انتقادهای شدید از طرح اوباما برای نجات بانکها
۱۳۸۸ فروردین ۱۱, سهشنبه
اکثر تحلیگران اقتصادی آمریکا توافق دارند که برای تکان خوردن اقتصاد، بانکها باید دوباره شروع به دادن وام کنند؛ باید اعتبارات و پول دوباره به چرخش بیفتد، اما در حال حاضر در بازار «اعتماد» وجود ندارد و بانکها جرئت دادن اعتبار را ندارند. آنها صاحب میلیاردها دلار اوراق بهادار هستند که اکنون کم بها یا بیبها شدهاند. این نوع از دارایی بیبها شده را سپردههای سـمی (toxic assets) مینامند.
اگر بانکهای صاحب اوراق بیبهاشده کوچک میبودند، ورشکسته شدن آنها چندان به کل اقتصاد ضربه نمیزد. اما طی سالهای اخیر در ایالات متحده، نهادهای مالی هرچه بیشتر به سمت ادغام و تمرکز میل کردهاند؛ به نحوی که اگر شرکتهای غولآسایی چون «سیتی کورپ» و «ای آی جی» (AIG) اعلام ورشکستگی کنند، با این اقدام اقتصاد سراسر ایالات متحده و شاید هم اقتصاد سرمایهداری جهانی را بیثبات خواهند کرد.
به همین سبب، دولت ایالات متحده نمیتواند این نهادهای مالی بزرگ را به حال خود رها سازد تا طبق منطق بازار آزاد تعطیل شوند. راه چاره از دید حافظان نظم موجود، «نجات دادن اوراق سمی» است، آنهم از خزانهی ملی یا جیب مالیات دهندگان. کابینهی باراک اوباما، علارغم کسریی بودجهی چندمیلیارد دلاری که از جورج بوش به ارث برده، اکنون وظیفهی خود میبیند که برای نجات سرمایهداری، برخلاف منطق بازار آزاد (دست نامرئی) عمل کرده و با کمک بازوی آهنین دولت نهادهای مالی را از مرگ حتمی برهاند. اما به چه صورت؟
تلاش برای بازگشت به موقعیت «عادی»
وزارت دارائی کابنیهی اوباما و بانک مرکزی ایالات متحده هفتهی گذشته طرحی ارائه دادند که طبق آن دولت باید سپردههای سمی را به گونهای «خریداری» کند. این دقیقاً آرزوی والستریت (بازار بورس) است، یعنی خلاص شدن از شر اوراق بیبها شده و بازگشتن به «موقعیت عادی». اعلام خبر طرح اوباما بلافاصله والستریت را به شوق آورد و به تحرک واداشت. اما به همان نسبت نیز صدای اعتراض شدید منتقدان و اقتصاددانان لیبرال را بلند کرد.
پال کراگمن، اقتصاددان سرشناس آمریکایی و برندهی جایزهی نوبل اقتصاد (۲۰۰۸) که خود از حامیان باراک اوباما است، در تفسیرهای هفتگیاش برای نیویورک تایمز، که از پرخوانندهترین ستونهای روزنامههای آمریکایی است، طرح اوباما را برای نجات سپردههای سمی «جفنگیات» (hocus-pocus) نام گذاشت و اعلام کرد که نسبت به برنامههای اوباما «مأیوس» شدهاست. طرح وزارت دارائی اوباما میخواهد به سرمایهگذاران و بنگاههای خصوصی وامهای کلان با شرایط بسیار سهل بدهد و آنها را ترغیب کند که اوراق کم بهای بانکها را بخرند و روی آنها بنشینند، با این امید که در آینده این اوراق ارزش اولیهی خود را احیا کنند.
همین قمار خطرناک چند تریلیون دلاری است که اکنون هدف انتقادات اقتصاددانان لیبرال قرار گرفته است. جوزف استیگلیتز، اقتصاددان معروف دیگری که او هم برندهی نوبل (۲۰۰۱) است، نام چنین طرحی را «پول نقد برای آشغال» (cash for trash) گذاشته است. استیگلیتز در عوض پیشنهاد میکند برای «بازسازی سرمایهداری آمریکا» باید اجازه داد بانکها توسط منطق بازار به طور طبیعی از دور خارج شوند و بانکهای مهمتر نیز توسط دولت تصاحب شده و ملی شوند.
این دو برندهی نوبل اقتصاد، کراگمن و استیگلیتز، هر دو معتقدند که بانکهای بزرگ باید دست کم به طور کوتاهمدت ملی شوند. آنها برای نمونه از کشورهای اسکاندیناوی نظیر سوئد مثال میآورند، اما مفسران محافظه کار و نئولیبرالها پاسخ میدهند که این راه حل برای آمریکا غیرعملی است، زیرا اقتصاد کشورهای اسکاندیناوی در مقایسه با اقتصاد آمریکا بسیار کوچک به حساب میآید. تصور ملی کردن بیش از هشت هزار بانک در آمریکا مقامات دولت را به وحشت میاندازد. حتا اگر اوباما خواهان چنین راه حلی میبود، باز هم دولت فدرال فاقد منابع و پرسنل لازم برای چنین مدیریت بیکرانهای است.