قتل عام ارامنه در سالهای جنگ جهانی اول و بحث مسئولیت تاریخی
۱۳۹۶ شهریور ۳۰, پنجشنبهدر فاصله سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۸ بین ۶۰۰ تا یک میلیون و پانصد هزار ارمنی در امپراتوری عثمانی به قتل رسیدند. نیروهای عثمانی در چارچوب سیاست باصطلاح “حل مسئله ارامنه“ صدها هزار ارمنی را با پای پیاده روانه صحرای سوریه کردند، هزاران ارمنی را از سراسر مناطق عثمانی گرد آورده، اعدام کردند.
بسیاری از تاریخدانان از این راهپیماییهای مرگبار و اعدامها به عنوان “نسلکشی“ یاد میکنند.
رمانی قصهگونه در باره قتل عام
ادگار هیلزنرات (Edgar Hilsenrath)، نویسندهی آلمانی رمانی نوشته است بر اساس قتل عام ارامنه. او در مورد انگیزهاش برای انتخاب این موضوع چنین میگوید:
«من داستان نسلکشی را برای سکوت تعریف کردم. به سکوت تذکر دادم که چقدر مهم است که بیپرده در باره آن صحبت کنیم. گفتم همه باید بدانند، وگرنه چگونه میشود در آینده جلوی نسلکشی را گرفت، وقتی همه ادعا کنند که چیزی نمیدانستهاند و مانع چیزی نشدهاند، چون نمیتوانستهاند تصور چنین چیزی را بکنند. مدتی طولانی و مفصل سخن گفتم. چیزی برای قومام نخواستم و خواهان مجازات ستمگران هم نشدم. گفتم که فقط مایلم سکوت را بشکنم.»
رمانی که ادگار هیلزنرات در باره قتل عام ارامنه نوشت "قصه آخرین فکر" (Das Märchen vom letzten Gedanken) نام دارد. این رمان در سال ۱۹۸۹ منتشر شد، در دورهای که در باره واقعه کشتار ارامنه در زمان حکومت امپراتوری عثمانی سکوت حکمفرما بود.
هیلزنرات در باره رمان خود میگوید:
«من سعی کردهام چیزهایی را توصیف کنم که معمولا کسی نمیتواند تصورش را بکند یا میترسد که تصورش را بکند و برای اینکه بتوانم آنچه را که تصورنکردنی است قابل تصور کنم، فرم قصه را انتخاب کردم. در قصه همه چیز کمتر فجیع و بیرحمانه است.»
در رمان “قصه آخرین فکر“ کسی که خود از نزدیک قتل عام ارامنه را تجربه نکرده، از قصهگویی میخواهد که ماجرا را برایش تعریف کند. قصهای که تنها به قتل عام نمیپردازد، بلکه در باره عشق است و خانواده و زندگی در یک دهکده و نیز در باره تاریخ و اساطیر و آداب و رسوم ارامنه.
واقعه هولناکی که نویسنده آلمانی برای شرح آن شکل قصه را انتخاب کرده تا از هولناکی و غیرقابل تصور بودن آن بکاهد، ماجرای کشته شدن ۶۰۰ هزار تا یک میلیون و نیم ارمنی است در فاصله سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۸ در زمان جنگ جهانی اول. گروههایی از ارامنه را به طور دستهجمعی از میان بردند. آنان را بخصوص از منطقه آناتولی در شرق عثمانی بیرون راندند. بسیاری از آنان پای پیاده بودند و از گرسنگی در راه جان خود را از دست دادند.
پرسشی که هنوز در بارهاش بحث میشود این است که آیا آنچه رخ داد نوعی نسلکشی و در نتیجه قتل عمد بود؟ آیا هدف از میان بردن تمامی یک قوم بود؟ یا باید به قتلهایی که صورت گرفته به چشم پیامد وضعیت جنگی نگاه کرد؟
آثار و نتایج امپراطوریای رو به ویرانی
در آستانه جنگ جهانی اول سقوط امپراتوری عثمانی همراه بود با رشد ملیگرایی در میان گروههای جمعیتی مختلف در آن امپراتوری. ارامنه با حدود دو میلیون جمعیت پس از یونانیها دومین گروه بزرگ قومی در عثمانی بودند.
