ارعاب سندیکالیستها در ایران
۱۳۸۸ فروردین ۲۱, جمعه
سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه در هفتم آبانماه سال ۸۷ و در پی زنجیرهای اعتراض، اعتصاب، اخراج، بازداشت و احضار کارگران این شرکت، اعلام موجودیت کرد. علت اصلی اعتراض و اعتصاب کارگران، عدم پرداخت دستمزد و مخالفت آنها با مدیر عامل شرکت بود.
نخستین رهاورد فعالیتهای این سندیکا، پرداخت حقوق معوقه، افزایش ۷۰ هزار تومانی دستمزدها و پیشگیری از واگذاری کارخانه بود؛ اما تنها کمی پس از شکلگیری سندیکا، هفت نفر از اعضای هیات مدیره آن به اتهام آشوب و ایجاد اغتشاش دستگیر شدند. علی نجاتی، رییس هیات مدیره این تشکل، از ۱۸ اسفند سال ۸۷ تا کنون در زندان به سر میبرد.
جو امنیتی و جداسازی کارگران
رضا رخشان، از اعضای هیات مدیره سندیکای نیشکر در گفتگو با دویچهوله از فضای سنگین ناشی از این بازداشتها و تلاش مدیریت شرکت برای انحلال این تشکل میگوید. این فعال کارگری از زمزمهی تحویل شرکت به بخش خصوصی و تغییر خط تولید آن یاد میکند و میگوید، در این صورت، تنها ۲۰ درصد پرسنل نیشکر کار خود را حفظ خواهند کرد و بقیه بیکار میشوند.
رضا رخشان در باره تلاشهای تازه کارفرما برای هرچه دورترکردن کارگران از یکدیگر میگوید: «اداره کشاورزی را که یکی از دو رکن بزرگ نیشکر هفتتپه است، تبدیل به سه اداره جداگانه کردهاند. این اداره در تابستان هزار و پانصد و در زمستان سه هزار کارگر فصلی دارد. چنین تفکیکی باعث میشود که کارگران با یکدیگر همکلام نشوند، مشکلات را مبادله نکنند و از مسائل هم بیخبر بمانند.»
هزینه بالای مقاومت
رضا رخشان از نوعی رخوت سخن میگوید که پس از دستگیری و تهدید سندیکا و فعالان کارگری بر هفتتپه مستولی شده است. به گفته او، انگار کارگران خسته شدهاند و فشار زندگی، خانواده و محیط کار، رمقی برای هزینهکردن آنها در راه مقاومت نگذاشته است.
رخشان میافزاید: « من متاسفم که کارگر باید بچهاش گرسنه شود تا تشکل را جدی بگیرد. این مشکل جنبش کارگری است که منفعل است و تنها در بحران فعال میشود. مشکل دیگر، کمبود چهره و نبودن افراد شاخص در میان ماست. اگر بهطور نمونه روزی خود من، مریض، مرحوم، دستگیر یا تطمیع شوم، کس دیگری نیست که به راحتی جای مرا بگیرد. این یک ضعف اساسی است.»
زمان زیادی به اول ماه مه، ۱۱اردیبهشت، روز جهانی کارگر نمانده، اما عضو هیات مدیره سندیکای نیشکر هفتتپه میگوید، با کنترلهای امنیتی موجود، هیچ مراسمی برای این روز نخواهند داشت.
نویسنده: مهیندخت مصباح
تحریریه: شهرام احدی