انترنها و رزیدنتها، بخش عظیمی از کادر درمان بیمارستانهای دولتی را تشکیل میدهند. نیروهایی که اگرچه در مرحله آموزش هستند، اما بیشترین نقش را در ارائه خدمات درمانی ایفا میکنند. خودکشی سریالی رزیدنتها در هفتههای اخیر و مصرف بالای مواد مخدر و داروهای اعتیادآور در میان آنها توجه عمومی را به وضعیت رقتبار آنها جلب کرده است.
حقوق انترنها و رزیدنتها و شرایط سخت کاری
در سیستم آموزش عالی دورهی انترنی(دانشجویان پزشکی) ۱۸ ماهه و دوره رزیدنتی(دستیاری تخصصی) ۴ساله است.
تا سال ۷۹ به دستیاران فیش حقوقی داده میشد اما طرح شکایتهای متعدد در دیوان عدالت اداری از سوی آنها با این هدف که تحت پوشش بیمه قرار گیرند موجب شد تا در دولت خاتمی، فیش حقوقی برداشته شود و واژه حقوق به کمک هزینه تغییر کند.
در نتیجهی تصمیمات مقامات حکومتی این دسته از نخبگان جامعه با بیشترین فشار کاری در زیرخط فقر زندگیمیکنند.
واقعیت این است که وزارت بهداشت به یک دستیار تخصصی در سال ۱۳۹۷ کمک هزینهیک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان تا یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان پرداخت میکرد که از حداقل حقوق کارگران نیز به مراتب کمتر بود. پر واضح است که چنین کمک هزینهای در قبال ساعات و حجم کار دستیاران در بیمارستانها بسیار ناچیز و ناعادلانه است، زیرا دستیاران که هفت سال دوره عمومی پزشکی را گذراندهاند، از حق کار به عنوان پزشک برای گذران امورات روزمرهی زندگی خویش نیز محروم هستند. همچنین از آنجایی که حقوق دریافت نمیکنند از سایر مزایا مانند بیمه و سنوات نیز بیبهرهاند و مشمول قانون کار نمیشوند.
چنانچه حین عمل یا کار دچار جراحت یا عفونتی شوند، یا مورد حمله بیماران قرار گیرند و آسیبی ببینند مسئولیتی متوجه بیمارستان و کارفرما نیست.
در دوره انترنی، افراد دانشجو حساب میشوند اما در دوران رزیدنتی و دستیاری فرد هیچ اسمی ندارد یعنی نه دانشجو است و نه نیروی کار.
طرح «تحول نظام سلامت» دولت روحانی مزید بر علت شد و موجب افزایش ساعات کاری رزیدنتها در بیمارستانهای دولتی با کمترین حقوق شد.
آرمین سعیدیسوق، فعال صنفی دانشجویی میگوید که "واقعاً با حقوق ۸۰۰ هزار تومانی یک انترن یا به طور میانگین یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومانی رزیدنت میتوانیم بگوییم که عدالت رعایت میشود؟ ماده ۵۷ آیین نامه قانون کار جمهوری اسلامی ایران، میگوید بطور متوسط کارگر باید در هر هفته ۴۴ ساعت کار کند و در ۴ هفته نباید بیش از ۱۷۶ ساعت کار کند، ولی ما میبینیم یک رزیدنت ارتوپدی در هفته ۱۳۰ ساعت کشیک میدهد. از طرفی ۸۵ درصد فعالیت خدمات درمانی در بخشهای دولتی توسط انترنها و رزیدنتها پوشش داده میشود."
البته نظام اسلامی تنها جایی در دنیاست که بچه پولدارها پول میدهند تا انترنهای نیازمند بهجای آنها کشیک شب بایستند.
رزیدنتها در سال اول با ۱۲ تا ۱۶ کشیک ۲۴ ساعته در یک ماه روبرو میشوند. یعنی تقریبا یک روز درمیان. ساعت کشیک از ساعت ۷ صبح تا ۱۴ روز بعد، و ساعت آموزشی هم هر روز از ساعت ۷ تا ۱۴ است؛ بنابراین یک رزیدنت در سال اول باید از هر ۴۸ ساعت، ۳۱ ساعت مداوم را در بیمارستان مشغول آموزش و کار باشد. این در صورتی است که کشیک اضافه نداشته باشند.