در پایان قرن نوزدهم اعتراضهای بازرگانان و کشاورزان ارمنی به مالیاتهای سنگین تبدیل به شورشهایی شد که به خشونت از سوی نیروهای عثمانی سرکوب گشت. در فاصله دهه ۱۸۹۰ تا آغاز جنگ جهانی اول ارامنه چندین بار به طور جمعی مورد حمله و آزار نیروهای عثمانی قرار گرفتند. در همان زمان تروریستهای ارمنی دست به چند عملیات تروریستی زدند، از جمله به جان سلطان عثمانی سوء قصد کردند.
تیربارانهای دسته جمعی
در طول جنگ جهانی اول دولت عثمانی علیه روسیه میجنگید. اما بسیاری از ارامنه در گروههای پارتیزانیای عضو بودند که میخواستند به نیروهای تزار روسیه کمک کنند. گردان داوطلبان ارمنی که در کنار نیروهای روس میرزمیدند، امید داشتند که تزار از خواست ارامنه برای استقلال حمایت کند. دولت عثمانی ارامنه را مسئول شکست نظامی خود در جنگ با روسیه دانست. در آغاز سال ۱۹۱۵ سربازان ارمنی در ارتش عثمانی خلع سلاح شده، به کار در راهسازی گماشته و سپس گروه گروه تیرباران شدند.
بیرون راندن برنامهریزی شده؟
دولتهایی که در ترکیه بر سر کار آمدهاند، منکر وقوع قتل عام یا نسلکشی بودهاند. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر وقت در سال ۲۰۰۵، در آستانه شروع جدلی در مجلس نمایندگان ترکیه در باره اتهام قتل عام ارامنه به خبرنگاران گفت:
«ملت ما با هیچ یک از فصلهای تاریخ خود مشکلی ندارد. ما هیچ کار شرمآوری نکردهایم که حال بخواهیم تهمتی بزنیم، یا پردهپوشی کنیم یا چیزی را فراموش کنیم.»
اردوغان با این گفته روشن ساخت که به نظر او به هیچ وجه نباید از قتل عام ارامنه سخن گفت. اما بسیارند شواهدی که خلاف این ادعا را ثابت میکنند.
در ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ علیه نخبگان ارمنی در استانبول تجسس ضربتی صورت گرفت که طی آن هزاران روشنفکر دستگیر و بیرون رانده شدند. یک ماه پس از آن اخراج دسته جمعی ارامنه از شرق عثمانی شروع شد با این استدلال که ارامنه ممکن است به متجاوزان روس کمک کنند.
بخش بزرگی از شواهدی که میتوانند دال بر برنامهریزی به قصد از بین بردن ارامنه باشند، اسنادی هستند متعلق به دیپلماتهای امپراتوری آلمان که آن هنگام متحد امپراتوری عثمانی بود. برای مثال در ژوئن ۱۹۱۵ یوهان مورتمان (Johann Mordtmann)، سرکنسول آلمان در قسطنطنیه، در گزارش خود برای برلین نوشت:
«این را دیگر نمیتوان به عنوان ملاحظات نظامی توجیه کرد؛ بلکه همان گونه که طلعت پاشا (وزیر امور داخله) چند هفته پیش به من گفت، موضوع بیشتر بر سر نابود کردن ارامنه است.»
عذرخواهی آلمان
پس از سقوط امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۱۹ صدراعظم وقت فرید پاشا به طور رسمی از “جنایت“ علیه ارامنه سخن گفت. کمال آتاتورک، بنیانگذار جمهوری ترکیه، در سال ۱۹۲۰ از قتل عام ارامنه به عنوان “عمل شرمآور گذشته“ یاد کرد. اما پس از آن دیگر دولتهای ترکیه هیچگاه از قتل عام و نسلکشی حرف نزدند.
در سال ۱۹۵۱ کنوانسیون سازمان ملل متحد در باره مجازات نسلکشی قدرت اجرایی یافت. در این کنوانسیون نسلکشی به عنوان اعمالی تعریف شده است که به قصد نابودی بخشی یا تمامی یک گروه ملی، قومی یا مذهبی انجام گیرد.
