"اجتماعات بسته اسلامی خطر بزرگی هستند"
۱۳۹۶ خرداد ۳, چهارشنبهالهام مانع مسلمان و متولد یمن است و به عنوان استاد مهمان در دانشکدهی علوم سیاسی دانشگاه زوریخ سوئیس کار میکند. تازهترین کتاب او با عنوان "زن و قانون شریعت" در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. این کتاب بر پایهی چهار سال مطالعهی شوراهای شرعی در بریتانیا و تأثیر آنها بر جوامع مسلمان در انگلیس، تألیف شده است. ماتیاس فون هاین از دویچه وله دربارهی اجتماعات بسته و بستر رشد افراطگرایی با خانم مانع گفتوگو کرده است.
دویچه وله: مهاجم منچستر هم مانند چهار تروریستی که در ژوئیه ۲۰۰۵ در لندن ۵۲ تن را کشتند، در انگلیس به دنیا آمده بود. مهاجمی که در ماه مارس سال جاری (۲۰۱۷) در لندن با خودرو و چاقو پنج تن را کشت، هم بریتانیایی بود. شما برای کتاب خود که دربارهی شوراهای شرعی نوشته شده، اجتماعات اسلامی در لندن را بررسی کردید. در مطالعات خود تا چه حد به جوامع موازی با قواعد و معیارهای رفتاری خاص برخوردید؟
الهام مانع: من ترجیح میدهم در پیوند با گروههای در خود فرورفته که بر پایهی باورهای مذهبی یا قومیتی شکل میگیرند، از اصطلاح "اجتماعات بسته" استفاده کنم. این گروهها در برخی کشورهای اروپایی – بهویژه در بریتانیا – واحدهای جداگانهی فرهنگی یا اجتماعی تشکیل میدهند. این گروهها بهطور مشخص در انگلیس ساختارهای حقوقی خاص خود را دارند. درست است، من این اجتماعات بسته را زیر نظر گرفتهام. این اجتماعات مشکلی اساسی هستند.
دقیقا چه مشکلی؟
صرف وجود گروههای اجتماعی با پسزمینههای مهاجرتی یا باورهای مذهبی مختلف مشکلی ایجاد نمیکند. اما انباشتگی برخی گروههای قومیتی با برخی باورهای مذهبی در برخی محلهها مشکلات اجتماعی ایجاد میکند؛ بهویژه وقتی تفسیرهای بنیادگرایانه از اسلام در چنین اجتماعاتی گسترش مییابند.
تروریسم منشأ درونی دارد نه بیرونی
اگر این اجتماعات بسته را در نظر بگیریم، چقدر برای اعضای این اجتماعات بهویژه برای اعضای افراطگرا مهم است که در لاک خود فرو روند و از جامعهی میزبان جدا شوند، چون نمیخواهند با "کفار" سر و کار داشته باشند؟
بله این رفتار وجود دارد. البته در اینجا باید اشاره کنم که اجتماعات بسته مختص مسلمانان نیست، مثلا هندوها هم در انگلیس چنین جوامعی دارند – با مشکلات اجتماعی خاص خود از قبیل نابرابری جنسیتی یا ازدواج اجباری. اما در اجتماعات بستهی اسلامی عامل دیگری هم اضافه میشود: افراطگرایی. در این اجتماعات ساختارهایی وجود دارد که جوانان را از محیط جدا و ایدئولوژی خاصی را به ذهن آنها تزریق میکنند. بهویژه در مساجد دیوبندی که در آنها باورهای بهشدت بنیادگرایانه رایج است، در کلاسهای قرآن به کودکان میگویند، نباید مانند "کفار" رفتار کنند، باید از "کفار" دوری کنند و نباید "کفار" را دوست بدارند. [دیوبندی جنبشی اسلامی در دل مذهب تسنن است که مرکز آن در هند، پاکستان و بنگلادش قرار دارد و اخیرا به بریتانیا گسترش یافته و مرکزی هم در آفریقای جنوبی دارد. این جنبش در اندیشههای شاه ولیالله دهلوی، از علمای اسلامی در هند ریشه دارد]
هر اندازه در مبارزه با افراطگرایی خشونتگرا سرمایهگذاری کنیم، مادامی که به قالبهای غیر خشونتگرای اسلامگرایی بیتوجهی کنیم، نتیجهای نمیگیریم. مهاجمان انتحاری کسانی هستند که به نقطهی پایانی یک روند رادیکالیزهشدن رسیدهاند. در حالی که ما باید ببینیم پیش از رسیدن به این نقطه چه اتفاقاتی افتاده است! البته به نظر میرسد در این زمینه آمادگی لازم وجود ندارد. زیرا با پرداختن به مسائلی از این دست پرسشهای مهمی دربارهی همپیوندی اجتماعی یا به عبارتی نبود همپیوندی اجتماعی لازم مطرح میشود؛ همچنین پرسشهایی درباره ساختارهای موجود یا سیاستهایی که در پیش گرفتهایم. برای مقابله با تروریسم باید سراغ ریشهی مشکلات رفت. زیرا تروریسم منشأ درونی دارد نه بیرونی.
اجتماعات بسته باید برچیده شوند
چطور میتوان مشکلات را به صورت ریشهای حل کرد؟
به کلاسهای قرآن اشاره کردم. به باور من هر سیاستمداری باید تأکید کند که کلاسهای قرآن هم مانند مهد کودکها زیر نظارت دولت قرار گیرند. همه موافقند که مهد کودک جای نفرتپراکنی نیست. اما به محض اینکه سخن از کلاسهای قرآن به میان میآید، همه میگویند ورود به این عرصه ممنوع است. زمان آن فرا رسیده که روشن شود محتوای آموزشی کلاسهای قرآن چیست. باید به تشکیل اجتماعات بسته و موازی پایان داد. از ساختارهای اسلامگرایان غیر خشونتگرا هم نباید غافل شد. آنجا هم ابهامات فراوانی وجود دارد. به هر حال این اجتماعات بسته، این گِتوها باید برچیده شوند.
دکتر مانع، شما گفتید که مهاجمان انتحاری در نقطهی پایان یک روند رادیکالیزهشدن ایستادهاند. آیا اجتماعات بسته بستری مناسب برای رشد افراطگرایی هستند؟
بله! البته نگاهی به اجتماعات بسته با باورهای مذهبی دیگر مشخص میکند که اجتماعات بسته به خودی خود منجر به افراطگرایی نمیشوند. اما پدیدهی افراطگرایی در اجتماعات بستهی اسلامی بیشتر دیده میشود. بر اساس پژوهشی که نتیجهی آن امسال در انگلیس منتشر شده، بیشتر ستیزهجویانی که به صفوف "دولت اسلامی" پیوستهاند، از اجتماعات بسته میآیند.
رهبران دینی در این اجتماعات کنترل شدیدی اعمال میکنند؛ کنترلی که به دور از اصول رواداری است. مرزبندی و نفرتپراکنی عموما محور سخنرانی این افراد است. این رهبران دینی کنترل اجتماعات بسته را در دست دارند. از این طریق انتقال ایدئولوژی این رهبران به جوانان سرخورده ممکن میشود.
مصاحبهگر: ماتیاس فون هاین