ارزیابی از سیاست خارجی دولت نهم و دیپلماسی اتمی آن • مصاحبه با احمد شیرزاد
۱۳۸۷ فروردین ۱۳, سهشنبهمنتقدان به سیاست خارجی دولت نهم میگویند اگر سال ۸۵ سال بزرگترین شکستها برای ایران بود، سال ۸۶ سال بیشترین تحقیرها و بدترین اتهامات بود، چه در سطح جهانی، چه در منطقه. سالی که فرصت ها تبدیل به تهدیدها شدند، چه در مناقشه هسته ای، چه در ارتباط با کشورهای عربی و مسایل امنیتی عراق.
کشورهایی که ایران روی آنها حساب باز کرده بود مانند روسیه و چین نشان دادند که براحتی در کنار آمریکا و اتحادیه اروپا قرار میگیرند. سخنان سفیر روسیه، ویتالی چورکین در سازمان ملل که گفته است برخورد ایران در مناقشه هسته ای سازنده نیست، در ادامه همین سیاست ارزیابی میشود.
گفتو گو با دکتر احمد شیرزاد استاد دانشگاه
دویچهوله: سفیر روسیه در سازمان ملل از دولت ایران خواسته است که روش خود را در مناقشهی هستهای تغییر داده و از پیشنهاد گروه ۵+۱ بهرهبرداری کند. به نظر شما رد این پیشنهاد و یا بیاعتنایی به خواست شورای امنیت برای ایران چه هزینههایی دارد و اگر پیشنهادات گروه ۵+۱، جذابتر بشود، میتواند برای ایران تشویقی باشد تا سیاست دیگری را اتخاذ کند؟
احمد شیرزاد: روسها در ازای کمکهایی که سال گذشتهی شمسی به ایران کردند، از جمله تحویل سوخت حول تمام کردن نیروگاه هستهای بوشهر، طبیعتا انتظار دارند که ایران حرفشنوی بیشتری داشته باشد و به خواستههای سیاسی آنها، بهخصوص به قطعنامههای شورای امنیت و درخواستهای گروه ۵+۱ پاسخ مثبت بدهد. به همین دلیل ما شاهد هستیم که به موازات آن کمکها روسها در سطح سیاسی همنوایی بیشتری برای اعمال فشار بر ایران با غربیها دارند و بهصراحت این را میگویند. این در گذشته خیلی سابقه نداشت و ما کمتر شاهد این بودیم که مقامهای سیاسی روسیه و دیپلماتهای این کشور بهطور صریح از ایران بخواهند که در سیاستهای هستهای خودش تجدیدنظر بکند. بهرحال این شرایط حتما برای ایران دشواریهای سیاسی جدیدی را بوجود خواهد آورد و در صورتی که ایران نتواند راهحلی برای پاسخگویی به این فشارها پیدا بکند، خب طبیعیست که مشکلات انزوای سیاسی در سطح جهان و منطقه را بایستی چشمانتظار باشد.
