استراتژی نظامی تازه باراک اوباما
۱۳۹۱ خرداد ۱۳, شنبه
"اشپیگل آنلاین" در مقالهای به قلم سباستیان فیشر، گزارشگر خود در واشنگتن، به استراتژی تازهی نظامی باراک اوباما، رئيسجمهوری آمریکا پرداخته است. این گزارش خاطر نشان میسازد که اوباما در جنگ علیه دشمنان آمریکا، استفاده از واحدهای ویژه، هواپیماهای بیسرنشین (پهپادها) و جنگ سایبری را جانشین دهها هزار نیروی زمینی کرده است.
در این گزارش آمده که گاهی جان برنان، کارشناس ضدترور کاخ سفید، بهطور ناگهانی به اوباما مراجعه میکند و در این لحظه رئيسجمهوری آمریکا میداند که باید دربارهی زندگی و مرگ کسی تصمیم بگیرد. برنان نامها و عکسهای تروریستها را به رئيسجمهوری آمریکا نشان میدهد، اوباما انتخاب میکند که از آن میان چه کسی باید کشته شود و سپس در محلی در مرز میان افغانستان و پاکستان، یا در یمن یا در سومالی، هواپیمای بیسرنشینی موشکی شلیک میکند و کار پایان مییابد.
از دیدگاه گزارشگر "اشپیگل آنلاین"، این امر بیانگر تحولی در استراتژی نظامی آمریکا و نوع تازهای از جنگ است و شاید بعدها نه از جرج دبلیو بوش سلف اوباما، بلکه از خود اوباما به عنوان "رئيسجمهوری جنگ در سایه" یاد شود.
اوباما در ماه ژانویه اعلام کرد که میخواهد از "سیستمهای کهنه"ی دوران جنگ سرد فاصله بگیرد. وی به این منظور نیازمند سرویسهای مخفی بیشتر، نظارت و کنترل و شناسایی بیشتر در پیکار علیه ترور و سلاحهای کشتار جمعی و نیز قابلیت عملیات در مکانهایی است که دشمنان تلاش میکنند ورود به آن را برای آمریکا ناممکن سازند. بوش هم در زمان ریاستجمهوری خود چنین نقشهای را دنبال میکرد، ولی اکنون اوباما آن را از قوه به فعل درآورده است.
عناصر سهگانه در استراتژی تازه
طبق گزارش یادشده، دکترین اوباما سه عنصر اصلی را دربرمیگیرد: استفاده از واحدهای عملیات ویژه، جنگ سایبری و حمله با هواپیماهای بیسرنشین.
نمونهی روشن در مورد نخست، عملیات کشتن اوسامه بنلادن، رهبر سازمان تروریستی القاعده توسط یک واحد ویژهی تفنگداران دریایی آمریکا در پاکستان بود.
مورد دوم که به جنگ سایبری مربوط میشود، استفاده از ویروس "استاکسنت" علیه تاسیسات اتمی ایران برای غنیسازی اورانیوم است که به گفتهی دیوید ای. سنجر، روزنامهنگار آمریکایی، عملیات آن به دستور مستقیم باراک اوباما صادر شده است.
یک ویروس کامپیوتری به درون سیستم هدایت کامپیوترهای تاسیسات زیرزمینی نطنز رخنه کرد. هدف آن به تعویق انداختن برنامهی اتمی ایران بود. در پی این عملیات، متخصصان اتمی ایران ماهها نیاز داشتند تا کامپیوترهای خود را پاکسازی کنند. بدینسان، جنگ سایبری در کنار تحریمهای اقتصادی و تهدید به حملهی نظامی، مدتهاست که به ابزار آمریکا در پیکار علیه توان بالقوهی ایران برای تجهیز به سلاح اتمی تبدیل شده است.
مورد سوم، جنگ با هواپیماهای بیسرنشین است. این نوع جنگ از زمان آغاز ریاستجمهوری اوباما، گسترش یافته است. به گزارش پایگاه اینترنتی (The Long War Journal) آمریکا، از ۳۰۰ حملهای که تاکنون توسط هواپیماهای بیسرنشین آمریکا به مناطق پاکستان در مرز افغانستان صورت گرفته، ۲۵۰ حمله مربوط به دورهی ریاستجمهوری اوباما بوده است. تا کنون حدود ۲۳۰۰ تن از ستیزهجویان القاعده در این حملات هوایی کشته شدهاند.
اوباما حملات با پهپادها را در یمن نیز گسترش داده است. فقط در سال جاری ۱۳۷ تن از اعضای شعبهی شبکهی تروریستی القاعده در شبهجزیرهی عرب در حملات هواپیماهای بیسرنشین آمریکا از پای درآمدهاند.
