آلمان و فیلسوفان بزرگ معاصرش به روایت تصویر
فلسفهی آلمان در قرن بیستم جریانها و رویکردهای بسیاری را دربرمیگیرد. در این مجموعه عکس سعی بر آن بوده تا ۲۱ نمایندهی تأثیرگذار جریانهای گوناگون فکری آلمان در قرن بیستم و پس از آن معرفی شوند.
ادموند هوسرل (تولد: ۱۸۵۹ / درگذشت: ۱۹۳۸)
ادموند هوسرل در اتریش به دنیا آمد و بعدها تابعیت امپراتوری پروس را پذیرفت که بخشی از آلمان بود. او بنیانگذار مکتب پدیدارشناسی بود. هوسرل به انتقاد از اصالت روانشناسی، تاریخ و علم پرداخت و مکتب تحلیلی و تفهمیای را بنیان گذاشت که در زمینههایی چون هنر و نقد ادبی نیز تأثیر داشته است. "فلسفه به مثابهی دانش دقیق" و "منطق صوری و منطق استعلایی" شماری از آثار معروف هوسرل هستند.
گوتلوب فرگه (تولد: ۱۸۴۸ / درگذشت: ۱۹۲۵)
گوتلوب فرگه پژوهشهایی بنیادی دربارهی رابطهی منطق و ریاضیات داشت. او بنیانگذار ریاضیات جدید است. فرگه بر فیلسوفانی چون برتراند راسل، لودویگ ویتگنشتاین و ادموند هوسرل تأثیر گذاشت و در عرصههایی مانند فلسفهی زبان و فلسفهی ریاضی صاحبنظر بود. فرگه معتقد است: «چیزی را که بدیهی است نمیتوان تجزیه کرد و آنچه را که منطقاً بدیهی است، نمیتوان تعریف کرد».
نیکلای هارتمان (تولد: ۱۸۸۲ / درگذشت: ۱۹۵۰)
هارتمان نخستین فیلسوف از شاخه ماربورگ مکتب نوکانتی بود. این نمایندهی عقلگرایی انتقادی با تأثیر از مکتب پدیدارشناسی هوسرل، متافیزیک را در قرن بیستم به عرصههای جدیدی کشاند. به اعتقاد او "استبداد ارزشها زمانی پدید میآید که بعضی به قدرت میرسند و با زور و به بهای از دست رفتن ارزشهای والاتر به ارزشهای ناچیز برتری میبخشند". "دربارهی بنیاد هستیشناسی" و "فلسفهی طبیعت" از آثار مهم هارتمان هستند.
کارل یاسپرس (تولد: ۱۸۸۳ / درگذشت: ۱۹۶۹)
کارل یاسپرس از نمایندگان مهم فلسفهی اگزیستانسیالیسم است. او از نخستین روانپزشکان آلمان در قرن بیستم نیز محسوب میشود. اندیشمندانی چون مانند ماکس وبر و هانا آرنت از دوستان او بودند. یاسپرس معتقد است: «آزادی همیشه در معرض حمله است و به همین دلیل در خطر! آنجا که جامعه این خطر را حس نمیکند، میتوان گفت که آزادی دیگر تقریباً از دست رفته است.»
ارنست بلوخ (تولد: ۱۸۸۵ / درگذشت: ۱۹۷۵)
بلوخ که او را "فیلسوف امید" نیز نامیدهاند، مارکسیست بود. او با شناخت از ارسطو و فیلسوفان مشایی مانند ابن سینا و ابن رشد، و همچنین با تکیه بر فیلسوفانی نظیر هگل و مارکس دیدگاههای هستیشناختی جدیدی عرضه کرد. از دید او باید با نیروی پیشبرندهی امیدواری جامعه را به قلمروی آزادی انسان تبدیل کرد. بلوخ میگوید: «تفکر یعنی گذر از مرز. ریشهی این خرافه چیست که حقیقت مسیر خود را میگشاید؟»
مارتین هایدگر (تولد: ۱۸۸۹ / درگذشت: ۱۹۷۶)
هایدگر به دلیل همکاری با حزب نازی در دوران هیتلر همیشه مورد انتقاد قرار داشته است. این فیلسوف با مبنا قرار دادن فلسفه سورن کیرکهگور، فیلسوف دانمارکی و پدیدارشناسی ادموند هوسرل به مفهوم هستی پرداخت. او همچنین میکوشید به پرسش تاریخ فلسفهی غرب دربارهی هستی عمق ببخشد و تفسیری نو از انسان و جهان به دست دهد. تفسیر وجودشناختی زبان و واژگان تخصصی پیچیده، بخش جداییناپذیر فلسفهی او هستند.
والتر بنیامین (تولد: ۱۸۹۲ / درگذشت: ۱۹۴۰)
والتر بنیامین نویسندهای فلسفی و منتقد ادبی از مکتب فرانکفورت بود که در کار ترجمه آثار بالزاک و پروست به آلمانی نیز مهارت داشت. بخشی از فعالیت او به موضوع فلسفه زبان اختصاص دارد. طرح او برای نگارش فلسفه تاریخ قرن نوزدهم پس از خودکشی در حین فرار از چنگ نازیها ناتمام ماند. او گزینگویههای خود را همچون "راهزنان مسلحی" میداند که ناگهان "راه را بر تنپروران میبندند و یقین را از آنها میگیرند".
