آموزش و پرورش، قربانی سی سال "نگاه ایدئولوژیک"
۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبهبه دنبال حذف لایجهی موسوم به «هدفمند کردن یارانهها» دولت نهم مجبور شد در لایحهی بودجهی سال ۸۸ تغییراتی دهد. در جابهجایی اعتبارهای پیشبینی شده، بودجهی برخی از وزارتخانهها و نهادها افزایش و بودجهی برخی دیگر کاهش یافت. وزارتخانههای دفاع و دادگستری، و نهادهایی چون نیروی انتظامی و بسیج، از جمله مراکزی بودند که بر بودجهی آنها افزوده شد و وزارتخانههای رفاه و آموزش و پرورش از نهادهایی بودند که باید با بودجهی کمتری سال جاری را به پایان برسانند. کل بودجهای که برای سال ۸۸ به آموزش و پرورش اختصاص داده شده، اندکی کمتر از ۹ هزار میلیارد تومان است. این وزارتخانه سال جاری را با ۷ هزار میلیارد تومان کسری آغاز کرده است.
بیاعتمادی به گزینههای اصلی محمود احمدینژاد
وزارت آموزش و پرورش با کارکنانی که تعداد آنها یک میلیون تا یک میلیون و دویست هزار نفر اعلام شده، بیش از ۴۰ درصد از حقوقبگیران دولتی را در خود جا داده است. مدیریت آموزش ۱۴ میلیون دانشآموز که حدود یک پنجم جمعیت کشور را شامل میشوند، بر عهدهی این وزارتخانه گذاشته شده. با این همه دو وزیر آموزش و پرورش دولت نهم، از کمترین اعتماد نمایندگان مجلس برخوردار بودهاند. تظاهرات متعدد فرهنگیان نیز نشان میدهد که بدنهی این تشکیلات نیز از عملکرد مدیران آن خشنود نیست.
محمود احمدینژاد هنگام تشکیل دولت نهم، ابتدا علی اکبر اشعری را به عنوان وزیر آموزش و پرورش پیشنهاد کرد که ۷۳ رای موافق بیشتر به دست نیاورد. پس از آن محمود فرشیدی به مجلس معرفی شد که با رای موافق ۱۳۶ نفر از ۲۴۷ نماینده حاضر در مجلس به وزارت رسید. فرشیدی دوباره استیضاح شد و با رای ناچیزی در سمت خود باقی ماند، تا دو سال پس از شروع وزارتش مجبور به کنارهگیری شود. پس از فرشیدی، علیرضا علیاحمدی برای این پست پیشنهاد شد که سرنوشت بهتری از فرشیدی نداشت.
نیمقرن پس از نخستین وزیر زن ایران
علیرضا علیاحمدی بهمن ماه ۸۶ با رای موافق ۱۳۳ نماینده از ۲۵۸ نماینده حاضر در مجلس، وزیر آموزش و پرورش شد. کمتر از هفت ماه از وزارت علیاحمدی نگذشته بود که ۸۲ نماینده طرح استیضاح او را تقدیم هیات رئیسه کردند. استیضاحکنندگان علیاحمدی را به «بیتدبیری محض» متهم کردند و در طرح خود نوشتند: «حداقل ۹۰ درصد از قشر فرهنگيان از نامبرده ناراضی هستند.» این طرح رای کافی را کسب نکرد، اما اعتراض به عملکرد علیاحمدی در مجلس و در میان فرهنگیان ادامه یافت. محمود احمدینژاد برای جانشینی وزیر سابق آموزش و پرورش، سوسن کشاورز را به مجلس هشتم پیشنهاد کرد تا برای دومین بار سکان این وزارتخانه به دست یک زن سپرده شود.
نخستین وزیر زن تاریخ ایران فرخرو پارسا بود که حدود نیم قرن پیش وزیر آموزش و پرورش، و پس از انقلاب، اردیبهشت سال ۱۳۵۹ به عنوان «مفسد فیالارض» اعدام شد. دوازدهم شهریور ماه ۸۸ از ۲۸۶ نماینده حاضر در مجلس، تنها ۴۹ نفر به وزیر شدن سوسن کشاورز رای موافق دادند تا نشان دهند اعتماد آنها به نخستین گزینههای محمود احمدینژاد برای این پست، مانند مجلس هفتم، اندک است.
روزمرگی و درماندگی در اداره امور
تقریبا همهی مدیران عالیرتبه دولتی، حتا دو وزیر سابق آموزش و پرورش، معتقدند ساختار این وزارتخانه محتاج اصلاحات اساسی است. علیاحمدی در آستانهی وزیر شدن گفته بود: «روزمرگی، آموزش و پرورش را فلج كرده و آموزش و پرورش از اهداف خود فاصله گرفته است. شرايط بگونهای است كه تداوم روند گذشته نمیتواند پاسخگوی مسائل آموزش و پرورش باشد.» حدود ۹۵ درصد از بودجهی وزارت آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق و مزایای کارمندان میشود.
