کلنگ اجرای خط لوله گاز میان ایران و پاکستان زده شد
۱۳۹۱ اسفند ۲۱, دوشنبه
در مراسم آغاز اجرای خط لوله صلح - مسیر چابهار به بندر گوادر پاکستان - که روز دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ در نقطه صفر مرزی میان دو کشور برگزار شد، محمود احمدینژاد، رئيس جمهور به همراه صالحی وزیر امور خارجه، قاسمی وزیر نفت و نامجو وزیر نیرو شرکت داشتند.
رئیس جمهور پاکستان نیز با تیمی ۳۰۰ نفره شامل ۵۴ سروزیر از ایالتهای مختلف و ۱۰۰ نماینده مجلس و وزیر خارجهی در این مراسم حضور داشت. روزنامههای پاکستان آغاز اجرای این پروژه را "رویداد تاریخی" توصیف کردند.
فاز نخست خط لولهی صلح در خاک ایران ۶ سال پیش، در سال ۱۳۸۵ آغاز شد و در سال ۱۳۸۹ مورد بهرهبرداری قرار گرفت. طول این خط لوله در داخل ایران ۹۰۷ کیلومتر است و از عسلویه در استان بوشهر آغاز میشود و از استانهای فارس، هرمزگان، کرمان عبور میکند و به شهرستان ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان ختم میشود.
مراسم کلنگزنی روز دوشنبه ۲۱ اسفند، در واقع آغاز اجرای فاز دوم این خط لوله در داخل پاکستان است. گفته میشود اجرای این فاز حدود ۲ میلیارد دلار برای پاکستان هزینه خواهد داشت. برخی از کارشناسان غربی که دویچه وله با آنها صحبت کرد دربارهی تامین این هزینه از سوی پاکستان تردید نشان دادند
پاکستان توان تامین هزینهی خط لوله را ندارد
ولادیمیر سوکور از"مؤسسه تحقیقاتی جیمز تاون در واشنگتن" که دربارهی مسائل مربوط به امور گاز تحقیق میکند، در گفتوگو با دویچهوله تاکید میکند، که طرح خط لوله صلح شکست خواهد خورد و پاکستان قادر نخواهدبود هزینهی اجرای این خط لوله را تامین کند. این کارشناس در ادامهی صحبتهایش با اشاره به انتخابات قریبالوقوع پارلمانی در پاکستان، مراسم کلنگزنی خط لوله چابهار به گوادر را بیشتر یک "ژست انتخاباتی و سیاسی" ارزیابی میکند.
سوکور همچنین خاطرنشان میکند: «دولت پاکستان قصد دارد با این اقدام آراء مردم را در انتخابات پارلمانی جلب کند و به مردم نشان دهد که دولت برای تامین انرژی تلاش زیادی کرده است. اما این کشور برای احداث این خط لوله پولی ندارد.»
کارشناس امور گاز مؤسسه تحقیقاتی جیمز تاون در ادامه به دویچه وله میگوید: «آمریکائیها تابحال سعی کردند از طریق انتقال گاز مایع (ال ان جی) به پاکستان کمکی کنند ولی نتیجهای نداد. آنها همچنین خواستند با پیشنهاد خط لولهی تاپی با انتقال گاز ترکمنستان از خاک افغانستان به پاکستان کمک کنند، اما این طرح نیز موفق نشد.»
سوکور نتیجه میگیرد، اقدامات آمریکائیها تابحال ناموفق مانده است.
"یک بازی و طرح سیاسی"
اشتفان مایستر، کارشناس امور انرژی شورای روابط خارجی آلمان هم احداث خط لوله مشترک ایران و پاکستان را بیشتر "یک بازی و طرح سیاسی" توصیف میکند تا پروژهی اقتصادی.