مهشید دارابی، متخصص کودکان و عضو شورای دستیاری دانشگاه علوم پزشکی تهران در مرداد ۱۳۹۹میگوید دانشگاههای دولتی حالت نیمهخصوصی پیدا کرده و هیأت امنا همه چیز را تحت سلطه دارد و سلیقه خود را اعمال میکند.
او در مورد حقوق رزیدنتها میگوید: «یک فرد متاهل ۲ و نیم میلیون و یک فرد مجرد دو میلیون تومان حقوق دریافت میکند.»
در یک چنین شرایطی پزشکان برخوردار از رانت اسلامی که از سفرهی نظام برخوردارند و قوانین را بر اساس منافع خود تصویب میکنند پول پارو میکنند.
دکتر مسعود پزشکیان وزیر اسبق بهداشت در آذرماه ۱۳۹۶ اعتراف کرد: «با حرفه پزشکی میتوانم با تعرفه دولتی ماهانه ۵۰۰ میلیون تومان درآمد داشته باشم.»
مسیر دریافت پولهای هنگفت توسط پزشکان و مسئولان دولتی و اعضای هیأتهای علمی دانشگاهها را که غالباً از رانت اسلامی برخوردار هستند میتوان در گفتههای پزشکیان دنبال کرد: «حقوقهایی که ماهیانه به حساب بنده واریز میشود، مشخص است، برای مثال ماهیانه ۱۱ میلیون به عنوان استاد تمام دانشگاه به حساب من پول واریز میشود اما وقتی هم میروم عمل جراحی انجام میدهم، بازهم پول واریز میکنند، این پولها نه تنها به حساب بنده بلکه به حساب بانکی تمام پزشکان واریز میگردد، جراحی میکنند و بابت هر مریضی که میبینند پول میگیرند.... اگر من بروم در بیمارستانهای دولتی عمل جراحی انجام دهم طبق قانون ماهیانه خیلی راحت ۱۰۰ میلیون تومان پول اضافی میدهند»
یکی از پزشکان جراح مغز و اعصاب در گفتگو با من در سال ۹۶ گفت: «من در بیمارستانهای دولتی، ماهی سی شب کشیک بودم و در نهایت، ۵ میلیون حقوق و کارانه میگرفتم یک نفر رانتی، نصف من کشیک میداد، ۱۲۴ میلیون حقوق میگرفت! من قراردادی بودم و او استخدام رسمی دولت! اگر کسی استخدام دانشگاه باشد، دهها برابر برای کار مشابه، دریافتی دارد.
در رشتههای جراحی «حق کمک جراح» در نظر گرفته شده و بابت هر عمل جراحی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزارتومان از بیمه بیمار اخذ میشود و در صورتحساب بیمارستان محاسبه میشود اما این حق هیچگاه به رزیدنت پرداخت نمیشود در حالیکه اگر یک رزیدنت قصوری را مرتکب شود باید همانند یک پزشک پاسخگو باشد.
امیرهومن هویدایی رئیس انجمن علمی سلامت ابنسینا میگوید: «رزیدنتها به لحاظ قانونی هم مسئولیت دارند یعنی اگر که رزیدنت و انترن دچار خطای پزشکی به اشکال مختلف شود، محکوم به دیه میشوند. این یک تناقض جدی است که به موقع پرداخت دیه و محکومیت آنها را پزشک خطاب کرده و موقع حقوق دادن آنها را پزشک تلقی نمیکنیم و باید با کمک هزینه تحصیلی دوران خود را بگذرانند و این دوران جزو سابقه کارشان هم حساب نشود. رزیدنتها چنانچه در هنگام عمل دچار عفونت شوند و یا اگر بیماران به آنها حملهور شوند و آسیب ببینند خودشان مسئولند و بیمارستان زیربار نمیرود.»