این وزارتخانه حدود یک سوم از بودجه سال ۸۸ را به بازنشستگان بدهکار است و عملا حتا از ادارهی امور روزمرهی خود که تعمیر مدرسهها و پرداخت حقوق معلمان باشد، برنمیآید. معاون سازمان نوسازی، توسعه و تجهيز مدارس، محمدحسين ترابیزاده، سیام اردیبهشت ۸۸ به خبرنگاران گفت، از ۱۳۱ هزار کلاس درسی که مطابق قانون باید تخریب شوند، تنها ۴۵ هزار کلاس بازسازی شدهاند. با این حساب با آغاز سال تحصیلی جدید حدود ۸۵ هزار کلاس وجود دارد که ناامن و مخروبهاند. دولت در این کار چشم امید به نیکوکاران دارد که به گفتهی ترابیزاده در حال ساختن ۱۱۲ هزار مدرسه هستند. مطابق برخی از آمار رسمی، در حال حاضر حدود ۱۵۰ هزار مدرسه در ایران وجود دارد و در تمام سی سال گذشته روی هم صد هزار مدرسه ساخته نشده است.
کتابهای درسی دخترانه و پسرانه
یکی از مشکلات ساختاری آموزش و پرورش را در انبوه اظهارات و آمار نادقیق و بعضا متناقضی میتوان دید که در مورد تمام مسائل و فعالیتهای این بخش منتشر میشود. وزیر سابق آموزش و پرورش در مناسبتهایی چون سی سالگی انقلاب، از رشد و شکوفایی کمی و کیفی آموزش در ایران سخن میگوید و هنگام چانه زدن بر سر بودجه با نمایندگان مجلس خود را «مستاصل و ذلیل» و وزارتخانهاش را عاجر و درمانده اعلام میکند؛ محمود احمدینژاد در دیدار با معلمان نمونه بر دست معلم کلاس اولش بوسه میزند و در همان حال معلمان معترض به پرداخت نشدن حقوقشان ضرب و شتم و بازداشت میشوند.
در جمهوری اسلامی در مورد اهمیت مدرسه در پرورش نسل جوان بسیار صحبت میشود، اما برنامههای عملی بیشتر جنبهی تیلیغی و ایدئولوژیک دارند. تغییرات ایجاد شده در سیستم آموزشی ایران معضلات کلان و ساختاری، و حتا نیازهای روزمرهی آموزش و پرورش را هدف قرار نمیدهد. یکی از برنامههایی که علیاحمدی موقع وزیر شدن از ضرورت انجام آن سخن گفت، تغییر کتابهای درسی، از جمله با توجه به جنسیت دانشآموزان بود.
نگاه نظامی و پادگانی به آموزش و پرورش
دولت نهم در کارنامه سه ساله نخست خود اعلام میکند، موفق شده تعداد مدارس دارای نمازخانه را به حدود ۴۱ هزار مدرسه افزایش دهد. «برنامهريزی جهت مشاركت طلاب آموزش ديده و تدوين و احيای نقش آنان در فعاليتهای تربیتی مدارس كشور» یکی دیگر از رئوس این کارنامه است. در بخش دیگری از این برنامه، از «اجرای برنامههای توسعه و ترويج فرهنگ اقامهی نماز (جشن شكوفهها، نماز آسمانی و ... و مسابقات مختلف فرهنگی هنری با محوريت موضوع نماز و...)» به عنوان نمونهای از موفقیتهای این وزارتخانه یاد میشود. مرتضی حاجی، وزیر آموزش و پرورش در دولت محمد خاتمی، دو سال پیش گفت: «از روز اولی که انقلاب پيروز شده تا حالا يک نگاه ايدئولوژيک بر آموزش و پرورش حاکم بوده است و در اين آموزش و پرورش ميبایستی افرادی تربيت شوند که حاکمان میخواهند.» حاجی در نشست فرهگیان جبهه مشارکت، در مورد این وضعیت در دولت نهم میگوید: «روند نگاه نظامی و پادگانی به آموزش و پرورش و بها دادن به افرادی که فقط بسیجی هستند، و بیاعتنایی به بقيه مايه تأسف است. مثلا میگويند، مدارس غيرانتفاعی را به بسيج و مساجد میدهند. حتی شنيدهام که گفتهاند معلمانی که در اين چند سال انتخاب شدهاند، بايد دوباره گزينش شوند.»
