1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اجلاس تهران و منافع متقاطع تروئیکای سوریه

علی افشاری
۱۴۰۱ تیر ۲۹, چهارشنبه

اجلاس آستانه در تهران با حضور روسای جمهور ایران، ترکیه و روسیه و با موضوع مرکزی سوریه برگزار شد. اما علی افشاری، تحلیلگر سیاسی، می‌گوید اجلاس تهران عرصه زد و بندها و معاملات ضربدری جمهوری اسلامی، روسیه و ترکیه بوده است.

https://p.dw.com/p/4EOLR
برخلاف فضاسازی‌های صورت‌گرفته، حکومت‌های ایران، ترکیه و روسیه وحدت منافع کامل در سوریه ندارند
رجب طیب اردوغان، ابراهیم رئیسی و ولادیمیر پوتین، رؤسای جمهوری ترکیه، ایران و روسیه در اجلاس تهرانعکس: Sergei Savostyanov/TASS/dpa/picture alliance

شاید حاشیه‌ها و مسائل جانبی اجلاس یک‌روزه آستانه در تهران از متن و خروجی آن اهمیت بیشتری داشته باشد. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، دومین سفر خارجی خود بعد از انزوای ناشی از تهاجم نظامی به اوکراین را انجام داد. حضور او در روز ۲۸ تیرماه در تهران و بیان صریح علی خامنه‌ای در حمایت از جنگ اوکراین در دیدار حضوری و امضای تفاهم‌نامه‌ها و قراردادهای جدید برای گسترش همکاری‌های تجاری، راهبردی و امنیتی، نشانگر ابعاد ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک این رویداد بود.

این سفر همچنین با توجه به سفر اخیر جو بایدن به خاورمیانه و تلاش او برای افزایش همگرایی در کشورهای خاورمیانه علیه توسعه‌طلبی جمهوری‌اسلامی، جنبه نمادین نیز پیدا کرد. پوتین با اظهاراتش این پیام را صادر کرد که روسیه در پی تقویت روابط با حکومت ایران است؛ حکومت‌هایی که هر دو هدف تحریم‌های سنگین آمریکا هستند.

دولت ترکیه اگرچه عضو ناتو است، اما با رویکرد دوگانه خود به صورت بخشی، بعد ژئواستراتژیک این همکاری را تقویت کرد. اما سیاست موازنه‌گرایانه رجب طیب اردوغان که می‌کوشد با قرار گرفتن در میانه منازعه روسیه و آمریکا و همچنین منازعات خاورمیانه، منافع ترکیه را حداکثر کرده و امتیازات بیشتری کسب کند، مجال چندانی برای مانایی دستاوردهای ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک بقا نمی‌گذارد.

البته دولت ترکیه علی‌رغم اختلاف نظر با جمهوری اسلامی بر سر نوع مواجهه با اسرائیل، تقابل با غرب و همچنین توجه به تقویت محور سنی در منطقه و مخالفت با "هلال شیعی"، اما داشتن روابط خوب با ایران را امتیاز می‌داند و به عادی‌سازی حضور جمهوری اسلامی در صحنه بین‌المللی کمک می‌کند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در این راستا، در حاشیه اجلاس توافقات و تفاهم‌نامه‌هایی بین دولت‌های ایران و ترکیه نیز امضا شد. ابراهیم رئیسی در اظهاراتی آرزواندیشانه و بلندپروازانه خواهان افزایش سطح مبادلات تجاری ایران و ترکیه به سه برابر میزان فعلی (ده میلیارد دلار) شد! اما همانطور که خامنه‌ای در دیدار با پوتین متذکر شد، عمده توافقات انجام‌شده با دولت‌های فوق در سطح کاغد باقی مانده و به دلیل موانع مختلف اجرائی نشده است.

تشدید نیاز نظام به اتکای راهبردی به روسیه

شرایط جدید بین‌المللی بعد از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین باعث شده تا روسیه توجه بیشتری به افزایش مراودات اقتصادی با ایران نشان دهد، اما در عین حال رقابت بر سر فروش نفت، بخصوص در بازار غیررسمی، با هدف دور زدن تحریم‌ها نیز افرایش یافته است، به‌گونه‌ای که باعث کاهش چشمگیر خرید نفت تحریمی ایران از سوی چین و جایگزینی آن با نفت روسیه شده است.

