کارنامه ۳ سال خرابکاری و ترور در برنامه هستهای ایران
۱۳۹۰ دی ۲۱, چهارشنبه
به مناسبت ترور معاون و مسئول امور بازرگانی مرکز هستهای نطنز، خبرگزاری رویترز در گزارشی با عنوان «کارشناسان هستهای ایران در تیررس» ترورهائی را که ظرف ۳ سال گذشته علیه این کارشناسان صورت گرفته، مرور کرده است.
رویترز مینویسد: «مصطفی احمدیروشن تازهترین قربانی سلسله حملههای مرموزی است که از سال ۲۰۰۹ به اینسو علیه کارشناسان هستهای ایران صورت گرفته است. ایران اسرائيل، آمریکا و بریتانیا را مسئول این ترورها میداند.»
ماجرای گم شدن امیری
در ماه ژوئن سال ۲۰۰۹ میلادی شهرام امیری کارشناس فیزیک هستهای دانشگاه مالک اشتر در جریان یک سفر زیارتی به مکه ناگهان مفقودالاثر شد. این نخستین ماجرائی بود که دانشمندان هستهای جمهوری اسلامی ایران را در مرکز توجه افکار عمومی جهانی قرار داد.
شهرام امیری، بعدها مدعی شد که آمریکائیها او را در مکه ربوده، به آمریکا برده و به او پیشنهاد کردهاند که در مقابل دریافت ۵۰ میلیون دلار اسرار اتمی جمهوری اسلامی را برای افکار عمومی فاش کند.
امیری در ماه ژوئیه سال ۲۰۱۰ به ایران بازگشت و مقامات آمریکائی، ادعاهای او را رد کردند. آنها اعلام کردند که امیری به میل خود به آمریکا سفر کرده و یکسال در آنجا مانده است.
ترور مسعود علیمحمدی
بازگشت شهرام امیری به تهران، شش ماه پس از ترور پر سروصدای مسعود علیمحمدی کارشناس هستهای ایرانی صورت گرفت. علیمحمدی، ۲۲ دیماه سال ۱۳۸۸ با انفجار بمبی که در یک موتورسیکلت جاسازی شده و از راه دور هدایت میشد، به قتل رسید.
منابع رسمی جمهوری اسلامی اعلام کردند که این استاد دانشگاه با سازمان انرژی اتمی ایران همکاری نداشته است. اما منابع غربی ادعا کردند که او با دو کارشناس هستهای دیگر ایرانی به اسامی محسن فخریزاده مهابادی و فریدون عباسی دوانی همکاری تنگاتنگ داشته است. این دو کارشناس بهخاطر همکاری با برنامههای اتمی جمهوری اسلامی در فهرست تحریمهای بینالمللی قرار دارند.
ترور مسعود علیمحمدی، به عنوان اولین حمله به کارشناسان هستهای ایران، به این گمانهزنی در ایران دامنزد که ممکن است سرویسهای مخفی خارجی بهویژه اسرائيل در این ترور نقش داشته باشند. رهبران جمهوری اسلامی ابتدا کوشیدند این احتمال را رد کنند، اما روز بیستم دیماه سال ۱۳۹۰ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد: «با انهدام یک شبکه از جاسوسان و تروریستهای وابسته به اسرائيل، عوامل اصلی ترور مسعود علیمحمدی استاد فیزیک دانشگاه تهران به دام افتادهاند.»
در اطلاعیه وزارت اطلاعات، چیزی درباره تعداد دستگیرشدگان و هویت آنها فاش نشد. اما شهریورماه ۱۳۹۰ شخصی به نام "جمالی فشی" در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام ترور علیمحمدی محاکمه و به اعدام محکوم شد. مقامات قضائی ادعا کردند که فشی در برابر دریافت ۱۲۰ هزار دلار از ماموران امنیتی اسرائيل حاضر به همکاری با آنان شده است.
دو ترور همزمان
حدود یازده ماه پس از ترور استاد فیزیک دانشگاه تهران، روز دوشنبه ۸ آذر ۱۳۸۹ دو کارشناس هستهای دیگر ایران به اسامی مجید شهریاری و فریدون عباسی هدف عملیات تروریستی قرار گرفتند. مجید شهریاری در این عملیات کشته و فریدون عباسی مجروح شد.
حمله به این دو کارشناس، شباهت بسیاری به عملیاتی داشت که صبح روز چهارشنبه (۱۱ ژانویه، ۲۱ دی ۱۳۹۰) علیه معاون مرکز نطنز صورت گرفت. در هر دو مورد، دو مرد موتور سوار بمبهائی را به بدنه خودروهای حامل کارشناسان چسباندند و این بمبها دقایقی بعد منفجر شدند. در هردو عملیات، مهاجمان کلاه کاسکت بر سر داشتند و تشخیص چهره آنها برای شاهدان عینی غیرممکن بود.
