گریز از طالبان و پناه به ایران؛ زندگی میان استثمار و تبعید
۱۴۰۰ آبان ۲۶, چهارشنبهکاترینا ویلینگر، گزارشگر شبکه اول تلویزیون آلمان ARD در گزارشی از زندگی هزاران تن از شهروندان افغانستان نوشته است که با روی کار آمدن طالبان از خانه و کاشانه خود گریخته و به کشور همسایه، ایران آمدهاند. هنوز نیز روزانه هزاران تن دیگر به نواحی مرزی ایران وارد میشوند.
«شما هم حتما صحنههایی را دیدهاید که هموطنان من تا چه اندازه ناامید به هواپیما چسبیده بودند تا از افغانستان خارج شوند و در این راه جان خود را از دست دادند، اینطور نیست؟» ویلینگر از زن افغان جوانی به نام فیروزه در تهران نقل میکند که گفتههایش بیشتر توصیفی غمانگیز از تجربه مردم است تا یک سوال. این زن ۲۶ ساله در حالی که در حیاط کوچکی در جنوب تهران، نشسته از تجربیات چند ماه گذشته خود و رویدادهای دردناکی میگوید که در جریان انتقال قدرت به طالبان در کابل شاهد بوده است.
گزارشگر تلویزیون آلمان مینویسد که چند روز پیش از تصرف پایتخت افغانستان توسط نیروهای طالبان، این زن جوان تصمیم گرفته به همراه محمد، همسرش و سه فرزندشان از کشور فرار کنند. او مینویسد که فیروزه با نگاهی به دستانش میگوید: «بچههای من همیشه از طالبان میترسیدند. البته ما هم همینطور بودیم، ما همیشه پنهان بودیم. طالبان به سادگی دختران جوان و زنها را از روستاها با خود میبرند، به آنها تجاوز میکنند و آنها را میکشند.»
فیروزه و خانوادهاش با سختیهای بسیار خود را به تهران رساندهاند، در ابتدا در خیابانها سرگردان بودند، بدون کار، بدون اسناد و اوراق رسمی و بدون پول. او برای گزارشگر تلویزیون آلمان نقل کرده که یک روز صبح حسین، هموطنی که چند سالی بود در ایران زندگی میکرد از راه رسید: «برای خرید نان راهی نانوایی بودم. دیدم یک خانواده آنجا ایستادهاند. محمد رفت جلو و سلام کرد و پرسید که آیا میشود برایش کاری پیدا کنند. حسین گفت که نه، اما میتوانم چند روزی شما را ببرم پیش خودمان».
بازگرداندن بیش از ۳۰ هزار نفر تنها در یک هفته
اکنون سه ماه از روی کار آمدن طالبان گذشته است. این خانواده شبها را در باغ منطقه مسکونی میخوابند که حسین به عنوان سرایدار در آنجا کار میکند. آنها ساعات روز را در یک پارک در نزدیکی این محل سر میکنند، پیوسته در هول و هراسند که مبادا از سوی نیروهای پلیس ایران بازداشت و از این کشور اخراج شوند.
شبکههای اجتماعی و رسانهها مملو از گزارش از چنین مواردی هستند. تنها در هفته آخر ماه اکتبر، حدود۳۰ هزار تبعه افغان با وجود احتمال دستگیری و شکنجه در افغانستان و علیرغم وضعیت فاجعه بار انسانی در آنجا توسط مقامات ایرانی به این کشور بازگردانده شدهاند.
گزارشگر تلویزیون آلمان از سرنوشت زن جوان دیگری یاد میکند به نام الینا (نام واقعی تغییر یافته است) که به گفته برادرش از جمله کسانی است که به افغانستان بازگردانده شده است. او به شدت نگران وضعیت خواهرش است که به گفته او «در روز روشن توسط پلیس تهران دستگیر شده است». این خانواده از قوم هزاره افغانستان هستند که مورد آزار و اذیت دائمی طالبان قرار دارند. او نقل میکند که خواهر جوانش در حال حاضر تنها در کابل به سر میبرد و مخفی شده است. بقیه اعضای خانواده به دنبال راهی برای بازگرداندن او به ایران هستند.
شورای پناهندگان نروژ (NRC) که یک سازمان مستقل امدادی است در گزارشی مینویسد: «باید هر چه سریعتر دارو، مایحتاج عمومی و کمکهای اولیه توسط سازمانهای بینالمللی به این کشور ارسال شوند، به ویژه اکنون که زمستان در راه است».
یان اگلند، دبیر کل شورای پناهندگان نروژ در سفر هفته گذشته خود به ایران گفت: «نمیتوان انتظار داشت که ایران که از نظر اقتصادی خود دچار مشکل است بتواند به تنهایی با این وضعیت کنار بیاید.» به گفته این سازمان از زمانی که طالبان روی کار آمده دست کم ۳۰۰ هزار تن از شهروندان افغانستان به ایران گریختهاند. علاوه بر این، به گفته اگلند «روزانه چهارهزار تا پنج هزار زن و مرد و کودک افغانستانی در جستجوی امنیت از مرز افغانستان به ایران وارد میشوند».
میلیونها افغان در ایران، محروم از حقوق اولیه و امنیت اجتماعی
گزارشگر شبکه اول تلویزیون آلمان در ادامه گزارش خود از زندگی میلیونها مهاجر افغان در ایران نوشته که «با توجه به سیاست پناهندگی ایران در وحشت دائمی اخراج و در شرایط دشوار زندگی خود را میگذرانند». بر اساس گزارش سازمان ملل، بیش از سه میلیون افغان از زمان پیش از به قدرت رسیدن طالبان در ایران زندگی میکنند که بیشتر آنها به شکل غیرقانونی در این کشور به سر میبرند. او مینویسد که در بسیاری از مناطق این کشور افغانها به عنوان نیروی کار ارزان مورد استثمار قرار میگیرند و اکثر کودکان افغان حتی اگر در ایران به دنیا آمده باشند، از دسترسی به نظام آموزشی محروم هستند.
کاترینا ویلینگر در ادامه گزارش خود نوشته است که فیروزه و خانواده او آیندهروشنی را در ایران برای خود نمیبینند. او هفتهای یک یا دو بار راهی سفارت آلمان در مرکز تهران میشود. افغانهای زیادی هر روز به امید دریافت اطلاعات در مورد فرصتهای احتمالی و امکان پناهندگی در اروپا، جلوی سفارت آلمان در تهران جمع میشوند. فیروزه میگوید: «این کشورها باید فکر این باشند که چه بلایی بر سر ما پناهندگان میآید.» برای او و اکثر این افغانها در ایران، امکان ورود قانونی به اروپا بسیار سخت است. کشورهایی مانند آلمان فقط موارد نادری را میپذیرند: به عنوان نمونه کارمندان سابق ارتش آلمان و یا همکاران افغان سازمانهای امداد آلمانی. هیچ کدام از این شرایط در مورد فیروزه و خانوادهاش صدق نمیکند. او میگوید: «میدانم آلمان پیش از این پناهندگان زیادی را پذیرفته است. اما اگر ایران ما را بیرون کند، کجا باید برویم؟ به جنگ برگردیم؟»