از دزدی کت صد دلاری تا اختلاس سه میلیاردی
۱۳۹۰ شهریور ۲۳, چهارشنبهسو استفاده سه هزار میلیارد تومانی به یکی از بزرگترین پروندههای فساد مالی در ایران تبدیل شده است. رییس بازرسی کل کشور این اتفاق را "بیسابقه ترین" پرونده فساد اقتصادی ایران توصیف کرده است.
این اتفاق به کش و قوسها میان جریانات سیاسی در درون ایران دامن زده و این گروهها همدیگر را به دست داشتن در این فساد مالی متهم میکنند. در فضای مجازی نیز این موضوع مورد توجه کاربران قرار گرفته است.
بسیاری از کسانی که به این موضوع واکنش نشان دادهاند بیش از همه حکومت را متهم میکنند که در مورد مفاسد اقتصادی حساسیت به خرج نمی دهد، اما در برخورد با رفتارهای به باور حکومت "خارج از عرف" جوانان با خشونت تمام برخورد میکند.
یکی از نویسندگان وبلاگ مینیمال «مملکت داریم؟» با اشاره به همین نکته مینویسد: «دختر ۱۸ ساله رو به جرم آب بازی میارن تلویزیون نشون میدن بعدم میندازن زندان! یارو ۳۰۰۰ میلیارد تومان اختلاس کرده اسمشم نمیگن! مملکته داریم؟»
وبلاگ «مفتش» نیز به مقایسه واکنش حکومت به قرار فیسبوکی آب بازی و اختلاس ۳هزار میلیاردتومانی پرداخته است. نویسنده این وبلاگ زیر عنوان «آب بازی بیشتر به نظام ضربه می زند تا اختلاس!» اشاره میکند: «اینجا ایران است! کسی که اختلاس کرده فراری ست اما کسی که آب بازی کرده ۲۴ ساعت بعد در تلویزیون دولتی حاضر می شود و هم کلی ابراز ندامت میکند اما کسانی که اختلاس کردند الآن از دست دولت و سربازان گمنام امام زمان فراری است! کسانی که عبدالمالک ریگی را به گفته خودشان در "آسمان" دستگیر کردند!»
این وبلاگنویس میافزاید: «اختلاس این شخص ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۳۰۰۰ تومان است! بله! حتی اگر چهار صفر هم از واحد پولی کشور کم شود صفرهای این مبلغ تمام نشدنی ست! درکشوری که به طور مثال برای رفع بحران و مشکل آب دریاچه (ارومیه)، مبلغ ۸۰۰ میلیارد تومان اختصاص دادهاند آن هم از ترس خیزشهای مردمی.»
دزدی؛ امری طبیعی در ایران
جادی نویسنده وبلاگ «کیبورد آزاد» در بی اهمیت بودن عامل این «دزدی» و شیوهی هزینهی این پولها نوشته است. وی معتقد است که «دزدی در کشورش کاملا طبیعی حساب میشود و تا وقتی کشمکش خاصی هم پیش نیاد و مثلا شعیب، جریان انحرافی نشود و کروبی به حبس خانگی نرود، کسی دنبال آن نیست.»
جادی اضافه می کند: «اگر میخواین یک روز کشور آبادی رو ببینین، نیازمند قوه قضاییه مستقل هستیم و آزادی بیان و شفافیت که اونهم متاسفانه در شرایط فعلی ممکن نیست.»
درخواست از رهبری؛ قطع حمایت از دولت
سیدرضا حسینی، نویسندهی اصولگرای وبلاگ «ذره صفت» از بزرگی رقم اختلاس تعجب کرده و از تلاش برای حفظ تعداد صفرهای آن نوشته است. این وبلاگنویس اتهام را متوجه اسفندیار رحیم مشایی و محمود احمدی نژاد میداند و به این ترتیب از رهبر ایران خواسته که حمایت خود از دولت دهم را متوقف کند.
حسینی مینویسد:« هر جای دنیا که دولتی دموکراتیک برسرکار باشد از شدت و عمق این فاجعه استعفا خواهد داد اما خوب این دولت پرروتر از این حرفهاست و همین روزهاست که احمدینژاد در تلویزیون حاضر شده و از اساس مساله را انکار کند.» وی از نمایندگان مجلس میخواهد به وظیفهی قانونی خود عمل کنند و « این دولت که آرام آرام دارد در فساد غوطه میخورد را استیضاح کند.»
این وبلاگنویس اصولگرا خطاب به آیتالله خامنهای مینویسد: «رمال دولت و اعترافاتش را که حتما خدمتتان آوردهاند... خودتان هم دیگر به آمارهای دولت اعتقاد ندارید و این مساله را گوشزد کردید...این افتضاح بزرگ ادعای عدالت محوری دولت و مبارزه با فسادش را نیز زیر سوال برد... خواهش داریم دست از حمایت دولت بردارید و اجازه دهید نمایندگان ما در مجلس به وظیفه قانونی خود در استیضاح این دولت عمل کنند.»
