نامرئی و خطرناک: سلفیها در ایالت نوردراین-وستفالن آلمان
۱۳۹۷ مهر ۳۰, دوشنبههشت سال پيش بود كه پيِر فوگِل، آلمانی مسلمان و واعظ سلفی شده، ميكروفون به دست فرياد میزد: "هرچی ميگم تكرار كن" و زن جوانی كه كنار فوگل و جمعی از پيروان پرشور او در مركز شهر اوفِنباخ ايستاده بود، اطاعت میكرد و اشهد میخواند.
صحنههایی مانند اين، كه حاكی از دوره اوج تبليغ سلفیها در آلمان است، در وبگاه يوتيوب فراواناند.
اين جنبش تا سال ۲۰۱۶ مطمئن و پرخاشگر در فضای عمومی ظاهر میشد. مردان ريشو مثل پيِر فوگِل با شلوارهای گشاد و لباس اِحرام بلند سفيد، عمدتا در مراكز شهرهای غرب آلمان، ترجمه آلمانی قرآن را رايگان ميان مردم پخش میکردند و اين اقدام جنجالبرانگيزشان را "ليز" (LIES!) يعنی اِقرَأ (بخوان) ناميده بودند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
آنها بدين ترتيب در مكانهای عمومی مراكز شهرها تفسير افراطی خود از دين اسلام را برای مردم موعظه میكردند. در سراسر كشور "سمينارهای اسلام" برگزار و مردم را مسلمان میكردند. اين برادران مذهبی حتی در اوقات فراغت هم كبابخوری و فوتبالبازی ترتيب میدادند و به اين ترتيب يک جامعه موازی در آلمان پديد آورده بودند.
غيبت پس از ممنوعيت
امروز ديگر خبری از غرفههای "بخوان" نيست. وزارت كشور آلمان در سال ۲۰۱۶ انجمن "دين حقيقی" را به عنوان سازمانده برنامه پخش قرآن ممنوع كرد. در آن زمان، سازمان امنیت داخلی آلمان اعلام كرد: «اين انجمن ضد نظام آلمان است که بر پايه قانون اساسی است. این انجمن از جهادگران خشونتگرا پشتيبانی میكند و به مركز سراسری جذب بنیادگرايان و جهادگران اسلامی تبديل شده كه قصد سفر به سوريه و عراق و فعاليتهای جهادگرانه در آنجا را داشتهاند.»
سلفیهای تندرو از عرصههای عمومی ديگر نيز پنهان شدهاند، ولی از بين نرفتهاند.
كان اورهون، مشاور مركز پرهيز از افراطگرايی به نام "حيات"، در دفتر كوچكی در طبقه سوم یک آپارتمان در مركز شهر بُن كار میكند. جرعهای آب مینوشد و میگويد: «اكثر فعاليتها در جايی خارج از ديد عموم انجام میگيرند.»
نام "حيات" روی زنگ در نوشته نشده و در اينترنت هم به جای نشانی تنها شماره تلفن آن ثبت شده است، چون برای كسانی كه به اين مرکز مراجعه میكنند، محرمانه و ناشناس ماندن بسيار مهم است.
کان اورهون با افرادی كار میكند كه از طريق گروههای سلفی يا جهادی باورهای افراطی را پذيرفته بودهاند، ولی بعد پشيمان شدهاند يا افرادی كه از مناطق جهادی برگشتهاند. او میگويد: «جوانان را به طور روزافزون از طريق ارتباطهای خصوصی و آنلاين جذب میكنند. آنها برای خود كانالهايی ويژه در واتساپ و تِلِگرام ايجاد كردهاند.»
اين امر، نظارت بر افراد مشكوک مورد نظر را برای پليس و اداره اطلاعات دشوارتر ساخته است. بوركهارد فراير، سرپرست سازمان امنیت داخلی آلمان در ایالت نوردراين-وستفالن میگويد: «جنبش سلفی دائم میكوشد تبليغ كند و عضو جديد بگيرد. البته فعاليتهای تبليغی در انظار عمومی كمتر شده ولی قطع نشده است.»