تغییر موضع علی خامنه‌ای از حمایت توأم با انتقاد از جنگ اوکراین به حمایت مطلق از آن، نشانگر تشدید نیاز نظام به اتکای راهبردی به روسیه است
تغییر موضع علی خامنه‌ای از حمایت توأم با انتقاد از جنگ اوکراین به حمایت مطلق از آن، نشانگر تشدید نیاز نظام به اتکای راهبردی به روسیه استعکس: yjc

از این‌رو اگرچه انتظار می‌رود مبادله مستقیم با پول‌های ملی کمکی به جمهوری اسلامی برای گریز از تحریم‌ها باشد، اما شرایط سخت کنونی اقتصاد روسیه تمایل به سرمایه‌گذاری را کاهش داده است. علاوه بر این، رقابت بر سر فروش نفت به شیوه غیرمتعارف نیز در بوته آنالیز هزینه – فایده ایجاد مزیت اقتصادی در گسترش داد و ستدها را با تردید مواجه کرده است.

اما آنچه نیاز روسیه و جمهوری اسلامی را به هم بیشتر کرده است، معادلات راهبردی و امنیتی است که باعث شده برای مقاومت در مقابل فشار غرب و امید به شکل‌گیری جهان چند قطبی با هدف تضعیف دمکراسی‌ها در دنیا از یکدیگر حمایت کنند. تغییر موضع خامنه‌ای از حمایت توأم با انتقاد از جنگ اوکراین به حمایت مطلق، با توجیه نامستند و فاقد پشتوانه "بازدارندگی در برابر حمله ناگزیر ناتو"، نشانگر تشدید نیاز نظام به اتکا راهبردی و تقویت همکاری‌های ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک با روسیه است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

در این چارچوب همکاری‌های نظامی جمهوری اسلامی و روسیه افزایش یافته و می‌توان پیش‌بینی کرد که صادرات پهپاد از سوی ایران و فروش هواپیمای جنگی و دیگر تسلیحات نظامی از سوی روسیه در ماه‌های پیش‌رو انجام شود.

منافع متفاوت و گاه متضاد

اما ارزیابی نتایج اجلاس آستانه در تهران نیازمند بررسی مباحث موجود و اهداف متفاوت و بعضا متضاد سه کشور عضو آن است. برخلاف فضاسازی‌های صورت‌گرفته، حکومت‌های ایران، ترکیه و روسیه وحدت منافع کامل در سوریه ندارند. آنها ضمن برخورداری از اشتراکات اما اختلافات جدی نیز دارند. این اختلاف بین دولت‌های ایران و ترکیه به مراتب بیشتر است.

نقطه عزیمت ائتلاف تروئیکای سوریه، ناخشنودی عمیق ترکیه از همکاری آمریکا با کردهای سوریه بویژه حزب "اتحاد دموکراتیک" (پ‌ی‌د) و شاخه نظامی آن ‌"ی‌پ‌گ" بود که با چرخش در مواضع و عقب‌نشینی از لزوم برکناری بشار اسد، در کنار حکومت‌های ایران و روسیه برای ترسیم شرایط آینده سوریه قرار گرفت. اما ترکیه در ازای به رسمیت شناختن حکمرانی بشار اسد، انتظار دارد که با شروع روندهای سیاسی، سوریه امتیازاتی به مخالفان سوری متحد ترکیه بدهد.

حکومت‌های ایران، ترکیه و روسیه از وحدت منافع کامل در سوریه برخوردار نیستند و ضمن داشتن برخی اشتراکات اختلافات منافع جدی با هم دارند
حکومت‌های ایران، ترکیه و روسیه از وحدت منافع کامل در سوریه برخوردار نیستند و ضمن داشتن برخی اشتراکات اختلافات منافع جدی با هم دارندعکس: Iranian Presidency via ZUMA Press Wire/Zumapress/picture alliance

اجلاس آستانه بعد از گذشت چهار سال اگرچه موقعیت بشار اسد را تقویت کرده است، اما نتوانسته به وضعیت نابسامان اقتصادی و امنیتی سوریه سامان ببخشد. سرزمین سوریه اکنون عملا به چهار بخش متفاوت و متعارض تقسیم شده است.

