اعتراض به سیاست غیرانسانی اخراج مهاجران افغانی ساکن ایران
۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۹, چهارشنبهدر هفتههای اخیر دولت ایران دهها هزار مهاجر افغانی را به افغانستان بازگردانده و هزاران نفر دیگردر انتظار اخراج از ایران هستند. برخی گزارشها حاکی از اعمال خشونت از سوی پلیس ایران در برخورد با مهاجران است. در یک مورد که از سوی دولت افغانستان تأیید شده، یک کارگر مهاجر افغان پس از ضرب و شتم و اخراج از ایران، در بیمارستانی در شهر هرات درگذشته است.
در نامهی فعالان ایرانی آمده است:
«از نيمهی سال گذشته خورشيدی که سياستهای اعلام شده دولت ايران برای اخراج کارگران و مهاجران افغانی مقيم ايران به اجرا گذاشته شد، روز به روز گزارشهای تاسفآورتری در اينباره به گوش میرسد. بهويژه آنچه بسيار مايه نگرانی شده است، گزارشهايی است که اخيراً از بهکارگيری قوه قهريه و اعمال خشونت پليس در برخورد با کارگران و مهاجران افغان منتشر میشود.»
امضاکنندگان این نامه میگویند:
«اخراج مهاجران افغان در شرایطی كه هنوز كشورشان دستخوش ناآرامیهای پیامد جنگهای اخیر است، و در شرایطی كه هنوز معیارهای حداقلی زندگی و امنیت در بسیاری از مناطق این كشور متزلزل و دور از دسترس است، سیاستی غیر انسانی و ناپذیرفتنی است.»
دولت ایران مدعی است که مهاجران افغان فرصت اشتغال از نیروی کار بیکار ایران را گرفته است، اما فعالان ایرانی در نامه خود این استدلال را غیرقابل قبول میدانند و میگویند:
« نه تنها شواهدی چون لایهبندی طبقاتی و تحصیلی بیكاران ایرانی در مقایسه با نوع مشاغلی كه مهاجران در آن مشغول بهكار هستند، و نیز شواهدی كه از سیاستهای كلانتر اقتصادی برمیآید، نشان از سستی اصل این استدلال دارد، بلكه باید گفت حتی در صورت صحت چنین استدلالی، راه حل در پیش گرفته شده باز هم غیر انسانی و محكوم است. به علاوه، در شرایطی كه دولت اجازه تحقق سادهترین خواستهای نیروی كار داخلی همچون شمول فراگیر قانون كار و بیمههای تأمینی، و حق داشتن سندیكاهای مستقل كارگری را برای تأمین امنیت كار و جلوگیری از بیكاری نمیدهد، توسل به استدلالهایی از آن دست كه در بالا آمد بیشتر پرسش برانگیز است.»
در نامهی اعتراضی فعالان ایرانی، به محرومیتهای اعمال شده بر کودکان افغانستان نیزاشاره شده است:
«اجرای سیاست اخراج مهاجران افغان با اعمال محدودیتهای اجتماعی گستردهای بر ایشان همراه بوده است. از جمله این محدودیتها میتوان به محرومیت غیر انسانی اعمال شده بر كودكان افغان برای تحصیل در ایران اشاره كرد كه مدتهاست به انحاء گوناگون پیگیری میشود. همچنین گزارشهای تاسفآوری درباره محدودیت ارائه خدمات درمانی به مهاجران نیز وجود دارد (و اینها همه سوای محدودیتهایی مانند عدم امكان برخورداری از هرگونه بیمه بیكاری و درمانی است كه مهاجران افغان از آغاز مهاجرتشان در دهههای گذشته با آن روبهرو بودهاند). ما قویاً بهكارگیری چنین ابزارهایی را در اجرای هر نوع سیاستی درباره مهاجران محكوم میدانیم.»
نویسندگان نامه در ادامه به اشاعهی ادبیات نفرت علیه مهاجران افغانی توسط رسانههای وابسته به حکومت ایران اشاره کرده و نوشتهاند:
«گویندگان این گفتارها اغلب با اشارههایی ناسزاگونه افغانها را عامل جرم و جنایت در ایران میدانند؛ یا با سوگیریهایی دور از ادب به نرخ بالای زاد ولد در میان آنها اشاره میكنند؛ یا به اشارههای تاریخی مغشوشی درباره دوران سقوط سلسله صفویان میپردازند و میخواهند از این راه تاریخی مجعول از دشمنی میان افغانها و ایرانیها بسازند.
توسل به چنین ادبیات مشمئزكنندهای نه تنها بسیار غیر انسانی، مذموم و محكوم است، بلكه مایهی شگفتی است كه چگونه برای رسیدن به اهدافی مقطعی و نامعلوم عدهای اجازه مییابند به تبلیغ چنین گفتارهای خطرناكی بپردازند.»
نویسندگان نامه افزودهاند: «ما ضمن محكومیت چنین تبلیغاتی كه متضمن نفی اصل برابری انسانهاست، نسبت به عواقب پیامدهای احتمالی وخیم آنها بر روابط میان دو ملت ایران و افغانستان نیز هشدار میدهیم.»