اما فرایر در گفتگو با دويچهوله تاكيد میكند كه «شتاب افزايش عضو در سلفیها كمتر شده است.»
سلفیها يك نوع نيستند
ایالت نوردراين-وستفالن بيشترين تعداد سلفیهای كشور آلمان را دارد. در هيچيک از ایالتهای ديگر آلمان تا اين اندازه افراد باورهای افراطی را نپذيرفته و به مناطق داعش سفر نكردهاند. ۳۰۰ تن از هر هزار جهادگر در سراسر آلمان ساكن اين ایالت بودهاند. افزون بر اين در سالهای اخير تقريبا همه حملهها و تلاشهای تروريستی اسلامگرايان در كشور آلمان، از سوی افرادی انجام گرفته كه از طريق جنبش سلفی با عقايد افراطی آشنا شده بودند. انيس امری، تروريستی كه در تاريخ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۶ با كاميون به بازار كريسمس شهر برلين حمله كرد و باعث مرگ ۱۲ نفر شد، نيز از طريق همين جنبش دست به عمليات تروريستی زد. ضربهای كه خونینترين حمله تروريستی اسلامگرايان در جمهوری فدرال آلمان به شمار میآید.
در گفتگو با مسئولان سازمان امنیت داخلی آلمان و مشاوران در مراكز پرهيز از افراطگرايی يا دست اندركاران نهاد "همپیوندی در جامعه شهر بن" كه يكی از مراكز تجمع جنبش سلفی در استان نوردراین-وستفالن است، يک جمله همواره تكرار میشود: «بديهی است همه سلفیها تروريست نيستند، اما همه تروريستهای اسلامگرا قبلا سلفی بودهاند.»
جنبش سلفی تفسيری از اسلام است كه به طور افراطی از ضرورت بازگشت به گذشته سخن میگويد. هواداران اين جنبش نص صريح قرآن را صحيح و تقليد صرف از روش زندگی پيامبر اسلام و نخستين جانشينان او را مجاز میدانند. جهانبينی اسلامگرايان آدابی را پديد میآورد كه هدف اصلی آن جدايی از فرهنگ رايج است.
در بطن جنبش گوناگون سلفی، افراد مومن زيادی هستند كه صرفا میخواهند طبق تفاسير خود از آیين اسلام در فضای خصوصی و معنوی خود زندگی كنند. اما بسياری از اعضای اين جنبش از سلفیهای سياسی هستند كه قصدشان استقرار حكومت الهی است. اين افراد از رعايت قوانين دنيوی مانند قانون اساسی آلمان سر باز میزنند و تنها شريعت اسلام و "قوانين الهی" را جايز میشمارند.
بريدگان يا خطرناکها
كسانی كه گرفتار باورهای افراطی شدهاند، فاصله چندانی تا جهادگری ندارند. آنها برای تحقق بخشيدن به آرمانشان كه دولت اسلامی است، دست به خشونت میزنند.
بر پايه آمار سازمان امنیت داخلی ایالت نوردراين-وستفالن، جنبش سلفی اين ایالت حدود سه هزار عضو دارد كه ۸۰۰ نفرشان حاضر به انجام عمليات خشونتآميز هستند.
۱۲ درصد سلفیهای اين ایالت زن هستند و ۲۸ درصدشان به كشورهای سوريه و عراق سفر كردهاند. از اين رو زنان و فرزندانی كه به جنبش سلفی رو آوردهاند و آنهايی كه از مناطق شكستخورده داعشی به آلمان بازگشتهاند، تحت نظارت ويژه مقامات قرار گرفتهاند. افزون بر اين، هم اكنون در مهد كودکها و مدرسهها كودكانی هستند كه والدينشان به داعش پيوسته بوده و سپس به آلمان بازگشتهاند.
