افغانستان ده سال پس از "عملیات بلند مدت آزادی"
۱۳۹۰ مهر ۱۵, جمعهاندک زمانی پس از حملات تروریستی یازدهم سپتامبر، جورج دبلیو بوش رئیس جمهور وقت آمریکا، به طالبان حاکم بر افغانستان هشدار داد تا نیروهای القاعده را از این کشور بیرون کنند. عدم پذیرش این درخواست موجب شد نیروهای آمریکایی در هفتم اکتبر ۲۰۰۱ تحت نام «عملیات بلندمدت آزادی» به افغانستان حمله کنند.
حملهای که بدون موافقت سازمان ملل صورت پذیرفت اما از حمایت اکثریت کشورهای جهان غرب برخوردار بود. در جریان این تهاجم دولت وقت ایران نیز با وجود اختلاف و دشمنی دیرینه با آمریکا، در مقاطعی به کمک نیروهای کشورهای حمله کننده و گروههای افغان مخالف طالبان شتافت.
حمله به افغانستان با فرمان جورج دبلیو بوش و تونی بلر نخست وزیر وقت بریتانیا، با موشک باران و حملات هوایی بمب افکنهای این کشورها به مواضع نظامی حکومت طالبان آغاز شد. نیروهای مجاهدین افغانستان نیز که بخش کوچکی از کشور را در اختیار داشتند به کمک آمریکا و بریتانیا آمدند. پس از نزدیک به یک ماه جنگ، طالبان سقوط کرد و دولت موقت به ریاست حامد کرزای در کنفرانسی که در شهر بن آلمان برگزار شد به قدرت رسید.
در ۲۰ دسامبر ۲۰۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد با تشکیل نیروهای آیساف موافقت کرد. نیروهایی که با همکاری بیش از ۴۵ کشور برای کمک به دولت موقت افغانستان تشکیل شد. وظایف آیساف بعدها در سال ۲۰۰۳ به نیروهای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) واگذار شد.
افغانستان پس از طالبان ؛ بیمها و امیدها
افغانستان امروز به نسبت ۱۰ سال قبل به مراتب کشور آزادتری است. زنان فعالیت اجتماعی نسبت آزادانهای دارند، کودکان بیش از گذشته امکان تحصیل یافتهاند و چند انتخاباتِ اگرچه پر حرف و حدیث برگزار شده است و شهروندان احساس میکنند که میتوانند در تعیین حق سرنوشت خود دخالت کنند.
در بخشهای بزرگی از این کشور از اجرای قوانین شریعت و مجازاتهای غیر انسانی که توسط طالبان انجام میشد اثری نیست. مناطقی که از امنیت نسبی برخوردارند شاهد برخی پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی هستند.
تولید ناخالص سرانه افغانستان از ۱۷۱ دلار به بیش از ۵۰۰ دلار رسیده است. در حالی که در سال ۲۰۰۱ تنها یک میلیون کودک افغان که اکثریت مطلق آنها را پسران تشکیل میدادند از امکان تحصیل برخوردار بودند پس از ۱۰ سال این میزان به نزدیک ۸ میلیون نفر رسیده است. سهم دختران افغان نیز از ۵هزار نفر به نزدیک به ۳ میلیون نفر افزایش یافته است.
با وجود این همچنان مشکلات به افغانها اجازه نمیدهد به آینده امیدوار باشند. در شش سال اخیر میزان کشته شدگان غیر نظامی در حال افزایش بوده است. این تعداد از ۵۰۰ نفر در سال ۲۰۰۵ به ۲۵۰۰ نفر تا ماه اوت امسال رسیده است. بخشی از این افراد بر اثر اشتباه نیروهای بینالمللی، ارتش و پلیس افغانستان کشته شدهاند.
همچنان میلیونها کودک افغان از حق تحصیل محرومند و برخی مدارس دولتی نیز با حداقل امکانات فعالیت میکنند. فساد در ادارات دولتی امکان استفاده بهینه از کمکهای بینالمللی را با مشکل روبرو کرده است. در همین حال این کمکها به نسبتِ هزینههای صورت گرفته برای جنگ با شورشیان ناچیز است. تا سال ۲۰۰۹ بیش از ۲۴۰ میلیارد دلار برای عملیات نیروهای خارجی هزینه شده است در حالی که در مدت مشابه مجموع کل کمکهای صورت گرفته برای بهبود امنیت و همچنین شرایط اقتصادی نزدیک به ۴۵ میلیارد دلار است.
بحران اقتصادی آمریکا و خروج از افغانستان
آمریکا از زمان به قدرت رسیدن جورج دبلیو بوش درگیر دو جنگ در افغانستان و عراق شد که برای این کشور میلیاردها دلار هزینه در پی داشت. مخارجی که به نظر نمیرسد اقتصاد بحران زده این کشور توان تداوم پرداخت آن را داشته باشد.
پس از روی کار آمدن باراک اوباما، آمریکا بخش قابل توجهای از نیروهایش را از عراق خارج کرد و تلاش نمود در مورد افغانستان همین روند را در پیش بگیرد. اما اجرای این طرح ارتباط مستقیم به ثبات و امنیت در افغانستان دارد. کارشناسان نظامی معتقدند که ارتش و پلیس افغانستان آمادگی لازم برای مقابله با نیروهای شورشی طالبان و دیگر ناراضیان مسلح مخالف دولت را ندارند.
خروج نیروهای بینالمللی میتواند بار دیگر افغانستان را صحنهی تاخت و تاز طالبان و دیگر گروههای ستیزهجو کند. اتفاقی که ترس شهروندان این کشور را به همراه داشته و آنها در واکنش به این نگرانی حیاتی، از نیروهای خارجی خواستهاند همچنان در این کشور حضور داشته باشند.
آموزش نیروهای نظامی افغان همچنان ادامه دارد اما عدم توجه کافی در ده سال گذشته به زیرساختهای اقتصادی و توسعه اجتماعی افغانستان موجب شده است زمینه برای رشد افراطیگرایی و تمایل به گروههای تندرو اسلامی همچنان مساعد باشد.
از سوی دیگر افغانها معتقدند، دخالت پاکستان و کمک سرویس اطلاعاتی این کشور به نیروهای طالبان و دیگر شبه نظامیان مخالف دولت از جمله شبکهی حقانی، خطری جدی برای امنیت و ثبات در این کشور محسوب میگردد. در چند هفته اخیر مقامات افغانستان از ترور برهانالدین ربانی، رئیس شورای صلح به عنوان نمونهای از دخالتهای پاکستان اشاره میکنند.
ضعف دولت مرکزی و همچنین قدرت زیاد فرماندهان محلی و سران قبایل در بخشهای مختلف افغانستان نیز از دیگر دلایل عدم ایجاد ثبات در کشوری محسوب میشود که سه دهه اخیر درگیر جنگهای مختلفی بوده است. با این اوصاف باید دید آیا باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا همانگونه که وعده داده است میتواند ۱۴۰ هزار نفر از نیروهای این کشور را در سال ۲۰۱۴ از افغانستان خارج کند.
مهدی محسنی
تحریریه: شهرام اسلامی