افسردگی و راههای درمان آن
۱۳۸۶ آذر ۱۵, پنجشنبهبه عقیده کارشناسان، بیماری افسردگی در سالهای آینده به یکی از مشکلات جهانی تبدیل میشود، به طوری که در سال ۲۰۲۰ پس از بیماریهای قلبی ـ عروقی دومین عامل ناتوانی و مرگ و میر افراد، افسردگی خواهد بود. آخرین آمار نشان میدهد که نزدیک به ۱۰ درصد جمعیت ایران به این بیماری مبتلا هستند و تقریبا میشود گفت، شیوع بیماری افسردگی در زنها دو برابر مردان ایرانی است.
دویچه وله: بیماری افسردگی اصولا چیست و چه مراحلی دارد؟
محمد اربابی: بیماری افسردگی یکی از شایعترین بیماریهای روانپزشکی و یکی از معضلات روزمرهی کار بالینی روانپزشکان است. لازم به ذکر است که بیماری افسردگی در سالهای آینده یکی از مشکلات بهداشتی جهانی خواهد بود، به طوری که در سال ۲۰۲۰ دومین عامل پس از بیماریهای قلبی ـ عروقی در ناتوانی افراد و مرگ و میر خواهد بود. لذا توجه به این بیماری بسیار مهم است. اما این بیماری چیست؟ بیماری افسردگی ناشی از اختلال خلق است. فرد در دورهی بیماری افسردگی احساس غم و دلتنگی میکند و به دنبال آن یک سری علامتهای دیگر را دارد که عدم لذت بردن از زندگی، بیخوابی یا پرخوابی، تغییرات اشتها، تغییرات در تصمیمگیری و تمرکز، ناامیدی، احساس درماندگی، داشتن افکار مرگ و خودکشی از جملهی این علائم است. در واقع وقتی فردی به مدت دو هفته، پنج تا از این علامتها را داشته باشد، میگویند مبتلا به بیماری افسردگی عمده شده است.
دویچه وله: آیا هر نوع افسردگی را میشود بیماری تلقی کرد؟
محمد اربابی: این سئوالی است که خیلی از اوقات مراجعین ما هم میپرسند که آیا وقتی به دنبال اتفاقات روزمره یا حوادث ناخوشایند روحیهشان آزرده میشود یا کمی دلتنگ میشوند، این به معنای بیماری افسردگی است یا نه؟ هر موقع که روحیهی آزرده یا احساس غمگینی ما منجر بشود که تواناییمان در کارکردهای روزمره، مثل شغل، روابط با دیگران و دیگر فعالیتها را از دست بدهیم و به عبارتی اختلال عملکرد پیدا بکنیم، این روحیهی افسرده نشانگر بیماری است و باید درمان شود. اگر نه، ما کمی دلتنگ هستیم یا کمی روحیهمان آزرده است، ولی میتوانیم کارمان را به خوبی انجام بدهیم، زندگیمان را به خوبی مدیریت بکنیم، اینجا دیگر نمیشود، لفظ بیماری را به کار برد.
دویچه وله: آیا پایداری و طول مدت علائم اهمیت دارد؟
محمد اربابی: طول مدت علائم مهم است، حداقل برای اینکه ما تشخیص بیماری افسردگی را مطرح بکنیم، فرد باید دو هفته علامتهای اصلی بیماری افسردگی را داشته باشد. اما چه مقدار این علامتها طول خواهد کشید؟ اگر ما افسردگی را درمان نکنیم، معمولا یک دورهی معمولی افسردگی بین سه تا شش ماه طول خواهد کشید. اگر این عدم درمان طولانی بشود، این دورهها ممکن است تکرار شود و فرد در طی زمان به تدریج دچار حملات افسردگی بشود و همچنین فاصلهی بین حملات کاهش پیدا بکند.
دویچه وله: آیا آماری در مورد میزان مبتلایان به افسردگی در ایران وجود دارد؟
محمد اربابی: بله، مطالعاتی در سالهای دور در ایران انجام گرفته. آخرین آمار انجام گرفته در سطح کل کشور در مورد میزان شیوع اختلالات روانپزشکی در ایران، مشخص کرده که نزدیک به ۱۰ درصد جمعیت کشور ما از افسردگی رنج میبرند که در واقع آن افسردگی عمده یا نوع شدید افسردگی در ۵ درصد افراد مشاهده میشود و میزان افسردگی در خانمها نسبت به آقایان بیشتر است. تقریبا میشود گفت، دو برابر این میزان افسردگی را ما در خانمها مشاهده میکنیم.