كان اورهون، از مركز پرهيز از افراطگرايی "حيات"، خواهان زيرساختهایی برای کمک به اين اطفال است و میگويد كه مثلا بايد روانشناسان و كارشناسانی را استخدام كرد كه بدانند چگونه بايد با كودكان آسيبديده روانپريش برخورد كرد.
كولتا مانمان، زنی قاطع با موهای كوتاه كه معاونت سازمان "همپیوندی مهاجران در جامعه شهر بن" را عهدهدار است و در زندگی شغلی خود با سلفیهای بازگشته از سوريه و عراق و فرزندانشان سر و كار دارد، میگويد: «هر بار كه خانواده دچار اين مسئله شود، بايد اداره كودكان و نوجوانان شهر، مهد كودکها و دبستانها را در جريان گذاشت. ما بايد از يک سو به كسانی كه برمیگردند اين امكان را بدهيم كه باز برای خود جايی در اين جامعه پيدا كنند، اما از سوی ديگر بايد مواظب باشيم كه آنها تلاش نكنند كودكان و نوجوانان ديگری را به افكار افراطی بكشانند.»
به گفته كان اورهون، ذهنيت زنانی كه از مناطق جنگزده داعش برگشتهاند، يكدست نيست. بعضیها از اعتقادات خود بريده و نااميد شدهاند، اما برخی ديگر به اعتقادات سلفی - داعشی خود وفادار ماندهاند. اين كارشناس میگويد: «ما گاه به سختی متوجه میشويم كه با چه كسی روبهرو هستيم: زنی كه نااميد شده و از اعتقاداتش بريده يا يک فرد خطرناك.»
اين امر زمانی مشكلساز میشود كه اسنادی در رابطه با محكوميت چنين افرادی در ميان نباشند كه ثابت كنند فرد برای نمونه طبق ماده قانون كيفری مربوط به "پشتيبانی از نهادهای تروريستی خارجی" مرتکب جرم شده است.
در چنين مواردی نمیتوان كسانی را كه از مناطق داعش برمیگردند مجبور كرد به مشاورانی مانند كان اورهون مراجعه كنند.
جذب اعضا در زندانها
بر خلاف آنچه پیش از این گفته شد، اثبات اتهامات عليه مردان ساده است زيرا آنها فعالانه در جنگ شركت كردهاند و در ويدئوهای تبليغاتی و شبكههای اجتماعی كارهای خود را با افتخار به نمايش گذاشتهاند.
تعداد اينگونه افراد بنيادگرای افراطی در زندانهای آلمان رو به افزايش است. دادستان كل آلمان از سال ۲۰۱۳ تا به حال ۲۴ پرونده تحقيقات مقدماتی عليه كسانی تشكيل داده است كه از مناطق داعش در عراق يا سوريه بازگشتهاند.
سلفیها در واكنش به اقدام دادستان به زندانيان كمک میرسانند. بوركهارد فراير، سرپرست سازمان امنیت داخلی ایالت نوردراين-وستفالن، میگويد: «به نظر نيروهای امنيتی، اين حمايت از زندانيان خطر بزرگی است.»
حمايت از زندانيان به اين شكل است كه به اصطلاح "برادران و خواهران" مسلمان به ديدن زندانيان میروند يا برای آنها نامه میفرستند. آنها از طريق اينترنت پول جمع میكنند تا برای زندانيان هديه بخرند يا از خانوادههای زندانيان حمايت مالی كنند. دغدغه اين افراد تأمين مالی، تماس تنگاتنگ، مراقبت و محبت مذهبی است. به گفته بوركهارد فراير هدف هميشه اين است كه زندانيان جنبش را ترک نكنند.
به نظر كان اورهون، مراقبت از زندانيان "مهمترين اقدام سازمانی" است، چون جنبش سلفی در اين بخش هنوز در حال رشد است. او میگويد: "تعداد افرادی كه نيازمند اين مراقبت هستند به طور روز افزون بيشتر میشود، به خصوص كه سلفیها برای انجام اينگونه كارها ناشناس و پنهان میمانند و نياز ندارند خود را به عموم نشان دهند، ولی تأثير كارشان را سريع ملاحظه میكنند.»