وضعیت پزشکان در دوران طرح عمومی
وزارت بهداشت تعهدنامهی جداگانهای از رزیدنتها میگیرد که بر منبای آن از هرگونه فعالیت درآمدزا خارج از بیمارستان محروم میشوند و بهجز دوسال طرح عمومی، به اندازه مدت زمان تحصیل یا دو برابر آن باید به وزارت بهداشت در مناطق محروم خدمت کنند.
این عده بعد از پایان دوره تخصص و طرح آن، حق کار کردن پیدا میکنند. پزشکان متخصصی که از رانت اسلامی برخوردار نیستند ماهها و سالها دوره طرح را در سختترین شرایط در مناطق محروم سیستانوبلوچستان و کرمانشاه و خراسان و کرمان و خوزستان و.... میگذرانند.
در شهریور ۹۶ فیلمی منتشر شد که در آن پزشک زنی را نشان میداد که در یک مراسم با حضور وزیر بهداشت، با صدایی لرزان از شرایط سخت زندگیاش در یکی از مناطق محروم گفت که منجر به سقط جنینش شده بود. در گزارش روزنامهشهروند در سال ۹۶ یک متخصص زنان میگوید :«١٠ماه است کار میکنم اما هنوز کارانههایمان را ندادهاند. حقوق ما همان یکمیلیون و ۵۰۰ هزار تومان است. ۲۵شب در ماه مریض میبینم.»
در این گزارش پزشکان متخصص از محلسکونتشان میگویند که پر از عقرب و موش و مارمولک است. باورنکردنی است اما گاه وزارت بهداشت زنوشوهر متخصصی که دوران طرحشان را میگذرانند از هم جدا کرده و هریک را عازم یک منطقه میکند.
خودکشی سریالی
فشارهای کاری و اجحافهای حقوقی موجب بالارفتن آمار خودکشی و استفاده از داروهای اعتیادآور مانند ریتالین و مواد مخدر در میان رزیدنتهای پزشکی و انترنها شده است.
مصرف مخدر و دارو، تنها یکی از بحرانهای جامعه پزشکان و دانشجویان پزشکی در کشور است. «خودکشی»، واکنشی به مراتب فجیعتر به وضع موجود اشت.
در اردیبهشت ۱۴۰۰ بهفاصله ۱۰ روز، امین عبدیراد رزیدنت سال سوم رادیولوژی که در آزمون تخصصی سال ۱۳۹۷ رتبه یک را به دست آورده بود و سارا حیدری مقدم رزیدنت گوش و حلق و بینی خودکشی کردند.
در آذرماه ۱۳۹۶ پس از خودکشی «فاطمه الف» که مادرش نیز پزشک بود اخبار خودکشی در دانشگاه جندیشاپور رسانهای شد. یکی از همدورهایهای او میگوید: «در ۸ سال اخیر ۵ نفر در دانشگاه جندی شاپور خودکشی موفق داشتهاند که رسانهای هم نشدند. آرسام.د، زهرا.ت و شقایق.ح، از موارد دیگر خودکشی در دانشکده ما از سال ۹۱ تا به حال هستند. متاسفانه جو در دانشگاه ما فوقالعاده مسموم و غیرانسانی است و اصلا این اتفاقات را بیارتباط به نحوه مدیریت این دانشگاه و جوی که بر آن حاکم است نمیبینم.»
برای درک فاجعهای که در «امالقرا» اسلام جریان دارد درآمد یک ماه حقوق نخبگان جامعه را مقایسه کنید با نیمساعت مداحی یک بیسواد که از ناآگاهی مردم سوءاستفاده میکند. در سال ۹۳ انصافنیوز خبر داد که مداحی برای یک دهه در شهر کوچک و محروم «چغادک» از توابع بوشهر، ۲۰۰ میلیون تومان پول دریافت کردهبود و یا مداح دیگری در سال ۹۲ برای دههی محرم ۱۸۰ میلیونتومان. کارشان آنقدر بالا گرفته که مدیر برنامهشان میگوید: «بابت یک جلسه ۳ یا ۵ یا ۷ و ۱۰ و حتی ۳۰ میلیون تومان الان واریز کنید تا بیایم!»
* مطالب منتشر شده در صفحه "دیدگاه" الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.