مقامات دولتی جمهوری اسلامی، در پی حمله به مجید شهریاری و فریدون عباسی، همکاری آنها را با سازمان انرژی اتمی ایران انکار نکردند. علیاکبر صالحی سرپرست وقت سازمان انرژی اتمی تاکید کرد که دکتر شهریاری سالها شاگرد او بوده و مسئولیت یکی از بزرگترین پروژههای سازمان انرژی اتمی را به عهده داشته است. فریدون عباسی نیز به دنبال جان به در بردن از حمله تروریستی به سرپرستی سازمان انرژیاتمی ایران منصوب شد.
رسانههای رسمی جمهوری اسلامی، این بار نیز ترور کارشناسان هستهای را «جزئی از تلاش آمریکا و اسرائيل برای اخلال در برنامه هستهای ایران» دانستند و نوشتند که این ترورها، دنباله همان برنامهای است که با ارسال کرم "استاکسنت" به تاسیسات هستهای ایران آغاز شده است.
از مدتی پیش از ترور شهریاری و عباسی، حمله سایبری با کرم استاکسنت، فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی را فلج کرده و بهرهبرداری از نیروگاه هستهای بوشهر را به تاخیر انداخته بود.
داریوش رضائی، کارشناس هستهای یا دانشجوی برق؟
داریوش رضائی، سومین قربانی عملیات تروریستی علیه کارشناسان هستهای جمهوری اسلامی بود. او، بعد از ظهر روز شنبه اول مرداد امسال هنگام خروج از خانه خود به ضرب گلوله مهاجمان ناشناس به قتل رسید. شاهدان عینی گفتند که مهاجمان سوار بر موتور سیکلت بودند و کلاه ایمنی به سر داشتند. به همین دلیل شناسائی آنها ممکن نبود.»
داریوش رضائی فارغالتحصیل رشته مهندسی هستهای با گرایش رآکتور از دانشگاه صنعتی امیرکبیر و استاد دانشگاه محقق اردبیلی بود. خبرگزاری دانشجویان ایران نوشت که او مقطع کارشناسی ارشد خود را نیز در رشته فیزیک نوترون در سازمان انرژی اتمی ایران گذرانده بود، اما خبرگزاری فارس که به سپاه پاسداران نزدیک است، این موضوع را که او کارشناس هستهای بوده رد کرد و نوشت که رضائی دانشجوی فوق لیسانس برق در دانشگاه خواجه نصیر بوده است.
دخالت اسرائيل، آری یا نه؟
ترور پیدرپی کارشناسان هستهای، حمله سایبری به مراکز تحقیقات اتمی، انفجار در پادگان ملارد و کارخانهای در یزد که گفته میشود مشغول تولید تسلیحات بوده است، واکنشهای متضادی را در نهادهای امنیتی و سیاسی جمهوری اسلامی برانگیخته است. آنها از یکسو بسیاری از ترورها را توطئه اسرائیل، آمریکا و بریتانیا دانستهاند و از سوی دیگر کوشیدهاند برای پوشاندن ضعف خود، این موضوع را انکار کنند. اما هیچیک از این ماجراها، تاکنون کاملا از پرده برون نیافتاده است.
جمهوری اسلامی در صورت اعتراف به دخالت اسرائيل در انفجار پادگان ملارد و کارخانه یزد، به ضعف امنیتی شدید در حساسترین مراکز نظامی و موشکی خود اعتراف کرده است. به این دلیل، پس از انفجار بزرگ پادگان سپاه، علی لاریجانی دخالت موساد در آن را «داستان سرائی» خواند.
انفجار در پادگان ملارد در آبانماه ۱۳۹۰ رخ داد. عکسهای ماهوارهای نشان میداد که این انفجار هنگام جابهجا کردن موشکها صورت گرفته است. رئيسستادکل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، دخالت آمریکا و اسرائيل در این انفجار را رد کرد.
منابع اسرائيلی، تاکنون اتهامات جمهوری اسلامی را بی پاسخ گذاشتهاند. تنها یکی از مقامات امنیتی این کشور پس از انفجار پادگان سپاه در ملارد به خبرنگاران گفت که چنین اقداماتی میتواند دسترسی جمهوری اسلامی به بمب اتمی را، با هزینهای بسیار کمتر از حمله نظامی به تاخیر بیاندازد.
JT/MM