آیا مذاکره با ایران برای ترامپ مشکلتر از کره شمالی است؟
۱۳۹۷ فروردین ۹, پنجشنبهپائولو کاساکا مؤسس و مدیر "انجمن دمکراتیک آسیای شمالی" در بروکسل است. او که پرتغالی است از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۹ عضو پارلمان اروپا بود. کاساکا کارشناس سیاسی مسائل ایران است و تا کنون چندین کتاب و گزارش درباره اقتصاد و سیاست بینالملل منتشر کرده است.
خبرنگار دویچه وله شمیل شمس در باره نوع رویکرد آمریکا با معضل اتمی با ایران در مقایسه با کره شمالی مصاحبهی زیر را با پائولو کاساکا انجام داده است.
دویچه وله: آقای کاساکا، برخی مقامات آمریکایی ادعا میکنند که سیاست پرخاشگر پرزیدنت دونالد ترامپ در برابر کره شمالی این کشور کمونیست را وادار به نشستن بر سر میز مذاکره کرده است. اما سیاست ترامپ در رابطه با ایران - کشور دیگری که ظاهرا میخواهد به قدرتی اتمی تبدیل شود - به نتیجه نرسیده است. چه چیزی مذاکره با ایران را برای دولت ترامپ مشکل میسازد؟
پائولو کاساکا: من در سال ۲۰۱۶ مطلبی را با عنوان "تهدید مثلث PINK: تکثیر ترور هستهای: یک ارزیابی" در واشنگتن، پایتخت آمریکا، ارائه کردم. در آن گزارش من پاکستان، ایران و کره شمالی (PINK) را سه رأس یک مثلث دانستهام که به اتفاق باید با آنها برخورد بشود. توصیههای من هماهنگ است با آنچه دولت ترامپ انجام داده است.
پرزیدنت ترامپ فشار بر این کشورها را افزایش داده و تحریمهای بیشتری را در رابطه با فعالیتهای آنها در جهت تکثیر هستهای برقرار کرده است. این اواخر دولت ترامپ پاکستان را هدف قرار داده بود. ترامپ از خود ارادهای را در این رابطه نشان میدهد که دهههاست هیچ یک از رؤسای جمهور ایالات متحده از خود نشان نداده است.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
آیا سیاستهای او در برابر این کشورها با هم مرتبط هستند؟
پائولو کاساکا: فکر میکنم کشور به کشور فرق میکند و نتایج به طور همزمان به دست نمیآید. هنوز خیلی زود است بتوان از موفقیت در رابطه با کره شمالی سخن گفت، همان طور که بارها در گذشته دیدهایم که موفقیتی که ادعا میشده به دست آمده، گذرا بوده است. اما این واقعیت که تحریمها علیه کره شمالی بسیار قاطعانهتر مقرر شدند، مقامات این کشور واقع در آسیای شمال شرقی را وادار کرده به دنبال سازش باشند.
وضعیت در ایران هم روندی مثبت طی میکند. نباید فراموش کنیم که تحریمهای بینالمللی علیه ایران قابل مقایسه با تحریمها علیه کره شمالی نیستند، بنابراین نتایجی هم که به دست میآید یکسان نیست.
از سوی دیگر، نارضایتی عموم نسبت به رژیم در ایران بسیار شدیدتر از کره شمالی است، بنابراین فشار داخلی در ایران بیشتر است.
همانطور که در مورد شوروی سابق هم صدق میکرد، تحلیل ضعف عینی رژیم ایران سادهتر است تا اینکه بخواهیم زمان دقیق و شرایط سرنگونی احتمالی این رژیم را حدس بزنیم.
در سال ۲۰۱۵ ایران توافقی اتمی را با قدرتهای جهانی، از جمله آمریکا، امضا کرد. مخالفت ترامپ با این توافق بر کسی پوشیده نیست. برخلاف راهکار ترامپ در رابطه با کره شمالی، به نظر میرسد که رئیس جمهور آمریکا در مورد ایران میکوشد از میز مذاکره دوری کند. آیا با این نظر موافقید؟
پائولو کاساکا: فکر میکنم اگر و زمانی که مقامات ایران با انجام مذاکره بدون پیششرط موافقت کنند، پرزیدنت ترامپ همان واکنشی را نشان خواهد داد که نسبت به کره شمالی نشان داد. من تفاوتی میان رویهای که ترامپ در برخورد با دو کشور دارد نمیبینم. اما او دریافته که احتمال سرنگونی رژیم کره شمالی به دلیل فشار داخلی به اندازهای نیست که در مورد ایران وجود دارد.
واقعیت این است که در رابطه با توافق اتمی با ایران، موضع فرانسه در حال نزدیکتر شدن به موضع آمریکاست و به کشورهای دیگر غربی مانند آلمان فشار میآورند تا موضعشان را تغییر دهند و بفهمند که یا یک تغییر سیاست باید صورت گیرد تا تهدیدات ایران را فرو بنشاند، و یا اینکه توافق اتمی از هم میپاشد.
این ایده که توافق اتمی با ایران بدون آمریکا میتواند پا برجا بماند واقعبینانه نیست.
بیشتر بخوانید: اتحادیه اروپا اعمال تحریمهای جدید علیه ایران را بررسی میکند
بنابراین شما میگویید که آمریکا رویههای مختلفی را در ارتباط با کشورهای مختلف و مناطق مختلف به نسبت منافعاش اتخاذ میکند؟
پائولو کاساکا: ما نباید قدرتهای اتمی مثل فرانسه و بریتانیا را با کشورهایی مثل کره شمالی و ایران که میخواهند صاحب بمب اتمی بشوند برابر بدانیم. همزمان باید هدف جهانی نابودی سلاحهای هستهای در سراسر دنیا را به خاطر داشته باشیم و به پیگیری این هدف ادامه دهیم.
آمریکا قراردادهای عظیم تسلیحاتی با کشورهای رقیب ایران در خاورمیانه و نیز مخالفان کره شمالی در آسیای شمال شرقی امضا کرده است. فکر میکنید که دستگاه نظامی- صنعتی علاقهای به دامن زدن به خصومتها در این دو منطقه دارد؟
پائولو کاساکا: سیاست غرب – به ویژه سیاست آمریکا – در رابطه با خاورمیانه فاقد یکپارچگی و بینش لازم است. فروش هنگفت هواپیماهای جنگنده به قطر توسط آمریکا، بریتانیا و فرانسه یک نمونه آن است.
قطر یکی از مشوقان اصلی جهادگرایی در خاورمیانه بوده و از سوی ایران هم حمایت میشود. این کشور آشکارا علیه منافع آمریکا [در خاورمیانه] صفبندی کرده، اما به نظر میرسد که قدرتهای غربی بیشتر علاقه دارند اسلحه بفروشند تا در جهت تغییر سیاستهای قطر تلاش کنند.
در جای دیگر هم به نظر میرسد که غرب قدرت ایستادگی در برابر فشار دستگاه نظامی - صنعتی را ندارد. فروش اسلحه توسط آمریکا در این اواخر به عربستان سعودی به زحمت بتواند راه مؤثری برای کمک به این کشور پادشاهی برای مقابله با جنگجویان منطقه باشد که از سوی ایران حمایت میشوند.