ماکس هورکهایمر (تولد: ۱۸۹۵ / درگذشت: ۱۹۷۳)
هورکهایمر از بنیانگذاران مکتب فرانکفورت و همکار آدورنو در موسسهی پژوهشهای اجتماعی در همان شهر بود. او براساس دیدگاههای مارکس و هگل نظریهی انتقادی اجتماع را ارائه کرد. نقدهای او بر سرمایهداری متأخر در جنبش دانشجویی دهه ۶۰ در آلمان تأثیر داشت. هورکهایمر پس از روی کار آمدن نازیها مجبور به ترک آلمان و ۱۶ سال زندگی در تبعید شد. "دیالکتیک روشنگری" و "خسوف خرد" از جمله آثار او هستند.
هانس گئورگ گادامر (تولد: ۱۹۰۰ / درگذشت: ۲۰۰۲)
گادامر که بیش از یک قرن زندگی کرد، در فلسفه از هایدگر و هوسرل تأثیر پذیرفته بود. او مهمترین نمایندهی هرمنوتیک فلسفی آلمان و در پی پاسخ به پرسش شرایط امکان فهم بود. او فهم را بسته به افق ترسیم شده از سوی سنت و روایتها میدید. به باور گادامر، پیشداوریها و پرسشهای مفسر از این افق سرچشمه میگیرند."ستایش نظریه"، "حقیقت و روش"، "امروزینگی زیبایی" و "دیالکتیک هگل" از آثار مهم او هستند.
تئودور و. آدورنو (تولد: ۱۹۰۳ / درگذشت: ۱۹۶۹)
آدورنو جامعهشناس، منتقد موسیقی و از نمایندگان مهم نسل اول مکتب فرانکفورت بود. موضوع اصلی برای او "نجات فرد" از جامعهی دیوانسالار و تبلیغاتی دهههای پس از جنگ جهانی دوم بود. از دید او چنین جامعهای تحرک و آزادی عمل فرد را محدود میکند. او از منتقدان فلسفهی اگزیستانسیالیسم و پوزیتویسم فلسفی بود. "دیالکتیک روشنگری"، "فلسفهی موسیقی نوین" و "دیالکتیک منفی" از آثار مهم آدورنو هستند.
هانا آرنت (تولد: ۱۹۰۶ / درگذشت: ۱۹۷۵)
آرنت شاگرد هوسرل، هایدگر و یاسپرس بود. اهمیت این نظریهپرداز آلمانیآمریکایی گذشته از فلسفهی سیاسی بیشتر در زمینه نظریههای سیاسی است. او در کتاب "ابتذال شرور" در تحلیل محاکمه آدولف آیشمن، از چهرههای نازی که در اسرائیل محاکمه شد، تحلیلی جامع از یهودستیزی و هولوکاست به دست داد. به باور آرنت "دوران هیتلر و استالین، زمان ابتذال پلیدی بود که زبان از بیان آن ناتوان میماند و تفکر در برابر آن ناکام".
هانس بلومنبرگ (تولد: ۱۹۲۰ / درگذشت: ۱۹۹۶)
بلومبرگ را از اصیلترین فیلسوفان معاصر آلمان میدانند. او نوعی فلسفهی استعاره را بنیان گذاشت. از دید او در عصر جدید که بر عقلانیت و تفکر استوار است، انسان هنوز در افق تصویرهای گذشته میاندیشد که بینش او را نسبت به جهان و فهم او را از خویش میسازند. "حقانیت عصر جدید"، "الگوهایی برای استعارهشناسی"، "چرخش کوپرنیکی" از آثار مهم این اندیشمند آلمانی هستند.
نیکلاس لومان (تولد: ۱۹۲۷ / درگذشت: ۱۹۹۸)
لومان حقوقدان و جامعهشناس نیز بود. یورگن هابرماس، فیلسوف معاصر، زمانی گفته بود که لومان فیلسوفی در پوستین جامعهشناس است! لومان بسیار پرکار و بنیانگذار "نظریهی سامانهها" (تئوری سسیتمها) در جامعهشناسی بود. به گفته لومان یکی از مهمترین کارکردهای تبلیغ این است که مردم بیسلیقه را به سلیقه مجهز کند. "روشنگری جامعهشناختی"، "سامانههای اجتماعی" و "واقعیت رسانههای گروهی" از آثار او هستند.
کارل اتو اپل (تولد: ۱۹۲۲)
نمایندهی مهم اخلاق گفتمانی در فلسفهی معاصر آلمان است. او از فلسفهی تحلیل زبان ویتگنشتاین، هرمنوتیک هایدگر و عملگرایی چارلز ساندرس پیرز تأثیر پذیرفته است. اپل از پرنفوذترین فیلسوفان رویکرد پراگماتسیم استعلایی زبان است. این گرایش، نوسازی فلسفهی استعلایی کانت است. اپل کوشید همراه با هابرماس نظریهی اخلاق کانت را با توجه به مسئله توجیه هنجارها با کاربرد اجزاء نظریهی ارتباط روزآمد کند.
