ادبیات و نشر در ایران؛ خودسانسوری کافی نیست
۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبهبیست و ششمین نمایشگاه کتاب تهران (۱۱ تا ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲) در ماههای پایانی دومین دولت محمود احمدینژاد برگزار شد و نقطهی اوج تلاشهای ۸ سال گذشته برای سمت و سو دادن به فعالیتهای فرهنگی در زمینه تولید و انتشار کتاب محسوب میشود.
بر اساس آنچه بسیاری از ناشران، بازدیدکنندگان و رسانهها در مورد نمایشگاه بیست و ششم گزارش دادهاند این کمرونقترین و کمجاذبهترین نمایشگاه کتابی بوده که در بیش از ربع قرن گذشته در تهران برگزار شده است.
کمرونقترین نمایشگاه کتاب
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، نادر قدیانی در ششمین روز از نمایشگاه به خبرگزاری مهر گفت: «به نظر میآید نمایشگاه امسال با اُفت ۲۰ تا ۳۰ درصدی بازدیدکننده همراه بوده و به همین میزان هم فروش آن کم شده است.»
قدیانی احتمال میدهد که کاهش شمار بازدیدکنندگان با جلو کشیدن امتحان دانشآموزان به خاطر انتخابات ریاست جمهوری و مشغول بودن آنها با درس مشق مرتبط باشد. او در عین حال تاکید میکند که کاهش فروش کتاب "شاید هم دلیل دیگرش مسائل اقتصادی مردم باشد."
افت فروش به علت سقوط ارزش ریال و بالارفتن قیمت ارزهای خارجی در بخش بینالمللی محسوستر بود. رییس بخش بینالملل نمایشگاه کتاب تهران، محمدرضا وصفی با اشاره به گزارشهایی در مورد کاهش ۵۰ درصدی فروش در این بخش میگوید: «دلیل کاهش فروش امسال را باید از جیب مردم پرسید.»
وصفی در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا گفت: «اگر کاهش فروش در حد ۵۰ درصد نسبت به سال گذشته باشد، با توجه به وضعیت اقتصادی باید اظهار خوشبختی کنیم که با همه سختیها و گرفتاریها باز هم گردشی رخ داده است. کاهش فروش کتاب با توجه به شرایط اقتصادی یک سال گذشته طبیعی است. من توقع خیلی پایینتر از را داشتم.»
نگران حذف کتاب از سبد خانوار
خبرگزاری میراث فرهنگی در گزارشی که روز ۱۷ اردیبهشت منتشر شد، ابراز نگرانی میکند که با کاهش قدرت خرید مردم و افزایش شدید قیمت کتاب "مهمترین کالای فرهنگی خانواده از سبد خرید ماهانه حذف شود."
گزارشهای فراوانی با استناد به آمار رسمی نشان میدهد که تیراژ کتاب در هشت سال گذشته رو به کاهش گذاشته و سرانه مطالعه ایرانیان از چند دقیقه تجاوز نمیکند. مسئولان دولتی با تحریف آمار، از جمله با اشاره به افزایش عنوان کتابهای چاپ شده منکر این وضعیت میشوند.
آمار موسسه خانه کتاب حاکی است که در سالهای اخیر به رغم افزایش عنوانها تیراژ متوسط کتاب و تعداد کتابهای چاپ شده بیشتر نشده است. انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در بیانیهای که بهمن ۹۱ منتشر شد نوشت: «نمیتوانیم نگرانی خود را از شرایط پیش آمده برای صنعت نشر پنهان کنیم. نبود کاغذ تحریر، هزینههای چاپ و انتشار کتاب را بالا برده است و باعث شده کتاب از سبد خانواده خارج شود.»
کتاب در جوار "پنج منطقه برای نماز و تمثال شهدا"
محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد در مراسم پایانی نمایشگاه بیست و ششم نظر کسانی را که معتقدند "نمایشگاه کتاب تهران آن شور و نشاط همیشگی را نداشته" رد میکند، اما در نهایت بر این واقعیت صحه میگذارد: «آنچنان تفاوت محسوسی در شور و نشاط امسال و سالهای قبل وجود نداشت و شاید اگر قیمت کتابها کمتر بود حتما استقبال از نمایشگاه بیش از اینها بود.»
وزیر ارشاد در بخشی دیگری از سخنان خود به نکاتی اشاره میکند که بیانگر جایگاه واقعی کتاب نزد مسئولان دولتی و اهمیتی است که آنها برای برنامههای تبلیغی مورد نظر خود قائل هستند.
به گزارش خبرگزاری مهر محمد حسینی،۲۱ اردیبهشت در مورد تمرکز فعالیتها در نمایشگاه سال ۹۲ گفت: «ما سعی کردیم فضای معنوی بیشتری بر نمایشگاه حاکم باشد و به همین خاطر هر روز در ۵ منطقه نماز برگزار برپا میشد. علاوه بر این تمثال شهید دیالمه، شهید سیده طاهره هاشمی و شهید سلیمان محمدخاطر در نقاط مختلف نمایشگاه نصب شد.»
