کارشناسان: چه کنیم تا پلاسکوهای بیشتری فرو نریزند؟
۱۳۹۵ بهمن ۸, جمعهدر نهمین روز فرو ریختن ساختمان پلاسکو هنوز نه آمار دقیق قربانیان روشن است و نه علت اصلی آتشسوزی به شکل قطعی اعلام شده. تا این روز از بیرون آوردن جنازههای ۱۶ نفر از آتشنشانان و سه نفر از کسبه این ساختمان خبر داده شده است. درباره این که مسئولیت واقعی بر عهده کدام سازمان و کیست، هنوز دعواست.
بیشتر بخوانید: فاجعه پلاسکو و افزایش انتقاد از بنیاد مستضعفان و شهرداری
دوران آشفتگی
سالها درباره مشکلات کلانشهرهای ایران، به ویژه تهران صحبت شده، برنامه و طرح داده شده، ولی وقتی پلاسکو آتش میگیرد، معلوم میشود که حتی حداقلها هم رعایت نشده است.
ابوالحسن میرعمادی، عضو انجمن مفاخر معماری ایران، به دویچهوله میگوید: «وضع بسیار خراب است. شهرسازی ما بر اساس یک شهرسازی بساز بفروشی دوران آشفتگی انجام شده است. این دوران آشفتگی قبلا در شهرهای مهم اروپا مثل پاریس و لندن هم بوده، منتهی آنها این دوره را پشت سر گذاشتهاند، ولی در این جا تغییر نکرده و نیاز به یک بازنگری بسیار سریع وجود دارد.»
گیتی اعتماد، مدیرعامل موسسه تهران و کارشناس مطالعات کلانشهر، به دویچهوله میگوید: «اگر بخواهیم دنبال مقصر بگردیم، خیلیها مقصرند؛ از مهندسین و شهرداری گرفته تا وزارت کار و مالک و هیات مدیره ساختمان. ولی مسئولیت اصلی را شهرداری و وزارت کار دارند.»
اما گذشته از این که تقصیر را چه کسی یا سازمانی بر عهده گیرد، برای ایمنسازی شهر تهران با چه اقداماتی باید شروع کرد؟
مدیرعامل "موسسه تهران، مطالعات کلانشهر" به عنوان راهحل یک کمیته مشترک از وزارت کار و شهرداری را پیشنهاد میکند که "باید ساختمانهای عمومی را آسیبشناسی کنند و بر وضعیت آنها نظارت" کنند. او میپرسد، چرا نباید بخشی از درآمد ساختمانهایی مانند پلاسکو صرف بازسازی و بهسازی آنها شود. چرا باید ساختمانی مانند پلاسکو با آن همه درآمد، مشکل برق یا گاز داشته باشد.»
او در عین حال به شهرداری تهران اشاره میکند که تجهیزات کافی برای اطفای حریق را ندارد و میگوید یکی از مهمترین قدمها برطرف کردن کمبودهای آتشنشانی تهران است.
مقاومسازی ساختمانها، چه قدیمی، چه نوساز
ابوالحسن میرعمادی میگوید اولین قدمی که باید برداشت، "مقاومسازی ساختمانها، به خصوص ساختمانهایی با اسکلت فلزی در برابر آتش است. هم ساختمانهایی که تاکنون ساخته شدهاند، هم آنهایی که در حال ساخته شدن هستند".
آنچه او میگوید، نکتهای ناگفته یا غیرممکن نیست. این را در مقررات و الزامات سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی تهران نیز میتوان به صراحت خواند. این سازمان بر مقاومسازی سازههای فولادی در برابر حریق تاکید کرده است. بر اساس این مقررات باید در کنار سیستمهای کافی برای اعلام و اطفای حریق، ساختمانها نیز به هنگام ساخت، اسکلت فلزی را در مقابل آتش مقاوم کنند، طوری که تا آن حد پایداری داشته باشد که فرصتی برای خروج افرادی که در محاصره آتش قرار دارند، وجود داشته باشد.
