چپ و راست افراطی، مدافع احمدینژاد
۱۳۸۸ تیر ۶, شنبهدر دو هفته گذشته چند میلیون ایرانی به خیابانها سرازیر شدند و سرود آزادی سر دادند. تمام دنیا سرشار از تحسین و ستایش به ملتی خیره شد که دیگر حاضر نیست بندگی و حقارت را تحمل کند، پس سر به طغیان بر میدارد تا فریاد بزند، مرگ را بر زندگی در اسارت ترجیح میدهد. اما این میدان تجلی شهامت و هشیاری برای همه مایه مسرت و شادمانی نبود.
سایت اینترنتی اشپیگل با گشتی در نشریات و تارنماهای آلمانیزبان نشان داده است که گروههای چپ و راست افراطی از این که دولت محمود احمدینژاد به خطر افتاده، سخت نگران هستند. حتی حزب نوبنیاد چپهای آلمان (تشکلی که از اتحاد انشعابیون سوسیال دموکرات و حزب سوسیالیسم دمکراتیک شرق آلمان پدید آمده) در نخستین موضعگیری خود در پارلمان آلمان، با بدگمانی درباره جنبش اعتراضی مردم ایران نظر داد.
برخی از محافل چپرو گفتهاند که آنچه در ایران روی میدهد، انتقام "امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا" از یک رژیم مترقی و مستقل است. نویسنده اشپیگل مشخصات این حکومت به اصطلاح مترقی و انقلابی را در چند سطر ذکر کرده است: در این کشور یک دستگاه اطلاعاتی و امنیتی مجهز و بیرحم پیوسته شهروندان را زیر نظر دارد و کمترین نافرمانی را با داغ و درفش پاسخ میدهد؛ پخش دروغ و فریب وظیفه اصلی رسانههای جمعی است که سراسر زیر نظارت دولت هستند؛ دستگاه قضایی یکسره به اوامر حاکمیت وابسته است؛ تمام ارگانها و مناصب مهم کشور زیر فرمان یک نفر یعنی شخص رهبر هستند، که فردی خودخواه و مستبد است. سانسور برای آزادی عقیده و نشر هیچ جایی نگذاشته است؛ دگراندیشان و روشنفکران کشور یا در زندان هستند و یا به خارج گریختهاند.
احمدینژاد حامی طبقات زحمتکش؟!
به نظر اشپیگل چپروهای افراطی در آلمان و برخی از سایر کشورهای اروپایی به این دل خوش کردهاند که حکومت احمدینژاد با آمریکا و اسرائیل ضدیتی آشتیناپذیر نشان میدهد. این سایت میپرسد که آیا تنها دشمنی با اندیشههای نئولیبرال برای حمایت از یک رژیم کافی است؟
چرا کسانی که خود را پشتیبان ستمدیدگان و حامی طبقات زحمتکش میدانند بر این واقعیت چشم میپوشند که در ایران شکاف طبقاتی هرگز تا به این حد ژرف نبوده و محرومان و تهیدستان تا این حد زیر فشار نبودهاند؟ چرا این "انقلابیون دوآتشه" از خود نمیپرسند که فعالان کارگری و سندیکایی ایران امروز کجا هستند؟
به راستی شگفتانگیز است که در جامعهای پیشرفته با این همه امکانات آگاهی و دانایی و پژوهش، افرادی به جای تکیه به واقعیت، به زور تبلیغات ایدئولوژیک، یک رژیم به غایت ارتجاعی و بیدادگر را مترقی میدانند؟
اشپیگل یادآور میشود که این نگاه ایدئولوژیک به سادگی برای راست افراطی هم جذاب و وسوسهانگیز است. در مقاله اشپیگل نمونههای جالبی آمده است از محبوبیت فراوان رئیس جمهور ایران در محافل و سایتهای دست راستی افراطی. گروههایی که در تعقیب و آزار اقلیتها و مظلومان جامعۀ خود، کمترین تردیدی به خود راه نمیدهند، سرکوب مخالفان در ایران را با شور و شعف نگاه میکنند، پیروزی احمدینژاد را تبریک میگویند و به سلامتی او ودکا بالا میاندازند.
AA/DK