اهمیت دادن به برنامههای مذهبی و بیگانه با کتاب از جمله برنامههایی "به مناسبت بیداری اسلامی و پنجاهمین سالگرد قیام ۱۵ خرداد" در نمایشگاه کتاب، در سالهای گذشته با افزایش سانسور و فشار بر ناشران و نویسندگان مستقل همراه بوده است.
حذف ۲۰۰ صفحه از کتاب ۷۰۰ صفحهای
ذهنیت توطئهاندیش حاکم بر حکومت ایران که به هر حرکت "غیر خودیها" با تردید مینگرد به تشکیل دستگاههای عریض و طویلی برای نظارت بر تمام فعالیتهای فرهنگی منجر شده است.
هر کتابی که در ایران منتشر میشود باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دریافت کرده باشد. با این همه زیاد پیش میآید که صدور مجوز سالها طول بکشد یا کتابهای مجوزدار هم بعد از چاپ جمع میشوند.
ابراهیم یزدی، وزیر خارجه در نخستین دولت پس از انقلاب ۵۷، ابتدای سال جاری در اعتراض به سیاستهای وزارت ارشاد و ندادن اجازه نشر به آثارش دو کتاب جدید خود را در اینترنت منتشر کرد. یکی از این کتابها درباره مهدی بازرگان، اولین نخست وزیر جهوری اسلامی و دیگری درباره جنبش دانشجویی در سالهای ۲۰ تا ۳۰ خورشیدی است.
سال گذشته امینالله رشیدی، آهنگساز و خواننده قدیمی به خبرگزاری ایلنا گفت که کتاب ۷۰۰ صفحهای خود را برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد داده بود که پس از شش سال پاسخ دادند و از او خواستهاند ۲۰۰ صفحهاش را حذف کند.
سانسور کتاب کودکان به خاطر تصویر فرشته
گاهی ایرادهای وزارت ارشاد به برخی کتابهای بسیار غریب و حتا مضحک است. فریده خلعتبری نویسنده مدیر نشر شباویز که ناشر معتبری در حوزه کتاب کودک و نوجوان است و برخی از کتابهایش جایزههای بینالمللی معتبری دریافت کرده، میگوید ماموران جلوی انتشار دو کتاب آخر یک مجموعه چهار جلدی را گرفتهاند، چون به نظر ماموران فرشتهها به شکلی که در کتاب تصویر شده نیستند.
خلعتبری به ایلنا میگوید، اولا دو کتاب نخست با همین فرشتهها اجازه نشر گرفتند، دوما "مگر کسی فرشتهها را دیده؟" دو کتاب دیگر این ناشر به خاطر "تصویر لباس آویزان دختر سه ساله بر بند رخت" و "تصویر چهره زیبای ماه" اجازه انتشار نگرفتهاند.
احمد بیگدلی، که سال ۸۵ جایزه دولتی بهترین کتاب سال را دریافت کرده، میگوید که ماموران وزارت ارشاد از یک رمان پلیسی که سی ماه منتظر دریافت مجوز بوده ایراد گرفتهاند که چرا پلیس در صحنهای باتوم به دست دارد.
بیگدلی میگوید نمیداند با این "باتوم" در کتاب بعدی چکار کند و نگران پیامدهای خودسانسوری است: «بیماری خودسانسوری واکسن و راه درمان و دارویی ندارد، مانند خوره به جان نویسنده میافتد و او نمیداند با آن چه کند.»
اعتراض نویسندگان به سانسور
صد نفر که اغلب آنها از نامدارترین نویسندگان و شاعران معاصر ایران محسوب میشوند، آذر ماه سال گذشته با امضای متنی خواهان لغو فوری مجوز انتشار کتاب از سوی وزارت ارشاد و کلیه مقررات و قوانین مربوط به آن شدند.
در این متن تاکید میشود: حق مردم است که فارغ از هرگونه سانسور و فشار حکومتی به آثار ادب، هنری و اطلاعات دسترسی پیدا کنند و خود به داوری و نقد بپردازند.
امضا کنندگان متن معتقدند کاهش میزان کتابخوانی در ایران که در آمار رسمی نیز منعکس شده، حاصل سیاستهای سختگیرانهی دولت است: «تقلاهای چند سال اخیر وزارت ارشاد و دیگر دستگاههای همسو، برای اعمال هر چه شدیدتر سانسور و ایجاد محدودیتها و تنگناهای بیشتر در راه چاپ و انتشار کتاب بار دیگر ثابت کرد که افول و نزول شأن کتاب و کتابخوانی رابطه مستقیمی با سانسور دارد.»
نویسندگان نامه اعتراضی، دولت را متهم میکنند که تلاش دارد "دیدگاههای خود را بر آثار نویسندگان تحمیل کند" و "سوق دادن آنها به خودسانسوری، ابزاری است برای دخالت حاکمیت در عرصه ادبیات، هنر و اندیشه."
وزارت ارشاد در سالهای اخیر برای چاپ مجدد آثار نویسندگانی که کتابهایشان را با خودسانسوری نوشتهاند و به سانسورهای دولتی هم تن دادهاند، محدودیت ایجاد کرده و میگوید مجوز انتشار دائمی نیست. ظاهرا مسئولان دولتی دیگر خودسانسوری را هم کافی نمیدانند.