اعتراضات؛ روزنامهنگاران زیر تیغ احضار و ابلاغ
۱۳۹۸ آذر ۵, سهشنبهاهل رسانه در داخل ایران، با شروع اعتراضات سراسری مردم در آبان ماه، با احضار و تهدید و هشدار روبرو بودهاند. یک روزنامهنگار به "کمپین حقوق بشر در ایران" گفته است: «طی هفته گذشته بیش از ۸ روزنامهنگار به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار شدهاند و همزمان، معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد در تماس با تعدادی از روزنامهنگاران نسبت به نحوه انتشار مقالات، گزارشها و حتی اندکتوییتها در توییتر هشدار داده است.»
کمپین یاد شده از قول همین منبع مینویسد: «از روزنامهنگارانی که احضار شدهاند تعهد گرفته شده که «درباره قطعی اینترنت، اعتراضات و گرانی بنزین در شبکههای اجتماعی فعالیتی نکنند و در رسانههای خود هم در چارچوب توصیه نامههایی که به رسانهها ارسال شده بنویسند. تهدید کردهاند که هرگونه سیاهنمایی و منفیبافی، همدستی با دشمن تلقی و جرم است.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
یک منبع دیگر نیز به کمپین حقوق بشر در ایران گفته است که قبل از شروع اعتراضات، نمایندگانی از شورایعالی امنیت ملی با مسئولان روزنامهها جلسات توجیهی برگزار کردهاند: «... جلسهای یکطرفه که اجازه بحث وجود نداشت و در این جلسه درباره افزایش قیمت بنزین گفته بودند و اینکه احتمال اعتراض در برخی مناطق را میدهند و رسانهها باید در چارچوب نظام اطلاعرسانی و فعالیت بکنند و توصیههایی از این دست. طی این مدت هم مرتب تماس میگیرند از سوی معاونت مطبوعاتی که تیترهای تحریک آمیز نزنید و در چارچوب نظام بنویسید و بیشتر روی تیترها بحث دارند که باید هماهنگ شود.»
کمپین به توصیهنامهای نیز دست یافته که معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد خطاب به مدیران رسانهها و روزنامهها صادر کرده و از آنها خواسته که "واکنش نهادها و افراد غیرمرتبط با موضوع بنزین منتشر نشود و از توسعه موضوع تجمعهای مردم به موضوع دیگر خودداری شود.» مدیران رسانهها طبق این بخشنامه فراخوانده شدهاند که از هر گونه تحلیل منجر به ایجاد فضای دو قطبی در کشور خودداری کنند.
این در حالی است که وزارت ارشاد در پایان همین توصیهنامه، خواستار اطلاع رسانی پیرامون پیشبینیهای دولت درباره رفع نگرانی از افزایش قیمت کالاهای دیگر شده است.
یک روزنامهنگار به کمپین گفته که همکاران رسانهها اکثرا به اینترنت دسترسی ندارند و تنها میتوانند خبرگزاریهای ایرنا و ایسنا را باز کنند: «آنچه ما در خیابان میبینیم مثل فضای به شدت امنیتی میدان انقلاب جایی در روزنامههای ما ندارد. مشاهدات خود ما و آنچه دارد اتفاق میافتد با آنچه که توانایی و اجازه نوشتن داریم متفاوت است. با کوچکترین چیزی یا از وزارت اطلاعات تماس میگیرند یا از معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد...»
او افزوده که اجازه نیست در باره کشتهها چیزی نوشته شود مگر آن که خود مسئولان مصاحبه کنند: «... اجازه نداریم برویم بیمارستانها و از زخمیها، خبرها و شایعات فراوانی که این روزها وجود دارد بنویسیم. حالا اینترنت آزاد میشود اما ما روزنامهنگاران هیچ وقت آزاد نیستیم وقتی نمیتوانیم کار کنیم و بنویسیم.»
مهدی احمدیان، کاریکاتوریست روزنامه آرمان ملی نیز شنبه ۲۵ آبان ، کارتونی را که کشیده بود در توییتر به اشتراک گذاشت و نوشت، از روزنامه دستور آمده که هیچ طرحی با محوریت گرانی بنزین چاپ نخواهد شد.
محمد مساعد، روزنامهنگار اقتصادی که در جریان اعتراضات بازداشت شده، دومین روز شروع اعتراضات، میزان نازل تیتر و گزارشهای صفحه اول ۲۵ روزنامه سراسری کشور را بررسی کرده و در توییتی نوشته بود: «میزان بازتاب صدای بخش بزرگی از جامعه در رسانههایی که همگی یارانه کاغذ، سهمیه آگهی دولتی، طرح ترافیک و دهها حمایت مستقیم و غیرمستقیم دیگر از جیب مردم میگیرند گویای بسیاری چیزهاست...»
حساب کاربری مساعد پس از بازداشت او مسدود شده است.
در توصیه نامه وزارت ارشاد خطاب به رسانهها از جمله آمده است: «از نحوه اعتراضات که باعث ایجاد اجماع و الگوبرداری میشود خودداری شود. خبرهای مربوط به اعتراضات سر خط خبرها نباشد... فراگیری تجمعات تداعی نشود... به جای انتشار خبرهای فوری و متعدد، خبرها صرفا در یک گزارش کار شوند و پایان تجمعها حتما در هر خبر اعلام شود...»
فردی به نام شیخزاده نیز به عنوان نماینده وزارت اطلاعات در هفت محور توصیههایی به رسانهها کرده که چگونه خبرهای اعتراضات را پوشش دهند و چه هشتگهایی برای خبرها به کار ببرند.
مژگان جمشیدی، روزنامهنگار حوزه محیط زیست، بیستم نوامبر در توییتی نوشت: «ننویس، طرح نکش، توییت نکن، سوال نپرس، حرف نزن، اجتماع نکن، نایست، نشین، راهبندون نکن نه خیابون و بیابون نه هیچ جا، شعار نده، پلاکارد نگیر، اعتصاب نکن، مطالبه نکن و زمان و مکان که ما هیچوقت اعلام نمیکنیم اونم لحاظ کن، حالا برو اعتراض کن. اگر کردی پس اغتشاشگری...»
انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران پیشتر در بیانیهای از جلسات توجیهی و سیاستگذاری برای خبررسانیها انتقاد کرده و نوشته است: «رصد رسانههای داخلی در همین چند روز نشان میدهد که چرا رغبتی به آنها نیست زیرا مخاطب به حق چنین برداشت میکند که رسانههای مکتوب چشم خود را به روی وقایع جامعه بستهاند و خبرها را چنان لابلای صفحات دفن میکنند که از دید مخاطب به سانسور و لاپوشانی حقیقت متهم میشوند...»
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
یاشار سلطانی، روزنامهنگار، پس از اتصال دوباره اینترنت در توییتی معنادار، وضعیت موجود را تشریح کرده است: «حکایت است که ملانصرالدین زنش را هر روز کتک میزد. از او پرسیدند چرا او را بیدلیل میزنی. گفت من که نمیتوانم برایش غذایی بیاورم، او را سفر ببرم، برایش لباسی بخرم یا وظیفه همسری را به جا آورم پس او را میزنم که یادش نرود من شوهرش هستم...»