همه چیز درباره حمله احتمالی اسرائیل به ایران
۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۸, دوشنبهمقالهای منتشر شده در روزنامهی اسرائیلی "هاآرتص" با عنوان «اینجا میتوان دریافت که اسرائیل چگونه دست به تخریب برنامهی اتمی ایران خواهد زد» (به تاریخ ۱۶ مه) چنین آغاز میشود:
«در اسرائیل، آن دسته از وزیران و نمایندگان کنست (پارلمان) که میخواهند به حل مسئلهی تصمیم در مورد حمله به امکانهای هستهای ایران یاری رسانند، دیگر لازم نیست منتظر توضیح و توجیه موضوع از طرف نیروی هوایی اسرائیل باشند. آنان میتوانند در مورد همه سناریوهای ممکن در مورد حمله به ایران، مخاطرات احتمالی و شانسهای آن برای موفقیت اطلاع داشته باشند، آن هم از طریق پژوهشی که عبدالله توکان (Abdullah Toukan) و انتونی کردزمن (Anthony Cordesman) از "مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی" در واشنگتن فراهم آوردهاند.»
پژوهش "مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی"
این پژوهش ۱۱۴ صفحهای همه راههای ممکن حملهی اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران را بررسی کرده و نیز امکاناتی را که ایران برای مقابله با آن دارد. به تأثیرهای منطقهای و بینالمللی چنین اقدامی نیز توجه شده است. به متن کامل آن میتوان از طریق سایت "مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی" دست یافت. (لینک داونلود در پایین این نوشته)
آنچه سیاستمداران آمریکایی از آن میتوانند دریابند این است که بایستی اسرائیل را از دست زدن به اقدام نظامی علیه ایران باز دارند. ریسکهای اقدام بزرگاند، شانسهای موفقیت آن اندکاند.
روزنامهی "هاآرتص" نیز همین برداشت را از پژوهش دارد. کمبود اطلاعات در مورد تأسیسات اتمی ایران و نحوهی پخش آنها در سرزمینی پهناور، ریسکهای حمله با جنگندههای F-15 و F-16، توانایی دفاع ضدهوایی ایران، شانس کم موفقیت از طریق حمله با موشکهای دوربرد، مخاطرات زیستمحیطی حمله به نیروگاه بوشهر و سرانجام تأثیرهای سوء منطقهای و بینالمللی از نکتههایی هستند که در گزارش "هاآرتص" از پژوهش "مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی" برجسته شدهاند.
نتیجهگیری "هاآرتص"
نتیجهگیری "هاآرتص" از گزارش چنین است: «سیاستگذاران اسرائیلی، از این پژوهش آمریکایی چه درسی میتوانند بگیرند؟ یکی اینکه یک حملهی نیروی هوایی به ایران پیچیده و پرمسئله است و شانس موفقیت آن بزرگ نیست. دیگر اینکه آنان باید همهی پیامدهای درازمدتی را که حملهی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران ممکن است در بر داشته باشد، سبک-سنگین کنند».
تأکید "هاآرتص" بر این است که تصمیمگیرندگان در اسرائیل نباید خام شوند و به قول و وعده در مورد موفقیت حتمی حملهی نظامی تسلیم گردند.
پیشنهاد "هاآرتص" به دولت اسرائیل فکر کردن و طرح نودرافکندن است: «زمان پذیرش شیوههای جدید تفکر فرارسیده است.»
فکر نو
آرزوی عمومی این است که نتانیاهو در بازگشت از سفرش به واشنگتن، زیر تأثیر «شیوههای جدید تفکر» قرار گیرد و هم در رابطه با فلسطینیان و همسایگان عرب اسرائیل و هم در رابطه با ایران روش تازهای برگزیند، روشی که به صلح و ثبات در منطقه کمک کند. این آرزو در تفسیرهای امروز رسانهها بیان بارزی دارد.
در پژوهش "مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی" این نکته آنقدر برجسته است که نتوان نادیدهاش گرفت: «هر چه اسرائیل بیشتر موجودیت رژیم ایران را مورد تهدید قرار دهد، عزم ایران برای دستیابی به سلاحهای اتمی جزمتر خواهد شد.» بنابر این فقط اسرائیل نیست که کارکرد خود را با خطری که از طرف مقابل برمیخیزد، توجیه میکند، جمهوری اسلامی نیز چنین کرده و میکند.
اسرائیل هنوز چنین میپندارد که میتواند با توسل به "خطر ایران" کار خود را پیش برد. در این مورد اما با مشکلی مواجه شده که جدی است. واشنگتن دیگر این بهانهجویی را نمیپذیرد.
روزنامهی برلینی "تاگس اشپیگل" (Tagesspiegel) در تفسیری در مورد سفر بنامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به واشنگتن و دیدارش با باراک اوباما نوشته است: «اوباما نمیپذیرد که برنامههای اتمی ایران بهانهای شود تا اسرائیل مسئله فلسطین را مسکوت بگذارد. او از طرف دیگر ستیز ارضی میان اسرائیلیها و فلسطینیها را جدا از دیگر ستیزهای منطقه در نظر نمیگیرد.»
اسرائیل نمیتواند به «شیوههای جدید تفکر» در واشنگتن بیاعتنا باشد. به عقیدهی مفسر "تاگس اشپیگل" آشکار شدن بیشتر اختلافنظرها به ضرر اسرائیل خواهد شد. «در حال حاضر از یک جدل علنی، محتملا اسرائیل بیشتر متضرر خواهد شد تا آمریکا. اوباما، به دلیل خصوصیاتی که نتانیاهو دارد، برای اینکه مهمانش این موضوع را درک کند، تنها به سخنان محبتآمیز بسنده نمیکند.»
موضع غرب
لیبرمن، وزیر خارجهی جدید اسرائیل گفته است: «اگر ما به تنهایی با ایران درگیر شویم، اروپا و آمریکا طرف ما را خواهند گرفت.»
کرستف برترام (Christoph Bertram) ، روزنامهنگار پرسابقه و آگاه به مسائل استراتژیک، در تفسیری منتشرشده در سایت هفتهنامهی "دی تسایت" (Die Zeit) پس از اشاره به این سخن لیبرمن، تأکید کرده است که غرب بایستی به اسرائیل حالی کند که چنین حسابی غلط است. به نظر برترام هر کس که میخواهد مانع از عواقب وخیم حملهی اسرائیل به ایران گردد، بایستی صریحا به اسرائیل بگوید که چنین حملهای را محکوم میکند. برترام مینویسد که در درجهی اول آمریکا باید با شجاعت این نکته را به مقامات اورشلیم بفهماند.
موضع آلمان چه باید باشد؟ کریستف برترام مینویسد: «برلین هم بایستی صراحت لهجه داشته باشد. وجود دولت یهودی به درستی بخشی از شأن عقلی دولت آلمان است. این اما به این معنا نیست که اسرائیل به حال خود گذاشته شود تا منافع آلمان و غرب را به خطر افکند.»
نویسنده: رضا نیکجو
تحریریه: مصطفی ملکان