وی به دویچه وله توضیح میدهد: «در پاکستان دولت ضعیفی حاکم هست و از سوی دیگر اوضاع این کشور میتواند رادیکالیزه شده و سمت و سوی خود را تغییر دهد. کشورهای غربی و آمریکا نگرانند که در پاکستان محافلی یا گروههایی قصد داشته باشند که با رژیم جمهوری اسلامی ایران همکاری بیشتری داشته باشند و اگر چنین باشد اینها علائق سیاسی و اقتصادی خود را میتوانند پیش ببرند و ما نمیدانیم پاکستان در آینده به کدام سو کشیده خواهد شد. در حال حاضر فشارآمریکا به پاکستان زیاد شده، اما ما اطلاعی نداریم که قدرت واقعی در پاکستان دست چه کسانی است.»
محور جدید پاکستان-ایران در منطقه
اشتفان مایستر درباره "موفقیت و پیروزی ایران به رغم تشدید تحریمها" میگوید، اوضاع اقتصادی ایران خراب است و این کشور به همپیمان سیاسی درمرزهای شرقی خود نیاز دارد.
به دلیل اهمیت استراتژیک و سیاسی چنین پروژهای برای ایران، این کارشناس دور از واقعیت هم نمیداند که خود جمهوری اسلامی هزینهی احداث این خط لوله را در پاکستان تامین کند و در پاکستان نیز برخی محافل سیاسی از "محور پاکستان-ایران" پشتیبانی میکنند.
وی نتیجه میگیرد که پاکستان برای غرب و آمریکا در رابطه با امنیت افغانستان و کل منطقه یک کشور کلیدی به حساب میآید، بنابراین همکاری ایران و پاکستان از سوی غربیها و آمریکا به دقت زیر نظر قرار دارد.
ایران میتواند مسئولیت احداث خط لوله را برعهده گیرد
دکترهومن پیمانی پژوهشگر ارشد موسسهی مطالعات انرژی دانشگاه ملی سنگاپور نیز اجرای مسیر داخل پاکستان این خط لوله توسط ایران را ممکن میداند و میگوید: «احداث خط لوله در خاک ایران تمام شده است، بنابراین تردیدی نیست که ایران توانایی مالی و فناوری آن را نیز دارد تا مابقی خط لولهی صلح را احداث کند.»
این کارشناس اضافه میکند که ایران برای پیشبرد این پروژه موافقت کرده است که بخشی از هزینه را به صورت نقدی و بخش دیگر را به عنوان کمک جانبی و فنی پرداخت بکند و مابقی هزینه را پاکستان قول داده است از طریق دریافت مالیات از مردمش تامین کند.
هومن پیمانی دربارهی فشار آمریکا برای جلوگیری از اجرای این پروژه میگوید: «تابحال خط لولهی صلح در پاکستان به دلیل فشار آمریکا ساخته نشده است، اما چون پاکستان احتیاج مبرمی به گاز دارد و منابع گازیاش در شرف اتمام هستند، ایران میتواند برای پاکستان بهترین گزینه باشد و دولت پاکستان راه دیگری جز احداث خط لوله ندارد. حالا هم با شروع احداث خط لوله مشخص شده است که پاکستان زیر بار فشار آمریکا نرفته است.»
برای کسب آراء مردم در انتخابات
هومن پیمانی نظر کارشناسانی را که گفتهاند، احداث این خط لوله با انتخابات پارلمانی پاکستان و ریاست جمهوری ایران ارتباط دارد را قبول ندارد.
وی خاطرنشان میکند: «سالهاست این پروژه مطرح شده و بیشتر جنبه اقتصادی دارد تا سیاسی. نکتهی مهم دیگر این است که چین هم ابراز تمایل کرده تا خط لوله خود را به آن متصل کند و از طریق پاکستان گاز ایران را دریافت کند. اکنون پاکستان انگیزهی بزرگتری دارد که این پروژه به نتیجه برسد واگر حجم زیادی از گاز ایران از خاک این کشور به چین صادر شود، احتمال میرود هزینهی گاز خریداری شده پاکستان از ایران از طریق ترانزیت گاز ایران به چین تامین شود. از سوی دیگر پاکستان در منطقه و جهان به عنوان یک کشورترانزیت گاز به چین موقعیت بهتری پیدا خواهد کرد.»
هومن پیمانی نتیجه میگیرد که بخش تکمیلی خط لوله صلح در خاک پاکستان احداث خواهد شد.