دیدگاه کارشناسان: آینده مبهم برجام و پیامدهای ناگوار احتمالی
۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۸, چهارشنبهبا اعلام جمهوری اسلامی ایران مبنی بر توقف بخشی از تعهداتش در برجام، نگرانی نسبت به پیامدهای این تصمیم بالا گرفته است. دویچهوله فارسی در این باره با چند کارشناس گفتوگو کرده است.
بازگشت به یک استراتژی ضدملی!؟
رضا علیجانی، تحلیلگر و فعال سیاسی ملی مذهبی:
دونالد ترامپ با قلدری و یکجانبهگرایی از برجام همچون برخی دیگر از پیمانهای جهانی خارج شد. اینک نیز با برخوردی دوگانه با عوامل ناامنی و خشونت در منطقه خاورمیانه و بهخصوص تحت فشار سیاسی متحدانش و نیز بنا به بعضی منفعتجوییهای اقتصادی، سطح تنش با ایران را مرتب بالاتر میبرد.
هر چند خطر جنگ، تصور احتمالی اول نیست، اما این روند بنا به مسیری که ایران نیز در ادامه استراتژی پیشین و معمول خویش در پیش گرفته؛ سرانجامش به جنگ (ولو منازعهای محدود اما ویرانگر) خواهد انجامید. ایران دارد محافظه کارانه اما گام به گام از برجام، طبق دامی که ماهرانه در برابرش نهادهاند، خارج میشود.
شاید اگر در سطح خرد و نمای نزدیک و صرفا در عرصه تاکتیکی به صحنه بنگریم، عکسالعمل کنونی ایران "ناگزیر" و یا طبیعی به نظر برسد، اما در یک نگاه کلان و راهبردی قطعا چنین نیست.
سیاست هستهای ایران از ابتدا نادرست و مشکوک و ضدمنافع ملی بوده است. بازگشت از نیمه ضرر خود منفعت است. البته منفعت ملت ایران که خواهان آرامش و صلح و توسعه همه جانبه است، نه نفع راس حکومت و اندیشههای تخیلی و بیپشتوانه و ضدملیاش که دود هزینههایش مستقیم به چشم ملت رفته و خواهد رفت.
راه ملی و آبرومندانه و کمهزینه تعطیل صنایع هستهای (لااقل بهطور موقت) و اعلام سیاست تنشزدایی و صلح و گفتوگو بر اساس منافع ملی متقابل با همسایگان و دیگر کشورهای جهان است. قدم اول در این مسیر هم تنشزدایی با اکثریت ملت در داخل است تا بعد به اصلاح سیاست خارجی برسد. متاسفانه سیاستهای آقای خامنهای با هر دو مولفه داخلی و خارجی پیشنهادی مخالف است. بدین ترتیب این ره که میرود به گورستان است؛ گورستان خود، حکومتش و شاید مملکت ایران.
البته منازعه فوری و وسیع اما کوتاه مدت فرضی الزاما به سرنگونی حکومت منجر نمیشود. آنچه باقی میماند کشوری ویران با حکومتی ضعیف به لحاظ خارجی و دیکتاتور و فاسد و سرکوبگر در مقیاس داخلی است و مردمانی که از شدت فقر و ضعف تا مدتها توان کنشگریشان را از دست میدهند. این خود گورستانی است که در انتهای سیاستهای کنونی حکومت به چشم میخورد.
تنها متغیری که میتواند آخر این تراژدی را تغییری خوش دهد، دم مسیحایی مردم و کنشگری مسئولانه و فداکارانه آنهاست. این متغیر پیشبینی ناپذیرترین بخش صحنه سیاسی آتی ایران است.
ایران نتوانست از شکاف میان اروپا و آمریکا به نفع خود بهرهبرداری کند
صادق زیبا کلام، استاد علوم سیاسی:
ایران یک نگاه از بالا و طلبکارانه به اروپاییها دارد و به طور منظم میگوید که اروپاییها هیچ کاری برای ما نکردند. گویی اروپاییها یک بدهی به ما دارند. الان هم آقای روحانی به جای تلاش برای همراه ساختن اروپاییها با خود و استفاده از شکافی که بین ترامپ و اروپا ایجاد شده، با همان نگاه پر مدعا برخورد میکند. نگاهی که ظرف یک سال گذشته نتوانسته از ناخرسندی و نارضایتی که میان اروپاییها با آمریکا آنهم نه فقط به واسطه ایران، بلکه به خاطر بسیاری مسائل دیگر وجود دارد، بهرهبردای کند.
نگاه نظامی، نژادپرستانه، ضد مهاجران، ضد مسلمان و ضد زن ترامپ موضوع اختلاف اروپاییها با آمریکاست. اروپاییها به سادگی این نگاه آقای ترامپ را برنمیتابند و ما میتوانستیم خیلی بیشتر به اروپاییها نزدیک شویم. ولی خوب مسائل زیادی از جمله حقوق بشر و غیره مانع از این شده که ما بتوانیم از این تضاد استفاده کنیم. ما برای اروپاییها فقط خط و نشان کشیدیم و تکرار کردیم که آنها هیچ کاری نکردند. الان هم آقای روحانی میگوید ما دو ماه به اروپاییها فرصت میدهیم و اگر انتظارات ما را برآورده نکردند این حق ماست که غنی سازی را ادامه دهیم و سانتریفوژهایمان را فعال کنیم. این دقیقا همان چیزی است که ترامپ میخواهد.