نقش فزایندهی هواپیماهای بیسرنشین
سازمان سیا و ارتش آمریکا در حال حاضر از ۸۰۰ هواپیمای بیسرنشین در مناطق مختلف استفاده میکنند. شمار متخصصانی که نیروی هوایی آمریکا برای هدایت از راه دور هواپیماهای بیسرنشین آموزش میدهد، بیشتر از شمار خلبانان جتهای جنگی است که در نیروی هوایی آمریکا آموزش میبینند. لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرده که پنتاگون در سالهای آینده بیش از ۳۰ درصد بر شمار هواپیماهای بیسرنشین خود خواهد افزود.
طبق گزارش یادشده، اوباما امیدوار است که از این جنگ در سایه در مبارزات انتخاباتی استفاده کند. این جنگ موثر و "پاکیزه" به نظر میرسد و در آن آمریکاییان کشته نمیشوند. اوباما بر عکس، سربازان آمریکایی را از جبهههای جنگ عقب میکشد. وی به ماموریت عراق پایان داد و ماموریت افغانستان نیز قرار است در سال ۲۰۱۴ پایان یابد.
افزون بر آن، رئيسجمهوری آمریکا ناگزیر است در بودجهی دفاعی صرفهجویی کند. قرار است این بودجه در ده سال آینده حدود ۵۰۰ میلیارد دلار کاهش یابد. جنگ سایبری و حمله با هواپیماهای بیسرنشین ارزانتر هستند و به این ترازنامه یاری میرسانند.
"کاربرد قهر در خدمت منافع آمریکا"
گزارش میافزاید که اینها یک سوی سکه است. سوی دیگر سکه، رئيسجمهوری را نشان میدهد که کار خود را با دریافت جایزهی صلح نوبل آغاز کرد و اکنون شخصا وارد تجارت مرگ شده است. روشن شدن جزئيات جنگ با هواپیماهای بیسرنشین در رسانههای آمریکا، به بحثهای داغی در این کشور منجر شده است. "نیویورک تایمز" با دقت توصیف کرده است که رئیسجمهوری دمکرات آمریکا شخصا دربارهی زندگی و مرگ تصمیم میگیرد.
"نیویورک تایمز" در گزارش خود مینویسد که اوباما همهی کسانی را که باید هدف حمله قرار گیرند میشناسد. او باید مجوز حمله را صادر کند و با هر حملهای در یمن و سومالی و دستکم هر حملهی خطرناکی که در پاکستان صورت میگیرد موافقت کند.
توماس دانیلون، مشاور امنیت ملی اوباما دربارهی او گفته است: «او رئيسجمهوری است که با این مساله خوب کنار میآید که از قهر در خدمت منافع ایالات متحدهی آمریکا استفاده کند».
گزارشگر "اشپیگلآنلاین" میپرسد که آیا اوباما جهان را امنتر ساخته است؟ پاسخ وی به این پرسش مثبت است. وی تصریح میکند که در نتیجهی حملات منظم هواپیماهای بیسرنشین، مرتب شماری از کادرهای خطرناک القاعده کشته میشوند. در ماه مه فهد الکوزو، تروریست درجهی یک در یمن کشته شد. در سپتامبر سال گذشته انورالاولکی در حالی که قصد داشت به سوی اتومبیل خود برود هدف موشک قرار گرفت و کشته شد.
گزارش میافزاید، تا کنون بیش از دو هزار تن از ستیزهجویان القاعده کشته شدهاند. با مرگ این افراد باید پرسید اوباما تاکنون از چند عملیات تروریستی جلوگیری کرده است؟ ولی آیا او به این دلیل حق هم دارد به مرگ غیرنظامیان تن دهد؟ طبق اطلاع (The Long War Journal) در حملات هواپیماهای بیسرنشین آمریکا در پاکستان تا کنون ۱۳۸ غیرنظامی جان باختهاند. ولی چه گزینهی دیگری در برابر این گونه عملیات وجود دارد؟ این پرسشی است که پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد.
گزارش یاد شده خاطر نشان میسازد که اوباما در این زمینه از استدلال "جنگ عادلانه" استفاده میکند. وی در جریان مراسم دریافت جایزهی نوبل صلح در دسامبر سال ۲۰۰۹ نیز دقیقا همین کار را کرد و گفت، زمانهایی وجود دارند که در آن ملتها استفاده از نیروی نظامی خود را نه تنها ضروری، بلکه همچنین از نظر اخلاقی توجیهپذیر میدانند.