شهر بُن پناهگاه سلفیها
مراكز اصلی سلفیها در استان نوردراين-وستفالن، شهرهای مونشنگلادباخ، ووپرتال، دينسلاكِن، دورتموند و نيز پايتخت پيشين آلمان غربی، بُن، هستند. در اين شهر است كه جنبش سلفی آلمان بارها جنجال به پا كرده، از جمله در سال ۲۰۱۲ كه اسلامگرايان به هنگام راهپيمايی دست به خشونت زدند. در آن زمان طرفداران حزب راستگرای افراطی "Pro NRW" در يک راهپيمایی، پلاكاردهايی حمل میكردند که كاريكاتورهايی از پيامبر اسلام را نشان میدادند. در هنگام راهپيمايی جوانی از ميان سلفیهای افراطیای كه عليه راستگرايان دست به اعتراض زده بودند دو مأمور پليس را به ضرب چاقو به سختی زخمی كرد.
افزون بر اين، از شهر بن دو برادر به نامهای ياسين و منير شوكا در سال جاری (۲۰۱۸) خود را به منطقه مرزی بين پاكستان و افغانستان رساندند و ويدئوهای تهديدآميزی توليد كردند که در آن بينندگان را به انجام حملههای تروريستی در آلمان تحریک میکردند. همچنین ابو دجانه، واعظ سلفی كه جزو افراد كليدی در برنامهريزی پخش قرآن بوده، در شهر بن زندگی میكند. و سرانجام بن شهری است كه "ستارگان" جنبش سلفی مانند پيِر فول، بوكسور پيشين و به احتمال زياد تأثيرگذارترين فرد آلمانی مسلمان شده، بيشتر در آنجا فعاليت كردهاند.
نبرد بر سر جوانان
از پيِر فوگل فعلا خبری نيست. با وجود اينكه او به فعاليتهای تبليغاتی خود در يوتيوب و فيسبوک ادامه میدهد، اما ديگر جلوی دبيرستان محله تانِنبوش شهر بن سبز نمیشود. به گفته عزيز فولادوند، فوگل قبلا زياد اين كار را میكرده است. او در خيابان منتظر میمانده تا زنگ بخورد و سپس مستقيما با دانشآموزان ارتباط بگيرد. عزیز فولادوند ايرانی است و در اين دبيرستان اسلامشناسی درس میدهد. جمعيت خارجیها در محله تانِنبوش بسيار زياد است. بيشتر از نيمی از ساكنان غير آلمانیاند.
طبق آمار تازه، ۱۰ درصد ساكنان شهر بن مسلمان هستند. فولادوند میگويد: «وظيفه اصلی من اين است كه سر كلاس به دانشآموزان اين احساس را بدهم كه آزاد هستند. میخواهم فضای آزاد بحث را برايشان ايجاد كنم. میخواهم متوجه شوند كه دين يک عنصر ايستا نيست بلكه روند پويايی دارد.» فولادوند میگويد كه اين طرز تفكر به خصوص برای فرزندان خانوادههای مردسالار و تحصيل نكرده، تجربه كاملا جديدی است.
اين آموزگار بر اين باور است كه به خصوص نوجوانانی كه پدر و مادر خارجی دارند، دچار مشكلات هويتی میشوند. او میگويد: «اين جوانان نمیدانند كه آيا آلمانی يا خارجی هستند و اينكه مسلمان يا شهروند اروپا به شمار میآيند.»
به نظر فولادوند، اين مسائل مربوط به مرحله بسيار حساسی از زندگی نوجوانان است كه در آن به راحتی گرفتار جهانبينی سلفی میشوند. او میگويد: «گويی اين نوجوانان در بطن جنبش سلفی جای خود را پيدا میكنند. ناگهان نقش خاصی به آنها داده میشود. عضو گروهی از نخبگان دينی میشوند. جنبش سلفی به آنه پناهگاهی، خانهای در اين دنيا میدهد.»
