Change، در روایت ایرانی آن
۱۳۸۸ خرداد ۱۰, یکشنبهدولتهای ایران و آمریکا سی سال است که باهم دشمنی دارند. شاید دوست شوند و بعدا در تاریخ ثبت شود که دوستیشان پس از یک double change، یعنی یک تغییر دوگانه ممکن شد: تحقق شعار change در آمریکا با روی کار آمدن باراک اوباما و تحقق آرزوی تغییر در ایران، با خاتمه یافتن دورانی در تاریخ جمهوری اسلامی که آخرین پدیدهاش محمود احمدینژاد است.
بر روی پوسترها و اعلامیههای تبلیغی شیخ مهدی کروبی، یکی از کاندیداها، حتا شعار «تغییر برای ایران» راه یافته است، شعاری که به سادگی یادآور change-mottoهای اوباما است.
تغییری که میتوانیم به آن باور داشته باشیم
"واشنگتنپست" (Washington Post) مینویسد:
«ایران به سمت انتخابات ریاست جمهوری در روز ۱۲ ژوئن پیش میرود و نشانههایی دیده میشود، حاکی از اینکه رأیدهندگان ایرانی به روایت خود از "تغییری که میتوانیم به آن باور داشته باشیم" [شعار اوباما] دست یافتهاند.
به نظر میرسد که رئیس جمهور آتشینمزاج کنونی، محمود احمدینژاد میرود که میدان را به یک رقیب مصلحتگراتر و باتجربهتر، یعنی نخستوزیر سابق، میرحسین موسوی، وانهد. "شینهوا"، خبرگزاری چین، در تاریخ ۲۷ مه گزارش کرده است که یک نظرسنجی تازه نشان میدهد که موسوی در ۱۰ شهر عمدهی ایران مقام اول را دارد.»
"واشنگتنپست" در ادامه یادآور میشود که به نظرسنجیهایی که در ایران انجام میشود، اعتمادی نیست. به همان دلیلی که در چهار سال پیش پیروزی احمدینژاد بر مبنای نظرسنجیها پیشبینیپذیر نبود، امسال نیز ممکن است نتیجهی دیگری حاصل شود. باز هم بعید نیست که احمدینژاد یک دورهی دیگر ریاست کند. "واشنگتنپست"، از قول یک کارشناس مینویسد: «هرچند که احمدینژاد اقتصاد را بسیار بد هدایت کرده، اما او همچنان بیشترین شانس را دارد.»
تصویر دیگری از ایران
ایران، اما خواهان تغییر است و روانشناسی حاکم بر اکثر رسانهها نیز روانشناسی تغییر است. "نیوزویک" (Newsweek) مضمون تغییری را که مردم ایران میخواهند با این تیتر بیان کرده است: «هر کس، به جز احمدینژاد». عدهای به موسوی امید بستهاند. در گزارش "نیوزویک" از یک اجتماع تبلیغاتی به نفع موسوی آمده است که مردم شعار میدهند «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و نیز «مرگ بر استبداد».
این تصویر دیگری از ایران است، نه تصویر کشوری بسته و متعصب، بلکه کشوری که میخواهد باز و آزاد باشد. "واشنگتن پست" مینویسد: «واقعیت در مورد ایران این است که این کشور اکنون انتخاباتی چالشآمیز پیش رو دارد. این ملت، مردم متعصبی نیستند که جلیقهی انفجار انتحاری در بر داشته باشند. این کشوری واقعی است، با مردمی مغرور و تحصیلکرده که دموکراسیشان را جدی میگیرند، هر چند با خداسالاری محدود شده باشد.»
تودهی اینترنتی
این مردم، علاقهی خاصی به اینترنت دارند و همین موضوع علاقهی اینترنتبازان جهان را به آنان جلب میکند. برای نویسندهی مقالهای در یک کانون بلوگرهای آلمانی، reader-edition.de، پدیدهی "جنبش تودهای" ایرانی در اینترنت بسیار جذاب است: «در ایران در روز ۱۲ ژوئن رئیس جمهور جدیدی انتخاب میشود. با وجود کمبودهای شناختهشدهی سیستم سیاسی، این تنها امکانی است برای اهالی رأیدهنده، تا بر سیاست کشور تأثیرهای معینی بگذارند. این مردم رأیدهنده ترکیب بس جوانی دارند. جوانان، درسخواندهاند و به این دلیل از وسایل مدرن تبادل اطلاعات به میزان وسیعی استفاده میشود.»
نویسنده در ادامه حضور ایرانیان در "فیسبوک" را مثال میزند، همان سایتی که حکومت خیز برداشت تا بلوکهاش کند، اما سرانجام به وجود آن تن داد. برای این تندادن، نویسندهی reader-edition این توضیح را دارد: «قدرت واقعیت، وجود واقعی اینترنت و تودهی کاربران، چارهی دیگری باقی نگذاشته بود.»
نویسنده: رضا نیکجو
تحریریه: فرید وحیدی