"نزدیکی اصولگرایان به روحانی موقتی است"
۱۳۹۷ تیر ۱۲, سهشنبهموضع برخی چهرههای مطرح اصولگرایان تندرو آشکارا تغییر کرده است. برخی که تاکنون با تقریبا تمام برنامهها و سیاستهای دولت روحانی مخالفت میکردند و تضعیف یا حتی حذف روحانی را در برنامه کار خود گذاشته بودند، در یک چرخش از در مصالحه با حسن روحانی درآمدهاند.
خبرگزاری ایسنا روز دوشنبه (۱۱ تیر) به نقل از روزنامه "آفتاب یزد" نوشت: «آنهایی که تا چندی پیش سخن از جراحی بزرگ در ساختار دولت میگفتند، از تشکیل اتاق فکری میگفتند که بناست روحانی را از مسند به زیر بکشد، از مقایسه رئیسجمهور دوازدهم با نخستین رئیسجمهور کشور و طرح عدم کفایت او سخن به میان میآوردند، از اولتیماتوم ۱۰ روزه به روحانی خبر میدادند و این که او را وادار به استعفا خواهند کرد، این چند روزه به قدری مهربان شدهاند و دم از پشتیبانی دولت میزنند که حتی خوشبینترین مردم هم با خود میگویند نکند کاسهای زیر نیمکاسه است!»
این چرخش اما منحصر به تندروها نیست. حسن روحانی نیز تلاشی آشکار برای نزدیکی هر چه بیشتر به این جناح کرده است. او هفته گذشته (چهارشنبه ۶ تیر) در نشست "هماندیشی مدیران ارشد دولت" گفت که حاضر است در برابر تمام مخالفین و منتقدین خم شود و دست آنها را برای اتحاد و همکاری ببوسد. او در تاکید بر این اتحاد اضافه کرد: «دولت و رئیس جمهوربه عنوان نماینده مردمی تا دیروز خود را متکی به رأی ۲۴ میلیون نفر میدانستند، اما امروز خود را متکی به رأی و حمایت ۸۱ میلیون نفر میدانند».
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه "کیهان" و از سرسختترین چهرههای اصولگرا با اشاره به این سخنان به خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی گفت: «امیدواریم این همدلی که اکنون در کشور ایجاد شده است، ادامه پیدا کند و همه بدانند ماجرای کنونی ماجرایی فراگیر است و هیچ کس نباید همه را برای خود تلقی کند و اختلافات و سلایق سیاسی خود را دخالت دهد.»
«اوضاع خرابتر از آن است که این نزدیکی پایدار بماند»
دویچهوله به سراغ چند تن از تحلیلگران مسائل ایران رفته و از آنها پرسیده که دلیل یا دلایل نرمش محافظهکاران تندرو نسبت به روحانی چه میتواند باشد؟ آیا آنطور که بعضی رسانههای داخل ایران نوشتهاند آنها به دنبال گرفتن امتیازاتی بیشتر از روحانی هستند؟ یا چرخش عیان روحانی به سوی آنها منشاء این نزدیکی است؟ شاید هم دلیل اصلی چرخش هر دو طرف نگرانی کل نظام از پرتگاه فروپاشی است؟
فرزانه روستایی، تحلیلگر مسائل ایران از استکهلم سوئد، معتقد است که به دلیل وخامت اوضاع سیاسی و اقتصادی «هیچیک از اتحادهایی که در این شرایط انجام میشود و نزدیکیهایی که نشان داده میشود، کارایی و پشتوانه چندانی ندارد و برنامه و نقشه راهی هم پشت آن نیست. در اولین فرصت این نزدیکی خاتمه پیدا میکند و بیشتر به نظر میرسد که این رابطه به درگیری ختم شود تا مصالحه یا هماهنگی.»
