تحصیلکرده حساسیت بیشتری هم نسبت به محیط پیرامون خودشان دارند و در واقع نسبت به مشکلاتی که در محیط اطرافشان رخ میدهد، حساسیت بیشتری از خودشان نشان میدهند و نوعی احساس ناکامی در آنها بیشتر رشد میکند».
مدنی به این نکته اشاره میکند که اقدام به خودکشی در بین این گروه از افراد به قصد مرگ صورت نمیگیرد بلکه یک راه فرار است: «افراد تحصیلکردهای که اقدام به خودکشی میکنند نمیخواهند بمیرند، بلکه میخواهند به دردهای خودشان پایان بدهند. بنابراین در واقع برای فرار از فشار روزافزونی که به آنها وارد میشود، ترجیح میدهند با از دست دادن زندگیشان آن درد روزافزون را کاهش بدهند و از بین ببرند».
خودکشی دختران سه برابر پسران
بنا به گفته ریاست حراست کل وزرات علوم، از هر ۲۸ مورد خودکشی دانشجویی در ایران، ۷ مورد مربوط به پسران و ۲۱ مورد مربوط به دختران است.
دکتر سعید مدنی میگوید این همان نسبتی است که در کل جهان بین خودکشی زنان و مردان وجود دارد. به گفتهی وی اقدام به خودکشی در زنان بین سه تا چهار برابر بیشتر از مردان است.
اما با نگاهی به گذشتهی دختران دانشجویی که اقدام به خودکشی کردهاند، حداقل در یکی دو سال اخیر، میبینیم که اکثر آنان بعد از یک درگیری با کمیته انضباطی یا حراست دانشگاه و یا پلیسهای امنیتی در خیابان، دست به خودکشی زدهاند.
دکتر مدنی در این مورد به عوامل زمینهساز خودکشی مثل همان مشکلات فرهنگی و اجتماعی اشاره میکند ولی از دسته دومی نیز به عنوان عوامل آشکارساز خودکشی نام میبرد: «برخی عوامل آشکارساز هستند، یعنی مثل جرقهای هستند که به انباری از بنزین میرسد و آن انفجار نهایی را انجام میدهد. عوامل آشکارساز درواقع عواملی هستند که باز درهمان محیط قرار دارند، ولی آنچنان اثرات سوء میگذارند که فرد بعد از گذراندن دورهای از بحران، دیگر تنها راه را پایان زندگی خودش میداند و خلاص شدن از رنج دائم و روزمره. این اقدامات، یعنی این فشارهایی که معمولا به افراد وارد میشود، نگرانی از انگخوردن یا استیگما که به دنبال احضار حراست یا سایر نهادها انجام میشود، مخصوصا در موارد غیر سیاسی، وضع را به مراتب بدتر میکند. واقعیت این است که در موارد سیاسی این احضارها بعضی مواقع حتا بحران حلکن هستند. یعنی فرد اعتباری پیدا میکند در محیط پیرامونش. ولی وقتی جنبههای اخلاقی و اجتماعی پیدا میکند، ممکن است برای فرد یک عامل آشکارساز باشد. یعنی آخرین حلقهی اتصال او را با اقدام به خودکشی فراهم بکند».
طبق آماری که سال گذشته سرپرست اداره کل سلامت روان وزارت بهداشت ارائه کرد، سالانه در ایران به ازای هر صدهزار نفر جمعیت، شش نفر اقدام به خودکشی میکنند. یعنی در سال، ۴۲۰۰ نفر در ایران دست به خودکشی میزنند.
میترا شجاعی