رضا حسینی از مخاطبانش خواسته که با دفتر رهبری جمهوری اسلامی تماس بگیرند «درخواست خود مبنی بر قطع حمایت از دولت فاسد احمدینژاد را از ایشان بخواهند.»
نه خدا و نه شیطان
آرش آبادپور نویسنده وبلاگ «کمانگیر» اما نسبت به درخواست رضا حسینی موضع انتقادی دارد. این وبلاگنویس میگوید: «این اتفاق در دولتی افتاده است که ادعا میکرد رییساش "با کمبود درآمد مواجه است (و) با دریافت وامهای کمبهره گذران زندگی میکند"، احمدینژاد قهرمان حالا تبدیل به موجودی شده است که باید از شرش خلاص شد.»
این وبلاگنویس مشکل را در یک «بیماری خطرناک اجتماعی» میبیند و تصریح میکند:« نامهنوشتن برای رهبر که اجازه بده رییس کابینه استیضاح شود همانقدر نادانی است که چک سفید دادن به رییس کابینه که تو معجزهی هزاره هستی. سوال مهم این نیست که چه کسی دزدی کرد. پرسش اساسی این است که چرا امکان دزدی وجود داشت.»
آبادپور مطلب را اینگونه به پایان میبرد: «آدمکها را بالا میبریم، زمین میزنیم، و باز آدمک جدیدی را بالا میبریم. آنچه در این میان از دست میرود، فرصت برای سر پا کردن ساختاری است که برای آدمها ساخته شده باشد؛ نه شیاطین و نه قهرمانان افسانهای.»
حکومت متهم میشود
برخی وبلاگنویسان و کاربران شبکههای اجتماعی از این اختلاس به عنوان «سند بی لیاقتی» حکومت ایران یاد میکنند. یک کاربر گودر مینویسد: «به جرات میتوان گفت که دزدی در این حجم و با این مقدار از سیستم بانکی در جهان بیسابقه است و هیچ تردیدی وجود ندارد که چنین اختلاس فقط با همکاری سران اصلی حکومت ولی فقیه امکان پذیر بوده است.»
وی اضافه میکند: «برای ایرانیانی که محتاج نان شب خود هستند و برای ملتی که بیش از نیمی از آنان زیر خط فقرو فلاکت زندگی میکنند درک ابعاد و وسعت این دزدی غیر قابل تصور است.»
کاربر دیگری نیز در گودر با اشاره به اینکه باید از گینس خواست تا این اختلاس را در کتاب رکوردهایش ثبت کند، به تندی حکومت جمهوری اسلامی را مورد انتقاد قرار میدهد.
وی مینویسد:«تبریک به (آیتالله) خامنهای ولی مسلمین جهان به عنوان پاکترین رژیم عدل اسلامی که تحت زعامت ایشان بزرگترین اختلاس بانکی تاریخ روی داد و آب از آب تکان نخورد... به خود بیاییم و این غارتگریها (را) برای ملت که تصور روشنی از ابعاد و وسعت این دزدی ندارد بازگو کنیم.»
از کت دزدی تا اختلاس سه هزار میلیاردی
وبلاگ «گمنامیان» در واکنش به این خبر معتقد است که برخی مقامات بلندپایه باید در این ماجرا دست داشته باشند. موضوعی که از سوی دیگر کاربران فضای مجازی نیز بیان شده است.
نویسنده این وبلاگ مینویسد: «رییس بانک صادرات و رییس سازمان بازرسی، طوری رفتار میکنند که گویا این دزدی از بانک، توسط یک آدم معمولی انجام شده است و هیچ ربطی به مسولین نظام ندارد. مگر میشود قبول کرد قریب دو درصد از بودجه کل کشور، از شعبه یک بانک در یک شهرستان، دزدیده شود و آن فرد، وصل به مسولین رده اول کشور نباشد؟!»
این وبلاگنویس در همین حال به یک ماجرای قدیمی، دزدی یک دیپلمات بلند پایهی ایرانی از یک فروشگاه آمریکایی، اشاره میکند: «ایرانیان هیچگاه فراموش نمیکنند چطور سفیر رژیم در سازمان ملل، یک کت صد دلاری دزدیده بود و باعث ننگ ایرانیان شد.» وی میافزاید: «چه پیشرفتی در نظام مقدس جمهوری اسلامی میبینیم، از دزدیدن کت صد دلاری در نیویورک، به سرقتهای سه هزار میلیارد تومانی رسیدهاند.»
مهدی محسنی
تحریریه: یلدا کیانی