ساختار پر ابهام و ضعف مدیریت
مطابق آماری که مدیران دولتی ارائه دادهاند، حدود ۷۰۰ هزار نفر از کارمندان وزارت آموزش و پرورش جزو کادر آموزشی هستند. اگر این آمار درست باشد، با کاهش تعداد دانشآموزان از حدود بیست میلیون در دههی هفتاد به ۱۴ میلیون نفر در سال ۸۸، به طور متوسط به ازای هر ۲۰ دانشآموز یک معلم وجود دارد. اما مسائل متفاوت، از میزان تمرکز جمعیت تا سازماندهی نامناسب معلمان و مدرسهها، باعث شده، در برخی از کلاسها تعداد دانشآموزان تا دو برابر این رقم نیز برسد. برخی از استانها با کمبود معلم روبرو هستند، اما مسئولان آموزش پرورش میگویند، صدهزار معلم مازاد وجود دارد. تعداد اینگونه معلمها فقط در تهران ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر اعلام شده است.
طرح بازنشستگی پیش از موعد معلمان یکی از تدبیرهایی بود که قرار است به کوچک شدن وزارت آموزش و پرورش منجر شود. بازنشسته کردن زودهنگام معلمان در حالی انجام میشود که این وزارتخانه برای جبران کمبودها، لااقل از ۶۰ هزار معلم حقالتدریسی و قراردادی استفاده میکند. وضعیت این دو گروه، از جمله مسائلی بوده که اعتراضهای فراوانی را به دنبال داشته است.
مقاومت در برابر هماهنگ کردن حقوق فرهنگیان
دولت نهم در شرایطی چند ده هزار معلم را زودتر از موعد بازنشسته کرد که توان پرداخت مطالبات آنها را نداشت و از تحقق وعدهی استخدام کارکنان قراردادی نیز عاجز بود. یکی از دلایل استفاده از معلمان حقالتدریسی، حقوق کمتری است که به آنها پرداخت میشود. کارمندان آموزش و پرورش در قیاس با دیگر نهادهای دولتی حقوق و مزایای کمتری دریافت میکنند که اغلب برای نجات از فقر مطلق کفایت نمیکند.
فرهنگیان از سال ۱۳۸۰ خواهان تصویب طرحی موسوم به «پرداخت هماهنگ حقوق و مزایا» بودند که بعدا به «لایحه مدیریت خدمات کشوری» تغییر نام یافت. این لایحه سال ۸۳ به مجلس هفتم ارائه شد، اما تصویب نهایی آن پس از تغییرات بسیار سه سال طول کشید. لایحه یادشده با اعتراض و فشار فرهنگیان سال ۸۵ به تصویب مجلس و مهرماه ۸۶ به تایید شورای نگهبان رسید. دولت اسفند ۸۵ خواهان بازپس گرفتن این لایحه شد، اما با اعتراض و تهدید فرهنگیان به اعتصاب سراسری عقب نشست. به رغم این، ابلاغ رسمی این قانون تا مهر ماه ۸۷ به تعویق افتاد و اجرای کامل آن، لااقل در مورد فرهنگیان هنوز عملی نشده است.
سهامی که کسی خواهان آن نیست
دولت برای انجام بخشی از تعهدات خود در قبال فرهنگیان، از سهام کارخانههای دولتی استفاده میکند. این اوراق که «سهام عدالت» خوانده میشوند، اغلب به بهای بالاتری از ارزش واقعی محاسبه میشوند و سود آنها کمتر از سودی است که بانکها به سپردهها میدهند. پایگاه اطلاعرسانی دولت ۲۳ شهریورماه ۸۸ خبر داد، با تصویب کابینه و ابلاغ محمود احمدینژاد ۲۰۰ میلیارد تومان از بدهیهای معوق دولت به صندوق ذخیره فرهنگیان، با سهام هشت شرکت دولتی پرداخت میشود.
خبرگزاری مهر هشتم بهمن ۸۷ از قول وزیر سابق آموزش و پرورش، علیاحمدی، نوشت: «در قانون پیشبینی کردهاند که اگر دولت بودجه ندارد از طریق سهام پاداشهای پایان خدمت را پرداخت کنیم، ولی از بازنشستگان سال ۸۶ تاکنون حتی ۱۰ فرهنگی هم پیدا نشده که راضی به دریافت سهام باشد و من مجبورم که سهامها را با توجه به بحران اقتصادی جهان بفروشم.» اغلب کارشناسان معتقدند، به رغم کسری بودجه که معضل دیرینهی آموزش و پرورش بوده، تلقی حاکم از مسئله تربیت نسلهای آینده، معضل مهمتری است که اصلاح ساختارهای آموزشی را با مانع روبرو میکند.
بهزاد کشمیریپور
تحریریه: بابک بهمنش