به نظر من همان وضعی که ظرف دو سال گذشته (از زمان روی کار آمدن ترامپ) به وجود آمد، ادامه پیدا خواهد کرد. فاصله ما با اروپا بیشتر خواهد شد و مشکلات و مصائب ما پیچیدهتر. ایام به کام تندروها بیشتر خواهد چرخید؛ هم تندروهای ایرانی، هم آمریکایی و هم بن سلمان. به عنوان مثال آقای ظریف به سیاستهای گروه B (جان بولتون، بنسلمان و بنیامین نتانیاهو) اشاره کرد ولی باید از آقای ظریف پرسید رفتار جمهوری اسلامی چقدر آب به آسیاب این گروه میریزد؟
بنابراین تحریمها بیشتر و گستردهتر خواهد شد. شانس این که اروپاییها برای به وجود آوردن مسیر سوم برای تامین مایحتاج مواد غذایی و دارویی تلاش کنند کمتر و کمتر خواهد شد و فکر میکنم که وضعیت ما دشوارتر خواهد شد.
بازی بزرگ آغاز شد...
مهدی مهدوی آزاد، روزنامهنگار و تحلیلگر:
حسن روحانی در اظهارات خود به مواد ۲۶ و ۳۶ برجام اشاره کرد که طبق آن ایران میتواند در واکنش به خروج یکطرفه آمریکا از برجام، اجرای بخشی از تعهداتش را به صورت کلی یا جزیی "متوقف کند".
چیزی که در اظهارات آقای روحانی نادیده گرفته شده اما این است که طبق بند ۳۷ برجام، پرونده در این حالت دوباره به شورای امنیت خواهد رفت و قطعنامههای قبلی احیا خواهند شد. افزایش ذخیره آب سنگین و اورانیوم غنی شده ایران از نظر حقوقی به معنای آغاز عصر جدیدی در پرونده هستهای است که میتواند وضعیت جمهوری اسلامی را به سالهای آخر احمدینژاد برگرداند و روابط هستهای تهران با اروپا، آژانس و حتی روسیه را دستخوش تغییر کند.
منتهی این بار ابعاد حقوقی پرونده اتمی یا حتی سرنوشت برجام اهمیت چندانی ندارد. مساله این است که تصمیم اخیر نظام آن هم در اوج تنش میان ایران و آمریکا، نوع بازی را کاملاً عوض میکند.
حالا در یک طرف تهران قرار دارد که در ادامه واکنشهای خود ممکن است به غنی سازی ۲۰ درصدی، خروج از پروتکل الحاقی و حتی خروج از NPT کشیده شود (مثل کره شمالی در سال ۲۰۰۳) و در طرف دیگر نیز دولت ترامپ است که اطمینان داده مانع دستیابی ایران به سلاح اتمی خواهد شد و طبیعتاً به هر اقدام جمهوری اسلامی واکنش نشان خواهد داد.
مساله این است که دو طرف وارد مسیر بیانتهای کنش و واکنش شدهاند. بازی بزرگ تازه آغاز شده است و به سرعت میتواند از حوزه هستهای خارج شود. حالا دیگر با اطمینان میتوان گفت ایران و آمریکا در حال حرکت به سوی یک نقطه عطف تاریخی، "برخورد نظامی" یا "مذاکرات جامع تاریخی" هستند. این همان بازیای است که دونالد ترامپ از ابتدا میخواست.
به نفع ایران نیست از برجام خارج شود
داوود هرمیداس باوند، تحلیلگر مسائل سیاسی از تهران:
اعضای دائمی شورای امنیت و نماینده سیاسی اتحادیه اروپا در مقابل ایران ظاهرا برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی اقدام کردند و همه از این فرآیند استقبال کردند و شورای امنیت هم بر این توافق تایید گذاشت. اروپاییها در این امر مشارکت داشتند و این یک مسئولیت دستهجمعی است. ایران محق است از اروپاییها بخواهد که به تعهدات خود عمل کنند.
این که ایران بگوید اگر شما به تعهدات خود عمل نکنید من هم از تعهدات خود نسبت به برجام خارج خواهم شد، اگر فقط در سطح هشدار باشد، موضوع دیگری است. اما اگر بخواهد به آنها عمل کند و از برجام خارج شود، به نظر من در شرایط موجود اقدام اشتباهی است و به نفع ایران نیست.
کوه تهدید ها موش زایید!
رضا تقی زاده، تحلیلگر مسایل ایران:
اعلام تعلیق فروش اورانیوم ۳.۶۷ در صد غنی شده و همچنین آب سنگین محصول اراک به خارج، در عمل «مهندسی وارونه» کردن تازهترین تحریمهای اتمی آمریکا علیه ایران است؛ جمهوری اسلامی پس از تحویل ۹۸ درصد ذخیره اورانیوم غنی شده خود در سال ۲۰۱۶، و از دست دادن دو سوم ظرفیت صادرات نفت خام طی یک سال گذشته، امروز فاقد ظرفیت تلافیجویی غیر نظامی علیه غرب است و اتخاذ سیاست «بردباری استراتژیک» تهران در مقابل سیاست «اعمال فشار حداکثری واشنگتن» بازگوی وضع موجود و مصداق «به میهمانی نرفتن بی بی از بی چادری» است!
در صورت داشتن قصد تلافیجویی، ایران میتوانست اجرای «داوطلبانه» کد اصلاح شده ۱/ ۳، مندرج در پروتکل الحاقی، و همچنین سقف غلظت غنیسازی اورانیوم را لغو کند: اقدامی که احمدی نژاد در وضعیت تحمل فشارهایی بهمراتب کمتر از امروز در دوران دولت خود به آن مبادرت کرد.