ارتباط "جبهه پایداری" با مشایی، معمای وحدت اصولگرایان
۱۳۹۰ شهریور ۵, شنبهآیت الله مهدوی کنی گفته است، هیچ شرطی را برای "وحدت اصولگرایان" نخواهد پذیرفت. شروط جبهه پایداری با محوریت معنوی محمدتقی مصباح یزدی درباره چگونگی ترکیب کمیته وحدت اصولگرایان باعث واکنش گسترده اصولگرایان سنتی ایران شده است.
محمد تقی رهبر، رئیس فراکسیون روحانیون مجلس ایران، سهم خواهی جبهه پایداری را منطقی ندانسته و آیت الله مهدوی کنی را بهعنوان "پدرمعنوی اصولگرایان" معرفی کرده است. پیش از این جبهه پایداری از کمیته داوری اصولگرایان خواسته بود، «یک نفر به کمیته هفت و دو نفر به کمیته هشت نفره جبهه متحد اصولگرایان اضافه شود.»
به گزارش باشگاه خبرنگاران، نمايندگان "جبهه پايداری" به دليل عدم تحقق شروطشان توسط هيئت وحدت اصولگرايان در جلسات كميته ۱۵ نفره شركت نخواهند كرد. اعضای جبهه پایداری در اولین همایش رسمی خود از آیتالله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان دعوت کرده تا در این همایش شرکت کند، اما او این دعوت را نپذیرفت. مهدوی کنی اعلام کرده بود، فعالیت "جبهه پایداری" موجب تضعیف جبهه اصولگرايی خواهد شد.
محسن غرویان، عضو هیئت علمی "جامعهالمصطفی"، رابطه اعضای جبهه پایداری با اطرافیان محمود احمدینژاد را معمای مهم وحدت اصولگرایان خوانده است که تا حل نشود وحدتی بهدست نخواهد آمد. مهدوی کنی از مدتها پیش در تلاش است بین گروههای مختلف اصولگرا برای انتخابات دوره نهم مجلس، وحدت سیاسی ایجاد کند.
در این چارچوب او در تدارک مجموعهای موسوم به کمیته ۷+۸ است که قرار است نمایندگان طیفهای مختلف اصولگرایان را در برگیرد و فعالیت آنها را برای انتخابات مجلس نهم هماهنگ سازد.
بشنوید: گفتوگو با حسن شریعتمداری، تحلیلگر سیاسی
حسن شریعتمداری، تحلیلگر سیاسی در گفت و گو با دویچه وله وحدت اصولگرایان را غیرممکن میخواند.
دویچه وله: چه اتفاقی باعث شده که بعد از صحبتهای بسیار درباره لزوم وحدت بین اصول گرایان، "جبهه پایداری" برای وحدت اصولگرایان شرطهایی مطرح میکند که آیتالله مهدوی نمیپذیرد؟ چرا اصولگراثیان به توافق نرسیدهاند؟
حسن شریعتمداری: در جبهه اصولگرایان هیج محور واحدی برای رسیدن به یک توافق عمیق که فراتر او نیازهای روزانه باشد وجود ندارد. بخشی از اصولگرایان را طرفداران آقای احمدینژاد تشکیل میدهند.
هر چند در ابتدا وانمود کردند با جریان موسوم به انحرافی خطکشی و فاصله دارند، ولی بعد معلوم شد این امر فقط تاکتیکی برای گذار از سختیهایی ایجاد شده پس از خانهنشینی آقای احمدینژاد بوده و تفکیکی بین آنها وجود ندارد.
بخش دیگری از اصولگرایان به روحانیت نزدیکتر هستند، بخشی از اصولگرایان با اصلاحطلبان و هاشمی رفسنجانی سر وسری دارند. در عین حال همه اصولگرایان به این واقعیت اذعان دارند که آقای خامنهای دیگر نقش محوری و کاریزمایی که بتواند بهتنهایی باعث وحدت اصولگرایان شود را ندارد.
بنابراین اصولگرایان در صدد هستند با بقیه کانونهای قدرت مانند روحانیت، اصلاحطلبان و گروم موسوم به گروه انحرافی ارتباط برقرار کنند و از هر کدام آنها یارگیری داشته باشند. چون منابع قدرت مختلف هستند، هر گروه از اصولگرایان فکر میکند دیگر گروه فرادست خواهد بود. همین امر باعث میشود تا اصولگرایان به توافق نرستند.
برخی چهرههای اصول گرا همچون محسن غرویان، معمای وحدت اصولگرایان را رابطه تنگاتنگ اعضای جبهه پایداری با احمدی نژاد و اطرافیان آقای مشایی دانسته، در حالیکه جبهه پایداری ادعای مرزبندی با اطرافیان اقای مشایی را دارد. آیا این نکته میتواند یکی از دلایل به وحدت نرسیدن اصولگرایان باشد؟
کاملا صحیح است. اصولا تشکیل جبهه پایداری، ترفندی بود برای جمع کردن مجدد افرادی که از دور آقای احمدینژاد پراکنده شده بودند. جبهه پایداری با موافقت این کار را انجام داد.
اختلافاتی که از قبل بین آقای مصباح یزدی، جامعتین و گروه احمدینژاد - مشایی وجود داشت، همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. آقای احمدینژاد درصدد حذف روحانیت از بدنه نظام است. روحانیت از هدف محمود احمدینژاد با خبر شده و به حذف تن نمی دهد.
از طرف دیگر آقای احمدینژاد میخواهد به منابع قدرت بین مردم تکیه کند و از این طریق جای خود را بین نخبگان سپاه و نیروهای امنیتی که گزینههای دیگری بهغیر از احمدینژاد دارند، محکم کند.
طرف مقابل میداند که با کارهای پوپولیستی، احمدینژاد به قدرت بیشتری دست پیدا خواهد کرد. همین مایه همه اختلافاتی است که امروز معمای وحدت اصولگرایان است.
در چنین شرایطی که به نظر وحدت اصولگرایان ناممکن است، تا چه حد امکان دارد اصول گرایان نه با یک لیست بلکه با دو یا چند لیست در انتخابات آینده مجلس شرکت کنند؟ و آیا شرکت اصولگرایان با چند لیست در انتخابات باعث گرم کردن تنورانتخابات خواهد شد؟
اصولگرایان با هرچند لیست که وارد انتخابات شوند، اینبار مردم در انتخابات شرکت نخواهند کرد تا نظام از شرکت آنها در انتخابات سواستفاده کند و مشروعیت از دست رفته را برگرداند.
گشایش فضای سیاسی ممکن است بهقدری مردم را هیجان زده کند که کنترل آن برای نظام سخت باشد. بسته بودن محیط سیاسی هم امکان برگزاری انتخابات پرشکوه را از نظام سلب خواهد کرد.
این مشکل اساسی در اعمال گذشته نظام ریشه دارد. این مشکل با این ترفندها و تاکتیکها رفع نخواهد شد. حکومت ایران با دو گزینه روبهرو است. یا باید به انتخابات آزاد با نظارت بینالمللی تن دهد و یا همان سناریویی که بر قذافی رفت و بر بشار اسد خواهد رفت، پیش روی نظام حاکم بر ایران قرار خواهد گرفت.
حسین کرمانی
تحریریه: فرید وحیدی