اکران فيلم «سکس و فلسفه» مخملباف در ايتاليا
۱۳۸۵ اردیبهشت ۲, شنبه«سکس و فلسفه» داستان مردى است که در آستانهى جشن تولد چهل سالگىاش، چهار معشوقهاش مريم، تهمينه، فرزانه و ملاحت را همزمان به سالن رقصى فرامىخواند که خود در آن به عنوان استاد تدريس مىکند و سپس خاطرات و ماجراهاى خود را با هريک از آنان مرور مىکند. دلير نظير، خواننده سرشناس تاجيک نيز نقش «جان» شخصيت اصلى را در اين فيلم به عهده دارد.
كورير دلا سرا (Corriere della Sera)، پرتيراژترين روزنامه ايتاليا ضمن معرفى اين فيلم در صفحهى سينمايى خود راجع به آن چنين نوشته است: «در اين فيلم از سکس خبرى نيست. در عوض رنگها و فرمها تبديل به استعارهها مىشوند و جاى احساسات عاشقانه را مىگيرند. بازيگر مرد فيلم در حالى با چهار معشوقهاش رو به رو مىشود که قصد ندارد به ترميم رابطه خود با آنان بپردازد بلکه برعکس هدف او فهميدن اين نکته است که هريک از آن زنان چه نوع عشقى را از او دريافتهاند و چرا آن عشق خاموش شده است. مخملباف در حالى با اين موضوع مواجه مىشود که از حداقل ِ کلام استفاده مىکند و فرم و رنگ را جايگزين آن مىسازد.»
منتقد روزنامهى Corriere della Sera در ادامه مىافزايد: «در لابهلاى خطوط و صحنههاى اين فيلم که در تاجيکستان فيلمبردارى شده مىتوان نوعى نگاه انتقادى را به اختلاف و شکاف فرهنگى موجود بين زنان و مردان در اين کشورها مشاهده کرد.»
روزنامهى La Repubblica نيز که جزو پرخوانندهترين روزنامههاى ايتالياست پس از اکران اين فيلم در مطلبى تحت عنوان «فصلهاى عشق» راجع به آن چنين مينويسد: «شايد نقش اين چهار زن در کل تصويرگر زن واحدى باشد در چهار فصل مختلفِ تجربهى عاشقانه. شگفتى آنجاست که کارگردان ايرانى همانند يکى از پيروان جريان موسوم به موج نو عمل میکند. او مانند گدار کارگردان فرانسوى مىخواهد به عشق بيانديشد و راجع به آن دليل داشته باشد.»
مخملباف چند سالى است که ديگر در ايران فيلم نمیسازد و به دليل مشکلات فيلمسازى در اين کشور از جمله سانسور و توقيف آثارش ساخت و فيلمبردارى فيلمهايش را در کشورهاى ديگر از جمله افغانستان ، تاجيکستان و هند انجام مىدهد. وى در گفتگويى با صداى آلمان در اينباره میگويد:
«هنوز من بزرگترين آرزويم اينست که مدام و مدام در ايران فيلم بسازم. در واقع ما نيستيم که فيلمسازى را در ايران تعطيل کرديم. فيلمسازى ما را در ايران تعطيل کردهاند، وقتى که به فيلمنامههاى ما اجازه نمیدهند. مثلا فرض کنيد، خانم من يک فيلمى را اجازه گرفته از وزارت ارشاد که در افغانستان ساخته است. با اينکه اين فيلم سناريوش اجازه گرفته، خود فيلم اجازه گرفته، اما در ايران نمايشاش نمیدهند. اصلا معنى اجازه مىرود زير سوال، ولى خوب اين فيلم را مىگذارند برود خارج از کشور. به نظر من يکنوع نمايشى است از اينکه در ايران آزادى هست.»
وى مىافزايد: «من شخصا تصميم گرفتهام بجاى فيلم نساختن و درانتظار اينکه يکروزى اين تنگنظرى ايرانى دوباره يک خرده صحهى صدر پيدا بکند، ولى ممکن است در آنروز من مرده باشم يا وقت زيادى را از دست داده باشم، از ايران خارج بشوم، بعنوان يک مهاجر در هر کجا که شرايط فيلمسازى مناسب است فيلمام را بسازم. به اين اميد که هموطنان ايرانىام بالاخره يکروزى، نه يکروزى، همين حالا از طريق نوار ويدئو که دنياى بازترى دارد اين فيلمها را تماشا کنند.»
آخرين ساخته محسن مخملباف «سکس و فلسفه» در ماه دسامبر سال گذشته ميلادى نيز در چارچوب جشنوارهى فيلمهاى آسيايى در رم، با حضور اين کارگردان به نمايش درآمد و مورد تمجيد منتقدان قرار گرفت.
مريم افشنگ، گزارشگر صداى آلمان در رم