اما اين خانهای است كه از پيچيدگیهای زندگی میگريزد. در وبگاههای سلفیها معلوم میشود كه يک پرسش خاص بين اعضای اين جنبش مطرح است: چه ممنوع است و چه چيزی مجاز؟ چه حرام است و چه چيزی حلال؟
بِرند باكنِشت آموزگار ديگر اسلامشناسی است. او هم در مدرسهای در شهر بن درس میدهد و با محیط شخصی دانشآموزان خود آشنا است. او میگويد: «پيش میآيد كه در يک كلاس، دو يا سه دانشآموز از خانوادههايی هستند كه با ايدئولوژی سلفی ارتباط نزديكی دارند.»
هر دو اين آموزگاران تلاش بر سر جذب نوجوانان را وظيفه كل جامعه میدانند. آنها میگويند که وقتی نوجوانان اين ويروس را گرفتهاند، برقراری مجدد ارتباط با آنان دشوار است.
باكنِشت بر اين باور است كه اقدامات مقامات دولتی و نهادهای جامعه مدنی جهت مبارزه با ايدئولوژی افراطی موثر هستند. او میگويد: «سه سال پيش اگر يكی از دانشآموزان در اينترنت به دنبال كلمه اسلام میگشت، تقريبا نيمی از نتايج جستجو وبگاههايی بودند كه با جنبش سلفی نسبتی دارند. اين به اين معنی نبود كه در دنيای واقعی همه این افراد به جنبش سلفی پيوسته باشند، بلكه به اين معنی بود كه سلفیها ماهرانه از اين رسانه استفاده میكردند.»
اين آموزگار اسلامشناسی میگويد كه امروزه فعالان مسلمان در وبگاههايی مثل يوتيوب، ايدئولوژی غالب سلفی را زير سوال میبرند. آنها به زبان نوجوانان صحبت میكنند، تعصب ندارند بلكه موضوعهای خود را با ملايمت مطرح میكنند.
نسل جديد
تحليل بوركهارد فراير، رئيس سازمان امنیت داخلی آلمان در ایالت نوردراين-وستفالن، اين است كه جنبش سلفی از زمان آغاز در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ بسيار تغییر كرده است. او میگويد: «در ابتدا اكثر اعضای جنبش به زبان آلمانی صحبت میكردند.» در آن سالها هدف اصلی فعاليتهای تبليغاتی بود. بسياری از افراد كليدی آن زمان قبل از پيوستن به جنبش، "از لحاظ مذهبی بیسواد" بودند، حتی آنهایی كه پدر و مادر مسلمان داشتند.
بعدها اين جنبش به طور روزافزون به خشونت روی آورد. بوركهارد فراير میگويد: «اوج اين تحولات سفرهای اعضای اين جنبش به سوريه بود. در آن زمان موضوع بحث ديگر اين نبود كه دموكراسی در اروپا بايد تغییر كند، بلكه صجبت از اين بود كه بايد در خاورميانه دولت اسلامی بر پا كرد.»
به قول رئيس سازمان امنیت داخلی آلمان در نوردراین-وستفالن، پس از شكست نظامی داعش، تحولات جديدی شروع شد. او میگويد: «اكنون شاهد برپایی خانوادههای سلفیای هستيم كه به این جنبش ثبات میبخشند. ما در اينجا نوعی جنبش سلفی داريم كه ديگر نيازمند دولت اسلامی و حمايت ايدئولوژيک از بيرون نيست. سلفیها رفته رفته به يک جنبش افراطی داخلی تبديل میشوند.»
اين جنبش ارتباط خود را با جامعه قطع کرده تا در يک جامعه موازی رشد كند. اين با زمانی كه سلفیها در مركز شهرهای آلمان جمع میشدند و افرادی مسلمان شده در خيابان شهادت مسلمانی میدادند، بسيار فرق دارد.