دویچهوله: شما به همکاریهای روسیه و سپس تغییر موضع آن در قبال ایران اشاره کردید. منتقدین دولت نهم میگویند که ایران فرصتهای بسیاری را در مناقشهی هستهای از دست داده است، بویژه در رابطه با روسیه و در زمانی که پوتین به ایران سفر کرده بود. این فرصتها چه بودند و دولت ایران چگونه میتوانست از آنها به نفع منافع ملی ایران استفاده بکند؟
احمد شیرزاد: هرچه زمان جلو رفته است، ما در شرایط دشوارتری قرار گرفتهایم و هرچند که در هر زمانی و به فراخور آن زمان پیشنهادهای جدیدی به ایران شده و طرفهای ایران حاضر شدند به نحوی به یک نوع صلح و سازش تن بدهند، اما میشود منحنی اینها را این طور ترسیم کرد که هرچه جلو رفته، پیشنهادهایی که به ایران شده و مشوقهایی که به ایران داده شده، ضعیفتر شده است و در ازای رفع تحریمها یا تعلیق کردن قطعنامهها، حاضر شدند که با ایران کوتاه بیایند، در ازای اینکه ایران هم بتواند برنامهی هستهای خودش را تعطیل بکند. به عبارت دیگر میخواهم بگویم که پیشنهادهایی که در فرصتهای متوالی به ایران ارائه شده، شرایط بهتری از قبل نداشته است. ولی اگر بخواهیم با بعد از آن مقایسه بکنیم، قطعا شرایط بهتری را خواهد داشت. به عبارت دیگر درست است که ایران فرصتهای زیادی را از دست داده است، اما این تصور که اگر صبر بکند و پاسخ منفی بدهد، نتایج بهتری خواهد گرفت، این تحلیل چندان درستی نیست که متاسفانه بعضی از استراتژیستهای درون حکومت به آن معتقد هستند. یعنی فکر میکنند اگر در این مرحله سازش نکنند و بگذارند برای مراحل بعدی، شاید بتوانند امتیازهای بیشتری بگیرند. هرچه پیش رفتهایم، امتیازها کمتر شدند و شرایط هم برای ایران دشوارتر شده است.
دویچهوله: شرایط برای ایران تنها در مناقشهی هستهای به گفتهی منتقدین دولت سختتر نشده است. بعنوان مثال مسئلهی عراق. الان گفته میشود که شواهد زیادی حاکی از آن هستند که جمهوری اسلامی بهعنوان حامی مقتدا صدر در بازگشت آرامش به شهرهای جنوبی عراق نقش داشته است. آیا این شانسی برای ایران باقی میگذارد که از مخمصهی این اتهام بیرون بیاید، که از نیروهای تروریست و یا آشوبگر در منطقه دفاع میکند؟ چون اگر بتواند به یک درگیری پایان بدهد، یعنی این که میتوانسته است به آن دامن هم زده باشد!
احمد شیرزاد: عراق، همانطور که گفتید، مجموعهای از فرصتها و تهدیدها را برای ایران رقم زده است. آمریکاییها و همچنین دولت عراق به همکاری ایران خیلی احتیاج دارند و خود ایران هم قطعا زیستن در یک منطقهی امن و آرام برایش مفیدتر است.
متاسفانه من فکر میکنم در داخل ایران یک نوع تفکر یکسان نسبت به مسئلهی عراق وجود ندارد و سلیقههای متفاوتی در این مسئله دخیلاند. در هر صورت متاسفانه زمینهای که میتوانست برای ما یک موقعیت بسیار مناسب باشد، برای اینکه بتوانیم در یک همکاری منطقهای روابط خودمان را بخصوص با آمریکاییها و اروپاییها ساماندهی مناسبی بکنیم، و در چارچوب منافع مشترک دست به همکاریهای جدی بزنیم، متاسفانه این بیشتر تبدیل شد به تهدید ایران و اتهامزنی علیه ایران. بخصوص در ارتباط با مسایل و درگیریهای داخل عراق و گروههایی که در داخل عراق دست به ناامنی میزنند، متاسفانه همواره انگشت اتهام به سمت ایران نشانه رفته است و این هم خودش ابزاری برای اعمال فشار تبلیغاتی و سیاسی علیه ایران شده است. و علیرغم این که در این مسئله موضوع مثل پرونده هستهای نیست که ایران به اصطلاح دشواریهای غیرقابل پاسخی با آن داشته باشد، باز اینجا هم ما در سطح تبلیغاتی نتوانستیم ابتکار عملی را در دست بگیریم و بتوانیم به غیر از افکارعمومی داخل ایران، افکار عمومی منطقه و کشورهای دیگر را هم قانع بکند. یعنی اینکه واقعا ایران در این مسئله بیتقصیر است و هدفش ایجاد آرامش در داخل عراق است.
بدین ترتیب واقعا من هم با این ایده موافق هستم که فضای داخل عراق که میتوانست بهترین فرصت برای ما باشد، تبدیل به یک نوع فضای منفی علیه ایران شده است.