دویچه وله: چه عواملی میتوانند، باعث افسردگی بشوند؟
محمد اربابی: افسردگیها را میشود، به دو دستهی کلی تقسیم کرد که این نوع از افسردگی بدون اینکه اتفاقات خاصی در بیرون رخ بدهد و حوادثی زمینهساز افسردگی بشود، ممکن است در فرد به خاطر تغییرات بیولوژیک رخ بدهد. ما معمولا این نوع از افسردگی را در سنین بالاتر، حول و حوش ۴۰ سالگی مشاهده میکنیم. اما برخی از افسردگیها، واکنشی هستند که فرد به دنبال اتفاقات ناگوار یا مشکلات روزمره ممکن است دچار افسردگی بشود یا به خاطر سوء مصرف از مواد یا زمینهی شخصیتی آسیبپذیر آنها این افسردگی به وجود بیاید. این نوع در سنین پایینتر مشاهده میشود، معمولا در دههی سوم زندگی یعنی بین بیست تا سی سالگی ما این نوع از افسردگی را میبینیم.
دویچه وله: چه راههایی برای درمان افسردگی وجود دارد؟
محمد اربابی: امروزه ما دو راه اساسی را در درمان افسردگی به کار میبریم. یک راه روش دارویی است. ما در حال حاضر داروهای بسیار متنوعی در اختیار داریم. از دههی ۱۹۶۰ که در دنیا اولین داروهای ضد افسردگی تولید شد، درمان دارویی آغاز شده است. در ایران تقریبا اکثر داروهایی که در دنیا رایج هستند را در دسترس داریم که کمک بسیار چشمگیر و مهمی را به بیماران میکند. اما غیر از داروهای ضد افسردگی از روشهای درمانی غیر دارویی به ویژه رواندرمانی هم میشود استفاده کرد. رواندرمانی انواع مختلفی دارد، از جمله رواندرمانی شناختی ـ رفتاری، رواندرمانی حمایتی، رواندرمانی بین فردی و یا رواندرمانی تحلیلی که همهی این انواع را میشود در بیماران مبتلا به افسردگی استفاده کرد. به ویژه در افسردگیهای واکنشی، رواندرمانیها خیلی خوب میتوانند کمک بکنند و میتوانند به فرد این امکان را بدهند که حتی با استفاده از آن روشهایی که در رواندرمانی یاد میگیرد و تواناییهایی که پیدا میکند، در مقابل عود بیماری افسردگی تا حدی مقاوم هم بشود.
دویچه وله: خانوادهها چطور میتوانند، افسردگی را در فرد افسرده به موقع تشخیص بدهند و مانع بشوند از اینکه آن فرد به مرحلهی خطرناکی مثل خودکشی برسد؟
محمد اربابی: سئوال بسیار مهمی پرسیدید. چون در بسیاری از مواقع افراد از اینکه خودشان مبتلا به افسردگی شدهاند، آگاه نیستند. در برخی آمارها گفته میشود، ۵۰ درصد افراد مبتلا از بیمار بودن خود آگاه نیستند. گاهی خانوادهها در چنین مواردی میتوانند، کمک بکنند که ببینند فرد روحیهاش افت کرده، غمگین است، آن تواناییهای قبلیاش را در جهت کارکرد شغلی، اجتماعی و خانوادگی از دست داده. یا اینکه ببینند فرد از لذتهای روزمرهی زندگی چندان احساس خوشایندی ندارد و جالب این است که فرد گاهی افسردگی را به صورت علائم جسمانی نشان میدهد. دردهای پراکندهی جسمانی یکی از شایعترین علامتهایی است که ممکن است در جوامعی مانند ایران، افراد به جای اینکه بگویند، ما افسرده هستیم، روحیهمان آزرده است، با شکایتهای جسمانی مثل دردهای پراکنده مراجعه بکنند. لذا اگر خانوادهها چنین حالتهایی را مشاهده میکنند و گاهی هم پیگیری میکنند و از درمانهای طبی در بقیهی تخصصهای پزشکی بهرهای نمیبرند، حتما باید فکر بکنند، نکند بیمارشان مبتلا به افسردگی شده باشد و از این جهت باید به روانپزشک مراجعه کنند تا بررسی و درمان لازم انجام گیرد.
مصاحبهگر: فریبا والیات