کارشناسان میگویند مهندسین طراح پروژه باید بر اساس نحوه کاربری، تعداد و مساحت طبقات، سیستم سازهای را انتخاب کنند که این ایمنی را تامین کند. ولی چرا با وجود آگاهی به همه اینها، بازهم ضوابط زیر پا گذاشته میشوند؟
ابوالحسن میرعمادی میگوید: « برای جلوگیری از تکرار حادثه پلاسکو، باید ساختمانهایی با ساختی شبیه آن در برابر حرارت مقاوم شوند و از این گذشته روی ساختمانهایی که در حال حاضر در حال ساخته شدن هستند نیز نظارت و کنترل بیشتری شود ولی این اقدامات باعث بالا رفتن هزینه ساختمانسازی میشود و صاحبکار معمولا از انجام این کار طفره میرود. »
نازککاری، و نازکبینی
غیر از اسکلت، دیوارها و سقف ساختمانها، به خصوص ساختمانهای عمومی و استراتژیک، کارشناسان به اهمیت نازککاری اشاره میکنند. ابوالحسن میرعمادی میگوید: «کلیه موادی که در ساختمان برای نازککاری استفاده میشود، نباید اشتعالزا باشند. یکی از بهترین مواد گچ است. استاندارد این ساختمانها حتی در نحوه موبلمان آنها نیز با ساختمانی یک طبقه و خصوصی تفاوت دارد؛ مثلا شما نمیتوانید از پرده مخمل در آنها استفاده کنید. دیوارها نمیتواند پوشش چوبی داشته باشند، یا پنجرهها نباید از چوب یا آلومنیوم باشند. هماکنون در و پنجره اغلب ساختمانهای مهم از آلومنیوم یا PVC ساخته شده است که نباید در ساختمانهای استراتژیک به کار برده شوند. »
به گفته او این موارد از سوی خیلی از مهندسان، مشاوران و کارفرمایان جدی گرفته نمیشود و باید فرهنگ پایبندی به این مقررات را در آنها ایجاد کرد.
اما این فرهنگسازی تنها شامل کسانی که دستاندرکار ساخت و ساز هستند محدود نمیشود و شامل حال مردمی که از ساختمان استفاده میکنند هم میشود. ابوالحسن میرعمادی مثالی میزند: «کسی که در ساختمانهای آ اس پ در تهران زندگی میکند، باید بیش از کسی که در ویلای یک طبقه زندگی میکند، بر انتخاب وسایل آپارتمان خود دقت کند و آپارتمانش را با وسایلی تزیین کند که مقاومت معینی در مقابل حریق دارند.»
تهران، بالاترین نرخ رشد کیفیت زندگی؟
روزنامه همشهری در مردادماه امسال با استناد به گزارشی از اکونومیست نوشت که تهران در ۵ سال اخير بالاترين نرخ رشد كيفيت زندگی در شهرهای جهان را از آن خود كرده است: «پايتخت كشورمان در ۵ سال اخير بالاترين نرخ بهبود كيفيت زندگی را داشته است. بر مبنای گزارش مذكور، تهران در سال جاری حدود نيمی از حداكثر امتياز ممكن را گرفته است.»
معیارها برای ارزیابی كيفيت شهرهای جهان عبارتند از ثبات، بهداشت، فرهنگ، محيطزيست، آموزش و زيرساختهای شهری.
گیتی اعتماد میگوید: «من در کوچهای زندگی میکنم که ۸ متر بیشتر عرض آن نیست و طولش ۱۰۰ متر. شهرداری اجازه ساخت سه ساختمان ۹ طبقه را داده است. قرار است ۴ برج دیگر هم در این جا ساخته شود. خوب اگر همینجا یک ساختمان آتش بگیرد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ حالا درست است که میگویند چرا همه انتقادها به سمت شهرداری است؟ ولی شهرداری دارد این کار را در تهران میکند. حالا سروصدا، آلودگی هوا و خیلی مشکلات دیگر به جای خود، ولی تصورش بکنید که چه ترافیکی در یک کوچه ۸ متری به وجود میآید، اگر این برجها ساخته شود. چرا باید چنین مجوزی داده شود؟»
به این سوال میشود اضافه کرد، در صورت آتشگرفتن یا خراب شدن یکی از این برجها چه اتفاقی برای ساختمانهای اطراف میافتد؟
گیتی اعتماد معقتد است که یکی از مهمترین گامها کم کردن از تردد در سطح شهر و افزایش وسایل نقلیه عمومی است که غیر از مناسبسازی راهها و معابر برای ایمنی وسهولت تردد، به حل مشکل آلودگی هوا نیز کمک میکند.
تراکمفروشی: یک خطر سودآور
در این چند روز بارها شنیده شد که شهرداری پول میگیرد و تراکم میفروشد. ابوالحسن میرعمادی میگوید:
«در تمام دنیا حساب میکنند که مثلا وقتی در یک مساحت صد متر در صد متر یک ساختمان بلند ساخته میشود، اگر برای این ساختمان مسئلهای پیش بیاید، دسترسیها از چهار طرف به آن هست تا هم ساکنان را تخلیه کند و کمکرسانی را آسان کند و هم از سرایت آتش به بقیه ساختمانها جلوگیری کند؟ خیلی از شهرهای بزرگ دنیا در یک دوره از تاریخ به طور کامل سوختهاند، از جمله بخش بزرگی از شهر لندن در اواخر قرن هجدهم سوخت و از بین رفت. شهر ونکوور در کانادا یک بار سوخته است. اینها هزینههایی بود که به تغییرات مهم در طراحی شهری منجر شد.»