او به دویچهوله میگوید: «شرایط فعلی ایران به قدری بحرانی است که خیلی نباید روی هیچ ائتلافی حساب کرد. ناامنی وسیع در داخل و فشار خارجی کل جمهوری اسلامی را تهدید میکند. من فکر میکنم مجموعه طیف حاکم در ایران اگر توانایی کنار آمدن و مصالحه و هماهنگی با یکدیگر را داشتند، قطعا این کار را تاکنون کرده بودند. ولی همانگونه که تاکنون هیچ هماهنگی نبوده و آقای خامنهای هر گونه مصالحهای را صریحا رد میکرده، از این به بعد هم این نزدیکی خیلی جدی نخواهد بود.»
این تحلیلگر در عین حال به مواضع حسن روحانی در همراهی با نهادهای امنیتی و نظامی اشاره میکند. از جمله به سخنان او در سفرش به سوئیس که گفت: «امکان ندارد نفت منطقه صادر شود و نفت ایران صادر نشود.»
فرزانه روستایی میگوید: «این یک تهدید نظامی است که مسئولیت آن تا به حال به فرماندهان سپاه واگذار میشد. اما به دلیل تحریمهایی که به زودی شروع میشود و میتواند موتور اقتصاد ایران را خاموش کند، به نظر میآید که آقای روحانی دارد کار نظامیها را هم انجام میدهد.»
«روحانی و ترس از عاقبتی مانند هاشمی رفسنجانی»
رضا علیجانی، تحلیلگر مسائل ایران از پاریس، به دویچهوله میگوید: «این چرخش در یک مرکز مشخص و واحد تصمیمگیری شده و به چهرههای شناخته شده و سرشاخههای جریان اصولگرایی به نوعی ابلاغ شده است. همزمان بودن این موضع مشترک نشانگر تحلیل واحد نیست، نشانگر دستورالعمل واحد است.
شرایط کشور داخلی و هم بینالمللی این مرکز واحد را به این نقطه رسانده است. کشور دارد به سمت تحریمهای شدیدتری میرود، هم به دلیل خروج ترامپ از برجام و هم به دلیل سیاست خارجی که آقای خامنهای حاضر به تجدیدنظر در آن نیست. در داخل موج اعتراضاتی است که نشان میدهد خاموش شدنی نیست، بنابراین خیلی طبیعی است که نهادهای امنیتی و مراکز امنیتی مثل شورای امنیت ملی یا دفاتری در بیت آقای خامنهای به این نتیجه رسیدهاند که مصلحت نظام این است که در برابر مردم و دولت آمریکا و متحدینش صدای واحدی داشته باشند.»
رضا علیجانی باور ندارد که اصولگرایان به "طمع امتیازگیری" به این سیاست روی آورده باشند و همچنین معتقد نیست که همه آنها به این دستورالعمل وفادار بمانند. او میگوید: «یعنی برخی از آنها آتش به اختیار هستند و به این دستورالعمل کلان وفادار نخواهند ماند. البته آقای روحانی هم در دولت دوم خود و حتی قبل از این شرایط چرخش به راست کرده است.»
این فعال سیاسی نظرش را درباره علت چرخش به راست رئیس جمهور بیان میکند: «جدا از هر دلیلی که حسن روحانی برای این چرخش داشته، مثلا این تصور که او دارد به سمت رهبری آینده خیز برمیدارد و دنبال این است که بخشهایی از جناح اصولگرا را به خود خوشبین کند، ولی میشود این نکته را افزود که آقای روحانی از طریق هیاتی که مسئول پیگیری مرگ آقای هاشمی بود و آنطور که بعضی از اعضای خانواده آقای هاشمی با ایما و اشاره میگویند، به دلایل "قتل" او پی برده، و این او را بیش ازپیش نگران کرده که آن هسته سختی که به دنبال رسیدن به هدف به هر قیمتی است و از هیچ کاری دریغ ندارد، ممکن است او را قربانی کند و این آقای روحانی را بیش از پیش محافظهکار کرده است.»
