اول مهر و وعده روحانی برای تدریس زبانهای مادری اقوام
۱۳۹۲ شهریور ۳۰, شنبهسال تحصیلی ۹۳-۹۲ در حالی فرا رسیده که مردم مناطق قومی ایران انتظار "بازشدن قفل زبان مادری با کلید آقای روحانی" را دارند. از نظر آنها، اول مهر امسال آزمونی برای روحانی است تا وعده تدریس زبانهای مادری قومیتها در مدارس کشور را محقق سازد.
در آغاز بیانیه ۱۰ مادهای شماره ۳ روحانی در تاریخ ۹ خرداد ۱۳۹۲ آمده است: «اکنون که انتخابات سرنوشتساز ریاست جمهوری یازدهم این فرصت تاریخی را فراهم کرده است، اینجانب متعهد و مصمم هستم درصورت استقرار دولت تدبیر و امید، اجرای اصول ده گانه که از فصل حقوق ملت درقانون اساسی است را در حق اقوام و مذاهب ایرانی به اجرا درآورم تا شاهد ایرانی آزاد و آباد با مشارکت همه ایرانیان باشیم.»
یکی از بندهای مهماصل دهگانه بند چهارم مربوط به "تدریس زبانهای مادری ایرانیان" است. برخی از متخصصان و کارشناسان امور اقوام، با یادآوری "تعهدات" رئیس جمهور گله میکنند که سال تحصیلی جدید آغاز شده و از تدریس زبانهای مادری در مدارس خبری نیست. آنها انتظار داشتند روحانی به مفاد میثاق خود در بیانیه شماره ۳ عمل کند و یا دستکم از برنامهریزی دولت برای تدریس زبانهای مادری در سال آینده خبر دهد.
"استفاده ابزاری" از آرای قومیتها
همین منتقدان با توجه به عدم اجرای مفاد بندهای ۱۰ گانه یادآور میشوند که بند مربوط به "مشارکت عمومی، فارغ از زبان ومذهب درمدیریتهای کلان کشور" اجرا نشد و در کابینه دولت حتی یک نفر از قومیتها و یا پیروان اهل سنت حضور ندارد. همچنین در خصوص بند "انتخاب نیروهای شایسته محلی درپستهای مدیریتی مناطق مختلف کشور" نیز استانداران و یا دیگر مسئولان پستهای کلان محلی از میان شایستگان بومی و محلی انتخاب نشدند.
گفته میشود در دوره دولت یازدهم "نگاه امنیتی نسبت به اقوام" ادامه دارد. بخشی از نخبگان قومیتها با توجه به عملکرد کنونی دولت نتیجهگیری میکنند که از خواست و نیاز مردم نواحی برای جمعآوری آرا استفاده ابزاری شده است.
باز هم اول مهر بدون تدریس زبانهای مادری
ناصر دیهجی حقوقدان ترکمن ساکن استان گلستان درباره آغاز سال تحصیلی در ترکمنصحرا میگوید، با روی کار آمدن آقای روحانی فعلا وضعیت تغییری نکرده است. وی ادامه میدهد: «با توجه به اینکه هنوز یک ماه از شروع کار دولت روحانی نگذشته، انتظار اجرای "بند مربوط به تحصیل به زبانهای مادری" را نداریم ولی امیدواریم تا شروع سال تحصیلی بعدی این اقدام عملی شود. چون شروع آموزش زبان مادری مستلزم تمهیداتی است مثلا منابعی باید تهیه شود، عدهای از استادان جمع شوند و باید برنامه ریزی انجام گیرد. ما انتظار داریم که از سال بعد ولی این کار عملی شود.»
دیهجی در ادامه تاکید میکند: «نظام جمهوری اسلامی ایران اکنون در سطوح بالا آمادگی اجرای چینین کاری را دارد و اگر اراده چنین امری واقعا باشد عملی شدن آن دور از انتظار هم نیست، بنابراین در سال آتی میتوان زبانهای مادری اقوام را در مدارس تدریس کرد. پیگیری این مسئله از سوی کسانی که ذیحق هستند هم خیلی مهم است. زیرا باهر وعدهای امید در دل ما زنده میشود و معتقدیم که مسالمتآمیز حقوق خود را پیگیری کنیم.»