یورگن هابرماس (تولد: ۱۹۲۹)
هابرماس را مهمترین فیلسوف معاصر آلمان و جزء نسل دوم مکتب فرانکفورت میدانند. او با کاربرد نظریهی انتقادی بداهت علوم اجتماعی و عقلانیت انتقادی را به پرسش میگیرد. هابرماس از فعالترین فیلسوفان در بحثهای عرصهی عمومی بوده است. او مقابل گرایشهای تاریخنگارانی ایستادگی کرده که بهویژه در دهه ۸۰ میلادی میکوشیدند ناسیونال سوسیالیسم را توجیه کرده و ابعاد فاجعه هولوکاست را کماهمیت جلوه دهند.
ارنست توگندهت (تولد: ۱۹۳۰)
توگندهت (Tugendhat) فیلسوفی فعال در جریانهای صلحطلبی است که از هایدگر و ویتگنشتاین تأثیر پذیرفته است. اهمیت کار او بیشتر به دلیل نقد مفهوم آگاهی است. توگندهت معتقد است: «کسی که زندگی گذشتهی خود را میپذیرد، کارش هنگام گذار به نیستی آسانتر است.» "مفهوم حقیقت در آثار هوسرل و هایدگر"، "خودآگاهی و استقلال" و "مسئلهی اخلاق" از آثار مهم این فیلسوف آلمانی هستند.
هانس لنک (تولد: ۱۹۳۵)
هانس لنک (Lenk) فیلسوفی با عنوان قهرمانی المپیک قایقرانی در سال ۱۹۶۰ است! به دلیل گوناگونی آثارش نمیتوان به آسانی او را در یکی از شاخهها یا مکاتب فلسفی قرار داد. لنک در کنار مسائل فلسفهی کاربردی مانند فلسفهی ورزش، به فلسفهی اقتصاد و اجتماع نیز میپردازد. لنک میگوید: «به نظر میرسد امروزه دیگر فلسفه و فیلسوفها در غرب حکومتستیز نیستند: درغرب دیگر کسی فیلسوفها را نمیکشد.»
اوتفرید هوفه (تولد: ۱۹۴۳)
اوتفرید هوفه با آثار مهم خود دربارهی کانت، ارسطو و علم اخلاق به شهرت رسید. او معرف نظریهی عدالت جان راولز، فیلسوف آمریکایی به جامعهی آلمان است. کتاب "عدالت سیاسی" هوفه به هشت زبان ترجمه شده است. به اعتقاد هوفه "خوشبختی کشمکش فعال با شرایط زندگی است". او از جمله فیلسوفانی بود که به خاطر نگرانی از سوءاستفاده تبلیغاتی، از شرکت در کنگرهی جهانی فلسفه در تهران خودداری ورزید.
پتر اسلوتردایک (تولد: ۱۹۴۷)
اسلوتردایک (Sloterdijk) پس از هابرماس از مهمترین فیلسوفان معاصر آلمان به شمار میرود. او درباره بسیاری از موضوعهای سیاسی و فرهنگی زمانه مقاله و کتاب نوشته است. شیوهی تفکر و نقد فرهنگی اسلوتردایک ریشه در مکتب فرانکفورت دارد. او با بهکارگیری آثار هایدگر میکوشد سنتهای هگل و نیچه در فلسفهی آلمان را روزآمد کند. به باور او "آخرین وظیفه فلسفه آن است که رویای شفابخش گفتوگوی آزاد را حفظ کند".
اکسل هونت (تولد: ۱۹۴۹)
هونت (Honneth)، رئیس انستیتو پژوهشهای اجتماعی دانشگاه فرانکفورت، فلسفه اجتماعی را محور پژوهشهای خود قرار داده است. او از شاگردان برجسته هابرماس و نمایندهی نسل سوم مکتب فرانکفورت است. کلیدواژهی "آسیبشناسی عقل" در آثار او تلاشی است برای نوسازی و گسترش نظریهی انتقادی اجتماع در مکتب فرانکفورت. هونت تنشهای اجتماعی را "کشمکش برای رسیدن به تأیید اجتماعی، قدردانی و احترام دیگران" ارزیابی میکند.
یولیان نیدا - روملین (تولد: ۱۹۵۴)
نیدا ¬ روملین (Nida-Rümelin) را یکی از نمایندگان فلسفهی دانشگاهی در کشورهای آلمانیزبان میدانند. زمینههای کاری او بیشتر علم اخلاق، نظریههای عقلانیت و دموکراسی و فلسفهی حقوق و دولت هستند. او پس از هابرماس و اسلوتردایک یکی از فیلسوف بنام آلمان به شمار میرود. این فیلسوف آلمانی متعقد است: «انسانهایی که همیشه نگران خشنودی خود در هر شرایطی هستند، به احتمال زیاد دیر یا زود به ناخشنودی میرسند.»