«جناح تندرو پای ساقط کردن روحانی نمیرود»
محمد محبی، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران از تبریز، به دویچهوله میگوید که مجموعه معضلات و پیچیدگیهای سیاست داخلی ، اقتصادی و سیاست خارجی ایران به «بیاطلاعترین فرد هم نشان میدهد که تلاش برای ساقط کردن دولت روحانی و تضعیف آن به ضرر کل نظام تمام خواهد شد. قبلا انتقادهای تندروها، پایداریها، کیهانیها از دولت هم جنبه امتیازگیری داشت و هم جنبه ایدئولوژیک. ولی الان بحث کلیت نظام است. کنار رفتن دولت روحانی به هر شکل، چه با استیضاح چه با استعفا یا برکناری به هیچ عنوان به صلاح نظام جمهوری اسلامی نیست.
بنابراین این جناح به هیچ عنوان پای کنار گذاشتن روحانی تا پایان دوره ریاست جمهوری او نخواهد رفت. آنها پشت این دولت خواهند ماند. الان که بحث کلیت نظام مطرح است، شاید حتی اجازه یکسری مذاکرات را هم بدهند. همانطور که در دوره برجام اجازه دادند توافق به سرانجام برسد. اگر مجوز رهبری و سپاه نبود، مصوبه برجام به هیچ عنوان در عرض ۲۰ دقیقه در مجلس تصویب نمیشد.»
با این حال او معتقد است که رهبری جمهوری اسلامی شاید «بر سر یمن و فلسطین کوتاه بیاید، ولی در سوریه و لبنان نه و در مورد قضیه موشکی نیز به هیچ عنوان کوتاه نخواهند آمد.»
«نزدیکی دو جناح از ترس فروپاشی احتمالی در ادامه این روند است»
حسن شریعتمداری، تحلیلگر مسائل سیاسی از هامبورگ آلمان، علت نزدیکی اصولگرایان و روحانی را افزایش فشار از سوی آمریکا و نزدیک شدن تحریمها میداند.
او به دویچهوله میگوید: «ترس از فروپاشی و از بین رفتن تمامی قدرت آنها را به هم نزدیک میکند. هرچند که این به معنای اجماع در میان جناحهای نظام نیست و همواره بخشهایی وجود دارند که به مخالفت خود با آقای روحانی ادامه خواهند داد. ولی اگر به رویدادهای چند روز اخیر نگاه کنید میبینید که در میان اصلاحطلبان هم چهرههایی هستند مانند آقای حجاریان که میگویند شاید در انتخابات آینده شرکت نکنند و دوری آنها هم از مرکز این دولت تعادل به چشم میخورد.»
حسن شریعتمداری بر این باور است که احتمالا «نوعی مذاکرات پنهان برای نزدیکی جناح تندرو و اعتدالی» در جریان بوده است. نزدیکیای که به گفته او «به ضرر اصلاحطلبان است و در عین حال آنها را به اندیشه واداشته است. البته جایگزینی یک دولت نظامی به جای روحانی همچنان به عنوان یک شمشیر داموکلس بالای سر روحانی است.»
به عقیده این تحلیلگر نیز تهدید خارجی و تهدید داخلی باعث چرخش قابل توجه در برخورد روحانی شده است. او هم به سخنان حسن روحانی در سوئیس اشاره میکند که گفته است اگر ایران نتواند نفت صادر کند، هیچ کشور دیگر هم نخواهد توانست نفت صادر کند. حسن شریعتمداری میگوید: «این نوعی نزدیکی به تهدیدهای سپاه و جناح تندرو است. میشود حدس زد که قرار است در مواضع نوعی هماهنگی به وجود بیاید. و شاید آقای روحانی فکر میکند که چارهای جز این ندارد. بخصوص که او هیچ امیدی ندارد به این که طرف مذاکره دولت آقای ترامپ قرار گیرد. اما دعواها سر جای خودش هست و ممکن است یا این دعواها چنان شدید شوند که این نزدیکی را از بین ببرد یا شدت فشارهای خارجی به حدی افزایش پیدا کند که دعواها فروکش کند.»