یکی از این اصلاحات زونبندی شهرهاست. این کارشناس میگوید: «اگر قرار باشد به جای ساختمانهای ۵ طبقه، ساختمانهای بلندتری بنا شود، نیاز به طراحی جدید شهری داریم. یعنی اگر بلندمرتبهسازی میکنیم، معنایش این است که باید تراکم دیگری را در ساختمانسازی رعایت کنیم که خطرناکترین کار است.»
ابوالحسن میرعمادی به دادن جواز ساختمان به عمارتهایی اشاره میکند که ظرفیت ورود و خروج خودرو را ندارند و تاکید میکند که این روش به هیچعنوان نباید ادامه پیدا کند.
به نظر این کارشناس اگر شهرداری با روشهای تشویقی قوانین را تغییر دهد، "کل بافتهای فرسوده شهر توسط خود مردم به روش جدید ساخته خواهد شد".
او به عنوان مثال به مسئله پارکینگ اشاره میکند: «خود پارکینگها مانع کمکرسانی است. در حال حاضر به تمام قطعاتی که در تهران وجود دارد، مثلا به یک قطعه ده در ۳۰ متری، جواز ساخت داده میشود. اگر بیایند اعلام کنند که مثلا ۴ قطعه زمینی که درکنار هم هستند، میتوانند باهم ادغام شوند بدون پرداخت تراکم به شهرداری ساخته شوند، به شرط آنکه این ۴ قطعه ده متر با قطعات بعدی فاصله بگذارند.»
در شهری مانند تهران که دائم دارند خراب میکنند، میتوان بناهایی ایمنتر ساخت و فضاهای شهری ایمنتری ایجاد کرد. ولی قضیه عکس این است. گیتی اعتماد میگوید: «سالهاست که شهرداریهای ما همهچیز را فدای درآمد میکنند. مسئله مهم آگاهی دادن به مردم است. صدا و سیمای ما متاسفانه این کار را نمیکنند. وقتی که مردم متقاضی امنیت بشوند، آن وقت شهرداری هم مجبور است پاسخگو باشد.»
گامهایی برای بهبود
شهرداری تهران در نوشتهای که سال ۱۳۹۳ با نام "گامهای بهبود مدیریت شهری" منتشر کرد، به مواردی مانند مناسبسازی خیابانها و معابر به منظور ایمنسازی و سهولت تردد بهبود شبکههای ارتباطی اشاره کرده بود. در بخشی از این نوشته که به شاخصهای ایمنی و کنترل بحران پرداخته شده است میخوانیم که:
«مديريت بحران شامل توسـعه پايگاههای پشتیبانی مديريت بحران در کل نواحی تهران، تشکیل گروههای امدادرسان در سطح محلات و افزایش تعداد ایستگاههای آتشنشانی و سطح پوشش آنها در شهر تهران میباشد.»
ولی آتشسوزی در پلاسکو نشان داد که این گستردگی در سطح شهر تهران تنها افقی است و عمق امکانات آتشنشانیها از شلنگهایی که به زحمت تا طبقه هفتم میرسند، بیشتر نیست. هلیکوپتری هم در کار نیست که از بالا به داد مأموران آتشنشانی برسد. حتی نردبان مناسبی نیست که بتوان با آن محاصرهشدگان در آتش را خارج کرد.
این نوشته به یک ضعف اساسی نیز اشاره میکند: «ضعف امدادرسـانی در بافتهای فرسـوده و کمبود مسیرهای تردد خودروهای امدادگر در مواقع بحران از مهمترين ناتوانیهای شهرداری در حوزه ايمنی و مديريت بحران به شمار میروند.»
نباید تسلیم شد
توصیه هردو کارشناسی که با دویچهوله گفتوگو کردند به مردم این است که به جای ناامید شدن، باید متقاضی شد.
گیتی اعتماد میگوید: «مادام که مردم ندانند، یا بدانند ولی اهمیت ندهند و نخواهند، چیزی تغییر نمیکند.»
ابوالحسن میرعمادی میگوید نباید تسلیم آن چیزی شد که انجام شده است، زیرا روی هر اشتباهی که قبلا انجام شده، اشتباهی بزرگتر بنا میشود. او میگوید: «ممکن است تغییراتی که دنبالش هستیم به عمر خود ما قد ندهد، ولی شهر ما برای ۵۰ سال دیگر، برای نسلهای بعدی ایمن خواهد شد. یأس و نومیدی در شهرسازی اشتباه است.»