بخش اصلی را دولت سوریه با اتکا به حمایت دولت‌های روسیه و ایران در کنترل خود دارد. اما "جبهه النصره"، گروه اسلام‌گرایان جهادی سنی افراطی به همراه گروه‌های کوچک تروریستی مشابه دیگر، کنترل ادلب در شمال غرب سوریه را در دست دارند.

کردها شمال سوریه را با حمایت ۹۰۰ نظامی آمریکایی و تجهیزات جنگی سنگین آنها در کنترل خود دارند. بعد از روسیه، بیشترین محدوده به لحاظ جغرافیایی در اختیار کردها است که داعیه خودمختاری دارند.

ارتش آزاد سوریه نیز با حمایت نظامی ترکیه یک محدوده به وسعت سی کیلومتر مربع در شمال سوریه را در تملک خود دارد. هسته‌های خاموش و مخفی داعش نیز در مناطقی چون دیرالزور فعال هستند.

نمود فقدان حاکمیت ملی در سوریه

این نظام چندگانه حکمرانی در سوریه که تمامیت ارضی آن را در عمل دچار مشکل کرده است، باعث شده دولت‌های خارجی عملا این کشور را اداره کنند. تصمیم‌گیری برای سوریه در حالی که نماینده این کشور در اجلاس آستانه در تهران حضور نداشت، به خوبی فقدان حاکمیت ملی و عدم استقلال دولت سوریه را بازتاب می‌دهد. از این‌رو رقابت و اختلاف بین دولت‌های خارجی چشم‌انداز آینده سوریه را نامعلوم کرده است.

آنها حتی بر سر مصادیق تروریسم اتفاق نظر ندارند. از دید مقامات تهران، گروه‌های همسو با دولت ترکیه تروریست محسوب می‌شوند. حکومت‌های ایران و روسیه گروه‌های کرد را مشابه ترکیه تروریست نمی‌دانند. اردوغان هم به نوبه خود حساسیت جمهوری اسلامی و روسیه در برابر جبهه النصره و گروه‌های کوچک همسوی آن را ندارد.

بنابراین، چنین فضایی دستیابی به توافقاتی ماندگار را دشوار می‌کند. صرف مخالفت با حضور آمریکا که از سوی ترکیه امر مطلقی نیست، بلکه محدود به مخالفت با همکاری آمریکایی‌ها و کردهای سوریه است، نمی‌تواند ضمانتی برای تداوم همکاری‌ها باشد.

اما موضوع اصلی اجلاس آستانه راضی کردن ترکیه به امتناع از حمله نظامی جدید به مناطق کردنشین بود. ترکیه به دنبال بهره‌برداری از جنگ اوکراین برای تشدید فشار بر کردهای سوریه و جلو بردن برنامه خود است. نقطه شروع این حرکت حمله پهپادی با هدف ترور دو تن از فرماندهان "ی‌پ‌گ" در ماه آوریل امسال بود که با موففیت اجرا شد.

حال نیروهای ترکیه در تدارک هستند تا با حمله به شهرهای منبج و تل رفعت این مناطق را از کنترل حزب اتحاد دمکراتیک خارج کنند. علاوه بر این، ترکیه می‌خواهد محدوده تحت اداره متحدان سوری خود را گسترش داده و با فرستادن مهاجران عرب به آن منطقه، ترکیب جمعیتی آنجا را تغییر دهند. البته کردهای سوریه نیز متهم هستند که در جریان جنگ داخلی در این کشور و ایجاد حکمرانی خودمختار، به ضرر ساکنان عرب جابه‌جایی جمعیتی انجام داده‌اند.

بازی دوگانه اردوغان

به نظر می‌رسد اردوغان در بازی دوگانه میانجی‌گری و ایجاد موازنه با دولت‌های آمریکا و روسیه، چراغ سبزهایی دریافت کرده است. موافقت نهایی با پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو در شرایطی که آنکارا آنها را متهم به حمایت از تشکل‌های کرد مخالف دولت ترکیه می‌کرد، می‌تواند به معنای عدم تقابل آمریکا با تهاجم نظامی محتمل ترکیه باشد. البته آمریکا مخالفت خود را اعلام کرده، اما بعید است در صورت وقوع چنین اتفاقی، با ارتش ترکیه وارد درگیری نظامی شود.

