اقدامات "جهادی و خودجوش" در غیاب مدیریت بحران
۱۳۹۶ آبان ۲۵, پنجشنبهاز نخستین ساعات پس از زلزله کرمانشاه تصاویر زلزلهزدگان در مضیقه منتشر شد و اخباری از کمبود اقلام اولیه؛ از چادر و پتو و خوراک و آب گرفته تا ملزومات بهداشتی زنان. تلاش برای تدارک مایحتاج زلزلهزدگان و جنبوجوش برای یافتن راهی برای رساندن کمکها به مناطق آسیبدیده به حدی در فضای مجازی پررنگ است که خبرهای مربوط به شمار قربانیان و عملیات امداد و نجات در عمل به حاشیه رانده شده است.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
از نخستین ساعات پس از زلزله بسیاری از چهرههای شناختهشده فرهنگی، سیاسی و ورزشی برای جمعآوری کمک یا بهطور شخصی دست به کار شدهاند یا شماره حساب اعلام کردهاند.
در میان انبوه اخبار و مواضع منتشرشده در فضای مجازی نوعی بیاعتمادی به نهادهای مسئول جلب توجه میکند؛ بیاعتمادیای که بخشی از آن ناشی از نگاه منفی به برخی نهادها است. واکنش کاربران همچنین نشان میدهد که مشکلات موجود مربوط به برهه خاص یا دولت خاصی نیستند. به عنوان مثال کاربرانی از تجربه مشابه خود در زلزله بم یا آذربایجان نوشتهاند.
مجموع واکنشها به پدیدهای آشنا اشاره میکند که پس از اتفاقات مشابه همواره به موضوع بحث تبدیل میشود؛ پدیدهای به نام "مدیریت بحران" که از نگاه بسیاری از کاربران دنیای مجازی خود دچار بحران است.
سازمان مدیریت بحران (زیرمجموعه وزرات کشور جمهوری اسلامی) از نهادهای دولتی است که در این عرصه فعالیت میکند.
تصاویر آتشسوزی در ساختمان پلاسکو در تهران هنوز از خاطر پاک نشده؛ حادثهای در قلب پایتخت ایران که در فضای مجازی سر و صدای بسیاری به پا کرد. این حادثه در زمان مدیریت محمدباقر قالیباف بر تهران اتفاق افتاد.
در این دوره شهرداری تهران عزم خود را برای تأمین ملزومات دستکم مادی مدیریت بحران در تهران جزم کرد. اخبار مختلفی از ساخت سولههای بحران و پدهای نشست و برخاست هلیکوپتر منتشر شدند. در واقعه ساختمان پلاسکو که در مقیاس جغرافیایی بسیار کوچکی رخ داد هم اما سخن از ضعف "مدیریت" بحران به میان آمد.
بحران و مدیریت بحران
"اداره فدرال محافظت از شهروندان و امدادرسانی به هنگام فاجعه" در آلمان "بحران" را اینگونه تعریف میکند: وضعیتی غیرعادی که در آن سلامت و امنیت افراد به خطر افتاده یا در معرض خطر قرار گرفته و این وضعیت را نمیتوان با روشهای سازماندهی معمول به حالت عادی برگرداند و باید به اقدامات سامانبخشی ویژهای متوسل شد.
همین نهاد "مدیریت بحران" را هم اینگونه شرح میدهد: مجموعه اقداماتی که با هدف پیشگیری از بحران، آمادگی در برابر بحران، تشخیص بحران و غلبه بر آن و همچنین اقداماتی که پس از بحران انجام میشوند.
بر این اساس، نهادهای دولتی و غیر دولتی باید شرایطی فراهم کنند که در کوتاهترین زمان ممکن وضعیت به حالت عادی بازگردد و موقعیت زیر کنترل درآید. در تعریف "اداره فدرال محافظت از شهروندان و امدادرسانی به هنگام فاجعه" برنامهریزی، سازماندهی و اجرای درست، ضامن نتیجهبخشی اقدامات معرفی شدهاند.
در دو مورد آتشسوزی در ساختمان پلاسکو و همچنین زلزلهی کرمانشاه – به عنوان دو نمونهی تازه – میتوان در پیوند با یکایک موارد یادشده کاستیهایی را برشمرد. اما آنچه بیش از همه جلب توجه میکند و واکنش کاربران فضای مجازی را برانگیخته، ناظر بر مدیریت شرایط پس از وقوع حادثه است.
نه تنها در هنگام فاجعه
بنا بر تعریف بالا، برنامهریزی بلندمدت و داشتن نقشه راه از شاخصهای موفقیت در مدیریت بحران است. ضعف در این عرصه البته تنها مختص فجایع و حوادث بزرگ نیست. این ضعف مثلا در عرصه ورزش ملی ایران هم دیده میشود. بلافاصله پس از حضور ناموفق نمایندگان ایران در تورنمنتهای بزرگ عموما بحث دربارهی کاستیهای مدیریتی بالا میگیرد و پس از مدت کوتاهی به فراموشی سپرده میشود.
از سوی دیگر "ناهماهنگی نهادهای مختلف"، "کمبود ضوابط و مقررات بالادستی" و "پراکندگی و نقص مقررات" و "محدودیت منابع مالی" از عمده مشکلات مدیریت بحران در ایران برشمرده میشوند؛ کاستیهایی که در عمل به غافلگیری در شرایط بحرانی منجر میشوند.