ناصر دیهجی حقوقدان از استان گلستان خاطرنشان میکند، مردم مناطق قومی انتظار دارند آقای روحانی در آغاز سال تحصیلی جدید یادی از وعدههای خود بکند و اعلام کند که دولت یازدهم برای تدریس زبانهای مادری برنامهریزی کرده و در سال تحصیلی آینده آن را اجرا خواهد کرد.
به نظر این کارشناس تاسیس سازمانهای مردمنهاد "انجیاو" و موسسههای خصوصی آموزشی نیز میتواند به دولت در عملی شدن "تدریس به زبانهای قومیتها" یاری کند.
چگونگی تدریس زبانهای مادری در مدارس ایران
امیلیا نرسسیان، زبانشناس و استاد دانشگاه در تهران معتقد است که زمان تدریس زبانهای مادری اقوام در کشور فرا رسیده و شرایط برای عملی شدن آن نیز فراهم است.
بشنوید: مصاحبه با امیلیا نرسسیان
نرسسیان ضمن اشاره به مشکلات افت تحصیلی در استانهای دوزبانه کشور یادآور میشود: «بچهها تا سن ۱۱ سالگی رشد شناختی از زبان فارسی را ندارند. اگر آنها بتوانند در درسهایشان این رشد را پیدا کنند در آن صورت ما افت تحصیلی نخواهیم داشت. به نظر میآید که بچههای دوره ابتدایی از وقتی که وارد مدرسه میشوند یعنی از سن ۷ تا ۱۱ سالگی یک دوره بحرانی دارند، یعنی دانشآموزان دو زبانه برای یادگیری یک زبان و رساندن آن به آن حد شناختی که برای بچههای تک زبانه جزو بدیهیات است، دچار مشکل میشوند.»
فاجعه افت تحصیلی در مناطق قومی
امیلیا نرسسیان درباره پیامدهای منفی افت تحصیلی هم میگوید: «وقتی ما افت تحصیلی داریم نیروی انسانی ما تحت خطر قرار میگیرد و اینها آدمهای هستند که هیچوقت در کانونهای رسمی کشور امکان تحصیل پیدا نخواهند کرد و این میتواند یک فاجعه باشد. زبان به عنوان یک ابزار یادگیری است مخصوصا برای بچههای دوزبانه در سالهای نخست باید کمک کرد تا آنها از طریق زبان مادری خود بتوانند حداقل به آن حد شناختی برسند و در کنار آن زبان فارسی را یاد بگیرند.»
آمادگی شرایط برای تدریس زبانهای مادری
نرسسیان با توجه به آغاز سال تحصیلی جدید و کافی بودن کادر فنی و آموزشی برای تدریس زبانهای قومیتها در مدارس میگوید: «معمولا بین اقوام کسانی هستند که به خاطر عشق و علاقهای که به زبان و ادبیاتشان دارند، میتوانند وظیفه تدریس زبان را بر عهده گیرند و اگر آنها بتوانند یک نسل را تربیت کنند خود به خود به زایندگی خواهند رسید و نسل بعدی میتواند در این کار مهارت پیدا کند.»
نرسسیان، کارشناس امور تربیتی و آگاه به مشکلات دوزبانهها در کشور در ادامه توضیح میدهد که چون سیستم آموزشی ایران مرکزی است، باید در ارتباط با تدریس زبان اقوام در مدارس یک سیاستگذاری موجه صورت بگیرد. وی همچنین پیشنهاد میکند: «مدارس و دانشگاههای غیر انتفاعی با مجوز وزارت علوم، آموزش و پروش و یا هر نهاد آموزشی دیگر نیز در این راستا میتوانند کار کنند، فقط لازمهاش این است که در سیاستگذاری نهادهای ذیصلاح این موضع مطرح شود و اراده معطوف باشد به زبانهای اقوام تا این زبانها ارتقا و رشد پیدا کنند.»
هم ناصر دیهجی حقوقدان مقیم استان گلستان و هم امیلیا نرسسیان زبانشاس و استاد دانشگاه در تهران متفقالقولند که تاسیس مدارس، دانشگاهها و موسسات آموزشی غیرانتفاعی اقوام میتواند به برنامهریزی دولت برای تدریس زبانهای مادری در کشور یاری دهد.
ناصر دیهجی این پرسش را نیز طرح میکند که سال تحصیلی جدید در روز دوشنبه ۱ مهر ۱۳۹۲ با پیام رئیس جمهور جدید آغاز میشود، اما آقای روحانی در پیام خود یادی از صدها هزار ایرانی خواهد کرد که به آنها وعده تدریس به زبانهای مادری را داده است؟