مخالفت صریح خامنه‌ای با این قصد آنکارا، تمایل جمهوری اسلامی به کاهش مداخلات ترکیه در سوریه را نشان می‌دهد. اما در عین حال مقامات تهران به دنبال بهره‌برداری از تهدید ترکیه برای اقناع کردهای سوریه در راستای حضور بیشتر نیروهای نظامی و اداری دولت مرکزی سوریه در شهرهای منبج، کوبانی، تل رفعت و قامشلی هستند.

در جریان توافق سال ۲۰۱۹ نظامی‌های سوریه در این مناطق ایستگاه‌های نگهبانی ایجاد کردند. چنین اتفاقی به خواست نهایی تهران مبنی بر تسلط بشار اسد بر تمامی مناطق سوریه و تضعیف خودمختاری کردها کمک می‌کند و نیز فشار برای خروج کامل آمریکا بخصوص از مناطق نفتی را افزایش می‌دهد.

اما سخنان پوتین و تاکید بر تمام کردن کار "داعشی‌ها، افراطی‌ها و تجزیه‌طلب‌ها" وضعیت متفاوتی را نمایان می‌سازد. تجزیه‌طلب می‌تواند ناظر بر کردهای سوریه باشد. البته تا کنون روابط آنها تیره نبوده است، ولی ممکن است مصالح بزرگتر بین مسکو و آنکارا در خصوص کمک به فروش غلات اوکراین و تامین نیازمندی‌های اقتصادی روسیه، شرایط را تغییر دهد.

ایجاد تنش در روابط اسرائیل و روسیه بعد از جنگ اوکراین، حساسیت روسیه نسبت به تحرکات ضداسرائیلی جمهوری اسلامی در خاک سوریه را به صورت نسبی کاهش داده که از این زاویه کمکی برای افزایش همگرایی بین مسکو و تهران محسوب می‌شود.

به نام سوریه، به کام تروئیکا

بنابراین با توجه به نکات پیش‌گفته و منافع متقاطی که وجود دارد، اجلاس آستانه حمله نظامی ترکیه به شمال سوریه و مناطق کردنشین را منتفی نکرده است. البته می‌تواند محدودیت‌هایی برای آن ایجاد کرده باشد؛ مثلا محتمل است که روسیه حمله به منبج را نپذیرد، اما نسبت به تصرف تل رفعت حساسیت زیادی از خود نشان ندهد.

جمهوری اسلامی و دولت مورد حمایتش در سوریه در شرایطی نیستند که توان بازدارندگی داشته باشند. نیاز به همکاری‌های تجاری با ترکیه و دور زدن تحریم‌ها، مخالفت جمهوری اسلامی را در سطح حرف و تحرکات سیاسی و دیپلماتیک تقلیل می‌دهد. آنها وارد تقابل با ارتش ترکیه نخواهند شد.

در عین حال این سناریو نیز محتمل است که ترکیه بدون حمله نظامی، از طریق فشار ایران و روسیه در سوریه امتیاز کمتر شدن قدرت حکومت خودمختار کردهای سوریه را به دست آورد و نفوذ دولت مرکزی سوریه در آن مناطق گسترش یابد. در این مقطع تضعیف و یا پایان دادن به حکمرانی خودمختار کردهای سوریه از نقاط پررنگ مشترک میان ترکیه، ایران و روسیه در سوریه است.

اجلاس تهران در حوزه‌های دیگر و بخصوص مساعد کردن فضا برای سرمایه‌گذاری گسترده اقتصادی در سوریه دستاورد خاصی نداشت و بیشتر مشتی شعار و وعده‌های نسیه سر داده شد. بیراه نیست اگر گفته شود که اجلاس تهران به نام سوریه بود، اما در عمل به کام داد و ستد ژئواستراتژیک حکومت‌های ایران و روسیه و معامله‌های سیاسی و اقتصادی دولت ترکیه با هر دوی آنها شد.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

علی افشاری تحلیلگر سیاسی
پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر