انفجارهای پاکستان پس از پرویز مشرف
۱۳۸۷ شهریور ۱, جمعهدوران خوش دولت ائتلافی پاکستان به سر آمده است. آن هم درست چند روز پس از آنکه آنها توانستند بزرگترین پیروزی خود را، با کنارهگیری پرویز مشرف، رئیسجمهور نامحبوب پاکستان جشن بگیرند.
اکنون تندروها با روش خونین خود چشمان دولت را نه تنها به روی مشکلات واقعی کشور، بلکه به روی مشکلات تمامی منطقه باز کردند. چند هفته است که در شمال غربی کشور جنگی تمام عیار جریان دارد: جنگ میان قوای دولتی و نیروهای طالبان.
تاکتیک تروریستی اسلامگرایان روشن است. آنها با حملات متعدد خود، که طی روزهای گذشته نیز تجربه شد، چند هدف را دنبال میکنند. آنها نه تنها قدرت خود را به نمایش میگذارند و به قوای مسلح میگویند: "شما نمیتوانید از کشور حفاظت کنید"، بلکه میخواهند روحیهی ارتش را تضعیف کنند و در بهترین حالت آن را به عقبنشینی از مناطق زیر کنترل خود وادار سازند.
گذشته نشان داد که آتشبس با طالبان معنایش چیست. آنها خود را مجددا سازماندهی میکنند و به محض اینکه ارتش ناپدید شود، بازمیگردند و نظام ایدهآل خود یعنی "اسلام عصر حجر" را بر مناطق زیر سلطهشان حاکم میکنند.
هر چه زمان میگذرد، این احساس در ناظران قوت میگیرد که متأسفانه پاکستان هنوز آن طور که باید، بیدار نشده است. واکنش یکی از سخنگویان دولت، دقیقا همین گمان را بازگو میکند. او گفت، در این حملات میتوان دست خارجی را دید. پاکستان هنوز هم درنیافته که خود درگیر جنگ با ترور است، نه به عنوان نمایندهی غرب یا آمریکا.
تنها زمانی که کشور دریابد که به خاطرمصالح خود درگیر این جنگ است، پیروزی میسر خواهد شد. اگر دولت دمکراتیک منتخب مردم بتواند دقیقا همین دیدگاه را به مردم منتقل کند، آنگاه میتوان امیدوار بود.
پس از کنارهگیری مشرف، دولت ائتلافی پاکستان نتوانست بر سر بازگرداندن قضات برکنار شده به توافق برسد. دولتی که نمیتواند بر سر چنین موضوعی به نظری مشترک دست یابد، چگونه میتواند بر طالبان پیروز شود؟
حقیقت آن است که برکناری مشرف، پاکستان را ناگهان درمانده و بیدفاع نکرده است. اما دولت فعلی باید هر چه سریعتر ثابت کند که چنین درماندگی و بیدفاعیای در آینده تهدیدش نخواهد کرد.