اکثریت تاریخدانان با استناد به این تعریف و منابع تاریخی میگویند که نسلکشی در مورد ارامنه صورت گرفته است.
برای ارمنستان که امروز کشوری است مستقل بسیار مهم است که تلاش کند تا پیشامدهای سالهای ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ به عنوان نسلکشی به رسمیت شناخته شود.
آلمان در دوره وقوع قتل عام ارامنه دخالتی در قضیه نکرد و در عمل شریک جرم عثمانی شد. هنگامی که پس از جنگ دادگاهی برای محاکمه متهمان اصلی قتل عام تشکیل شد، سه تن از وزیران آن دوره امپراتوری عثمانی به آلمان پناه بردند و از مجازات اعدام نجات پیدا کردند. آلمان در سال ۲۰۰۵ اعلام کرد که قبول دارد که قتل عام ارامنه صورت گرفته است. نمایندگان مجلس آلمان در بیانیهای بخاطر موضع امپراتوری آلمان در جنگ جهانی اول و اینکه آلمان در آن موقع اقدامی نکرده بود تا جلوی آن قتل عام را بگیرد از ارامنه پوزش طلبیدند.
بحث در باره قتل عام ارامنه در ترکیه امروز
موارد بسیاری شناخته شده از این که کسی در ترکیه از قتل عام ارامنه سخن گفته و با پیگرد و مجازات روبرو شده است. مشهورترین مورد آن اورهان پاموک، نویسنده ترک و برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۰۶ است که در مصاحبهای با روزنامهای سوییسی از قتل عام یک میلیون ارمنی و قتل ۳۰ هزار کرد سخن گفت و بدین سبب متهم به اهانت به "ترکیت" شد.
البته اصلاح طلبان ترکیه این رخداد تاریخی را انکار نکردهاند و حتی در کنفرانسی بینالمللی در ترکیه آن را به موضوع بحث تبدیل کردند.
اما دولت ترکیه هنگامی که مجلس ملی فرانسه در سال ۲۰۰۱ قطعنامهای تصویب کرد که طبق آن انکار قتل عام مجازاتپذیر است، واکنش ترکیه تحریم اقتصادی بود.
همچنین زمانی که کمیته سیاست خارجی مجلس نمایندگان امریکا در سال ۲۰۰۷ در قطعنامهای به همین ترتیب از قتل عام ارامنه سخن گفت، ترکیه سفیر خود را از واشنگتن فراخواند.
جورج دبلیو بوش، رییس جمهور اسبق امریکا ، و رئیس جمهور پیش از وی مانع آن بودند که کلمه "نسلکشی" در زبان رسمی دیپلماتیک امریکا استفاده شود؛ ارتباط با ترکیه که ازاعضای پیمان آتلانتیک شمالی ناتو است، برای امریکا بسیار مهم است.
باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا، که در کارزار انتخاباتیاش از "نسلکشی" استفاده میکرد پس از رسیدن به ریاست جمهوری از بر زبان آوردن این واژه پرهیز کرد. او در سخنرانیای در سال ۲۰۰۸ گفت: «در بحبوحهی اعمال خشونتی رعبانگیز که برای همه رنجآور بود، یک میلیون و نیم ارمنی کشته شدند.»
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در آوریل ۲۰۱۷ کشتار ارامنه توسط دولت عثمانی را "خشنترین جنایت قرن بیستم" نامید. سخنان ترامپ درباره کشتار ارامنه در جریان جنگ جهانی اول توسط دولت عثمانی به مناسبت سالروز بزرگداشت قربانیان جنایات تاریخی عنوان شد. ترامپ در سخنان خود گفت که نباید جنایات هولناک را فراموش کرد، چون تنها یادآوری این جنایات است که میتواند راه را بر تکرار آنها ببندد. اما او نیز از به کار بردن واژه "نسلکشی" پرهیز کرد.
در آلمان هم که دارای اقلیت ترک تبار پرجمعیتی است و روابط تنگاتنگی با ترکیه دارد، سالها طول کشید تا مجلس نمایندگان موضعی روشن بگیرد.