اهدف زیاد و دستاوردهای کم • تفسیر
۱۳۸۶ دی ۲۷, پنجشنبهجرج دبلیو بوش یک هفته از خاور میانه دیدن کرد. آخرین دیدار او به مصر تعلق داشت که دیروز، چهارشنبه، پایان گرفت. اما اگر رئیسجمهوری آمریکا با خود صادق باشد، اقرار خواهد کرد، توشهای که از این سفر به همراه آورده بسیار اندک است. او به بسیاری از اهداف خود در این سفر دست نیافت.
بوش میخواست، روند صلح خاور میانه را احیا کند و جبههی ضد ایران را گسترش داده و قویتر سازد. او میخواست از دمکراسی در منطقه حمایت کرده و بر دگرگونیهای بهای نفت، تأثیری هر چند معتدل بگذارد. به نظر میرسد که بوش به هیچ کدام از این اهداف نرسید. و با این دستاورد اندک، امید به اینکه پرزیدنت بوش بتواند در آخرین سال دورهی ریاستجمهوریاش در خاور میانه کسب موفقیت کرده و از خود در تاریخ خاطرهای احترامآمیز بر جای بگذارد، نقش بر آب شد.
محور اهداف سفر خاور میانهای پرزیدنت بوش بدون شک مناقشهی میان اسراییل و فلسطینیها بود. هفت سال تمام از دخالت مستقیم رئیسجمهوری آمریکا در این مناقشه اثری نبود. اینک محرز است که بوش نمیتواند یک شبه در مسئلهای که هفت سال در آن اهمال کرده به موفقیت برسد.
با وجود این نخستوزیر اسراییل، اهود اولمرت و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، محمود عباس، چون تصور میکردند که این موفقیت میتواند در بقای سیاسیشان تأثیری مثبت بگذارد، همکاری کرده و به طور جدی گفتوگوها را از سر گرفتند. آنها حتی حاضر شدند، بحث در مورد مشکلات اساسی خود را در این گفتوگوها از سر بگیرند.
اولمرت بهای این تصمیمش را با از دست دادن یکی از متحدان محافظهکار ائتلاف پرداخت. با این حال او تا امروز حتی یک شهرک غیر قانونی را تخلیه نکرده. اولمرت انسدادهای خیابانی مناطق فلسطینینشین را نیز از میان برنداشت و به جای آن به حملات به حماس در نوار غزه و کرانهی غربی افزود.
اگر انعطافپذیری اسراییل بیش از این بود، نه تنها کار محمود عباس آسانتر میشد، بلکه گفتوگوهای بوش در ریاض و مصر نیز نتیجهبخشتر میبود. رهبران این کشورها آمادهاند از برقراری صلح میان اسراییل و فلسیطینان حمایت کنند. نه تنها این کشورها، بلکه اتحادیهی عرب نیز از این امر حمایت کرده، ولی شرط این پشتیبانی آمادگی اسراییل برای خروج از مناطق اشغالی است و اینکه آمریکا به جای زیبا سخن گفتن، عمل کند.
تا زمانی که اینها به اجرا در نیاید، سیاست بوش در مورد ایران نیز مورد حمایت قرار نخواهد گرفت. به خصوص که مأموران امنیتی آمریکا نیز «خطر اتمی تهران» را که بوش بارها بر آن تأکید کرده است، موضوعی نه چندان جدی قلمداد کردهاند. کشورهای عربی نمیخواهند، آرامش خود را بیهوده از دست بدهند. آنها نمیخواهند، با ایران مشکل پیدا کرده و وارد ماجراجویی شوند که پایانش نامعلوم است.
و در مورد هدف دیگر بوش، یعنی پیشبرد دمکراسی در خاور میانه باید گفت، این هدف نیز در این سفر به فرجام نرسید. چرا که دولتهای عربی نه تنها سخت خواستار بقای قدرت خویشاند، بلکه حتی اگر از عراق سخنی به میان نیاوریم، عملکرد آمریکا برای استقرار دمکراسی در منطقه نیز چندان متقاعد کننده نبوده است.
Peter Philipp / رادیو دویچه وله