1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

استعفای ظریف یا پیروزی "نظامی‌گری" در ایران ● گفت‌وگو

۱۳۹۷ اسفند ۷, سه‌شنبه

هم‌زمانی استعفای ظریف با حضور اسد در ایران معنادار است. مهدی مهدوی آزاد استعفای او را اعتراضی به حذف وزارت خارجه از معادلات منطقه می‌داند. به گفته این تحلیلگر سیاسی "پروژه دیپلماسی" آخرین نفس‌های خود را در ایران می‌کشد.

https://p.dw.com/p/3E8Cf

محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، هم‌زمان با حضور بشار اسد در تهران از مقام خود استعفا کرد. رئیس جمهوری سوریه در سفر ناگهانی خود به تهران با علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی و حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، دیدار کرد، اما ظریف در این هر دو دیدار، که قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران هم حضور داشت، دیده نمی‌شد.

بسیاری از تحلیلگران عدم حضور ظریف در این دیدارها را عامل اصلی تصمیم او در کناره‌گیری از ریاست دستگاه دیپلماسی ایران دانسته‌اند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیودید

Mehdi Mahdavi Azad
از نظر مهدی مهدوی آزاد، مسیر کنونی "به سمت تسلط سپاه پاسداران، تسلط نظامی‌گری و حذف یا کمرنگ شدن مسیر دیپلماسی" رهنمون می‌شودعکس: Privat

مهدی مهدوی آزاد، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی، در گفت‌وگو با بخش فارسی دویچه‌وله (DW)، عدم حضور ظریف در این دیدارها را نشان‌دهنده تفوق "پروژه نظامی‌گری" بر "پروژه دیپلماسی" در ایران ارزیابی می‌کند؛ پروژه‌هایی که به گفته او، در دوره‌ای طولانی با یکدیگر در جمهوری اسلامی تضاد و رقابت داشته‌اند. به گفته مهدوی آزاد، این دو پروژه در یک نقطه به هم می‌رسیدند؛ جایی که علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، قرار دارد.

سایت خیری تحلیلی "انتخاب" نوشته است که در پیامکی دلیل استعفای وزیر خارجه ایران را از او جویا شده و ظریف در پاسخ خود نوشته است: «بعد از عکس‌های ملاقات‌های امروز دیگر جواد ظریف به عنوان وزیر خارجه در جهان اعتباری ندارد.»

منابع رسمی جمهوری اسلامی اما تاکنون در این خصوص توضیحی نداده‌اند. به گزارش سایت فرارو، "عده‌ای" نیز مدعی شده‌اند که ظریف اساسا از حضور اسد در تهران مطلع نبوده است.

حضور قاسم سلیمانی (نفر چهارم از چپ) در ملاقات اسد و خامنه‌ای
حضور قاسم سلیمانی (نفر چهارم از چپ) در ملاقات اسد و خامنه‌ایعکس: tasnim

پس از اعلام استعفای ظریف، شایعه موافقت روحانی با آن مطرح شد و برخی رسانه‌ها نیز از احتمال سرپرستی وزارت خارجه توسط عباس عراقچی خبر دادند. این شایعه اما فورا از سوی دفتر رییس جمهوری ایران تکذیب شد.

از یک سو محمود واعظی در توییتر این شایعه را "قویا" رد کرد و از سوی دیگر، سخنان علیرضا معزی، دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت ایران، نشانگر مخالفت روحانی با این استعفا بود.

آینده ناروشن برجام، چشم‌انداز نه چندان روشن تصویب لوایح مرتبط با FATF در ایران و نارضایتی شدید حکومت از ساز و کار ویژه مالی اروپا برای معامله با جمهوری اسلامی، از جمله دیگر دلایلی هستند که توسط ناظران و تحلیلگران در مورد استعفای ظریف مطرح می‌شوند.

به گزارش فرارو: «یکی دیگر از پیام‌هایی که از این استعفا دریافت شده این است که کار برجام نیز تمام شده است و با کناره‌گیری ظریف امیدی به تدوام آن وجود ندارد. حتی عده‌ای ناامیدانه برداشت کرده‌اند کناره‌گیری ظریف به معنای شکست دولت روحانی است. دولتی که سیاست خارجی تنها نقطه مثبتش بوده که آنهم به خاطر حضور ظریف بوده است. بدون ظریف روحانی نیز کاری از پیش نمی‌برد و بهتر است استعفا دهد.»

مخالفان داخلی محمدجواد ظریف نیز "کمپین محاکمه و ممنوع‌الخروجی" راه انداخته‌اند. حمید رسایی، از نزدیکان به جبهه پایداری، در پستی اینستاگرامی نوشته است: «اکنون دستگاه قضایی باید ظریف را ممنوع‌الخروج و به نقش وی در تحمیل تحریم‌های جدید و همچنین حضور عناصر جاسوس در تیم وی رسیدگی کند.»

مهدی مهدوی آزاد تأکید می‌کند که استعفای ظریف اعتراضی است به کنار گذاشته شدن وزارت خارجه ایران از معادلات خاورمیانه و مشخصا کنار گذاشته شدن از نقش جمهوری اسلامی در بحران سوریه.

حضور قاسم سلیمانی (نفر اول از چپ) در ملاقات اسد و روحانی
حضور قاسم سلیمانی (نفر اول از چپ) در ملاقات اسد و روحانیعکس: tasnim

به باور این تحلیلگر سیاسی، حضور قاسم سلیمانی در دیدار بشار اسد با رهبر جمهوری اسلامی و رئیس‌جمهوری و عدم حضور ظریف در این دیدار نشان‌دهنده آن است که "پروژه نظامی‌گری" به رهبری فرمانده سپاه قدس، دست بالا را گرفته و "پروژه دیپلماسی" در ایران به رهبری محمدجواد ظریف به پایان رسیده و یا "حتی اگر هم به پایان نرسیده نفس‌های آخر خود را می‌کشد".

به گفته این روزنامه‌نگار، چنانچه اوضاع به همین شکل ادامه پیدا کند، «به احتمال بسیار زیاد شاهد تسلط بخش نظامی بر ایران خواهیم بود». از نظر مهدی مهدوی آزاد، مسیر کنونی "به سمت تسلط سپاه پاسداران، تسلط نظامی‌گری و حذف یا کمرنگ شدن مسیر دیپلماسی" رهنمون می‌شود.