هفتادمین سالگرد بنیانگذاری استودیوهای معروف فیلمسازی «چینهچیتا» در رم
۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۷, دوشنبهمریم افشنگ، همکار صدای آلمان در رم که به تازگی از «چینهچیتا» بازدید کرده، در گپی با «عصر شنبه» از تاریخچه این استودیوهای فیلمسازی، وضعیت کنونی آن و همچنین مشاهدات خود سخن میگوید.
مصاحبهگر: شهرام احدی
دویچه وله: استودیو فیلمسازی «چینهچیتا» امسال هفتادمین سالگرد تولدش را جشن میگیرد، یعنی زمان بنیانگذاری آن برمیگردد به دهه سی میلادی، یا به عبارتی دوران دیکتاتوری موسولینی. آیا به راه انداختن چینه چیتا در آن دوران انگیزههای سیاسی داشت؟
مریم افشنگ: دقیقا همینطور است. یعنى موسلینى به این نتیجه مىرسد كه سینما مىتواند وسیلهى بسیار قدرتمندى براى تبلیغ حكومتش باشد و به همین دلیل در سال ۱۹۳۷ «چینهچیتا» را تأسیس مىكند. به طورى كه بسیاری معتقدند تولد «چینهچیتا» با فاشیسم یكى هست و بر این باورند كه در حقیقت این استودیو سینمایى تحت حكومت فاشیسم متولد مىشود. البته دلیل دیگر تاسیس «چینهچیتا» مقابله و رقابت با هالیوود بود.
دویچهوله: دوران اوج طلایى «چینهچیتا» سالهاى بین ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ میلادىست كه در آنزمان تا ۲۲۰ فیلم در سال در آنجا ساخته مىشده. چرا «چینهچیتا» در آن دوران تا این اندازه جذاب بود؟
مریم افشنگ: ببینید در زمان جنگ جهانى دوم «چینهچیتا» بمباران و قسمتهایى از آن تخریب مىشود. ولى بلافاصله بعد از جنگ بازسازى مىشود و شروع به كار مىكند. در این دو دههى بعد از جنگ جهانى دوم ما شاهد هستیم كه كارگردانان زیادى از آمریكا براى ساخت فیلم به «چینهچیتا» مىآیند كه یكى از عمدهترین دلایل آن، پرداخت هزینهى بسیار كمتر براى فیلمسازى نسبت به هالیوود است. از طرف دیگر در این سالها نئورئالیسم در ایتالیا شكل مىگیرد و كارگردانهاى بسیار بزرگ و مطرحى مثل روبرت روسلینى، ویتوریو دسیكا و لوچینو ویسكونتى براى ساخت فیلمهایشان به این شهرك سینمایى مىروند. در بین این كارگردانهاى ایتالیایى، ما فدریكو فلینى كه مهمترین فیلمساز آن دوره هست را مىبینیم كه از استودیوهاى «چینهچیتا» براى خلق آثار بزرگش استفاده مىكند. از جمله فیلمهایى كه ما مىتوانیم به آن اشاره بكنیم «دولچه ویتا» است یا «زندگى شیرین » كه در سال ۱۹۶۰ ساخته مىشود و یا «آماركورد» كه در سال ۱۹۷۳ در «چینهچیتا» ساخته مىشود. اتفاقات مهم دیگرى هم كه مىشود به آنها اشاره كرد یكى این كه در سال ۱۹۶۴ «چینهچیتا» محل ساخت فیلمهاى وسترن ایتالیایى مىشود كه به «وسترن اسپاگتى» معروف بودند. بعنوان مثال مىتوانیم به فیلم معروف «به خاطر یك مشت دلار» به كارگردانى سرجیو لئونه اشاره كنیم كه در «چینهچیتا» ساخته مىشود و فیلمهاى بسیارى از این دست. براساس آمارى كه منتشر شده ۳هزار فیلم در «چینهچیتا» ساخته مىشود كه ۴۸ تا از اینها برندهى جایزهى اسكار مىشوند. بنابراین ما مىتوانیم یك نتیجهاى بگیریم كه امكانات مطلوب استودیوهاى «چینهچیتا» و كم بودن هزینههایش نسبت به هالیوود، كارگردانهاى بسیارى را از سراسر دنیا براى فیلمسازى جذب مىكند.
دویچهوله: از اواسط دههى هفتاد میلادى به بعد قدرت و نقش تلویزیون بیشتر شد و این مسئله تا اندازه ای هم صنعت سینما را با بحران روبرو كرد. از آنوقت به بعد فعالیتهاى «چینهچیتا» به چه ترتیب بوده؟
مریم افشنگ: دقیقا از همین تاریخ، عصر طلایى «چینهچیتا» رو به پایان میگذارد و تولیدش از ۲۲۰ فیلم در سال، به ۸۰ فیلم كاهش پیدا مىكند و در حقیقت «چینهچیتا» با بحران شدیدى مواجه مىشود. تا سال ۱۹۹۷ تمام استودیوهاى این مجتمع، خصوصى مىشوند و دولت فقط ۲۵درصد از مخارج را تقبل مىكند. از طرف دیگر...
دویچهوله: یعنى تا آنزمان این استودیوها كاملا دولتى بوده؟
مریم افشنگ: بله. در حقیقت براى اینكه از این بحران نجات پیدا بكنند شروع مىكنند به خصوصىكردن و دیه گو دلاواله كه بزرگترین خریدار استودیوهاى «چینهچیتا» بوده ۲۵میلیون یورو را صرف بازسازى این استودیوها مىكند، ولى هیچكدام از این فعالیتها «چینهچیتا» را از بحران نجات نمىدهد و باعث نمىشود به دوران گذشته برگردد. البته در حال حاضر دوتا مدرسهى سینمایى كه یكى دولتىست و دیگرى خصوصى در «چینهچیتا» بسیار فعالند و هرسال تعداد بسیارى متخصص سینمایى از این دو مدرسه فارغ التحصیل می شوند. بسیارى هم خارج از ایتالیا براى ورود به مدرسه سینماى «چینهچیتا»، یعنى براى ورود به این مدارس به ایتالیا مىآیند.
دویچهوله: در دوران اخیر هم با وجود این که فیلمهایى چونGangs of New York اثر مارتین اسكورسیسى و همچنین «مصائب مسیح» از مل گیبسون در «چینهچیتا» تهیه شدهاند، اما فعالیتهاى «چینهچیتا» كموبیش خوابیده. این استودیوها ظاهرا یكجورایى به موزه بدل شده. شما خودتان از «چینهچیتا» دیدن كردهاید و توانستهاید خیلى چیزها را از نزدیك ببینید. «چینهچیتا» همانجورى بود كه فكر مىكردید یا اینكه غافلگیر شدید؟
مریم افشنگ: راستش را بخواهید وقتى من براى اولینبار وارد «چینهچیتا» شدم، منتظر هر چیزى بودم جز آن چیزى كه باهاش مواجه شدم. در حقیقت از بزرگترین استودیو سینمایى اروپا كه همیشه براى همه مثل افسانه بود، چیزى بیش از چندتا ساختمان متروكه باقى نمانده. مىتوانم بگویم مثلا بخشهایى از دكور فیلمهاى «اسپارتاكوس» و «كلئوپاترا» به یك مخروبه تبدیل شدهاند. استودیوهایى هم كه فلینى در آن سالها فیلم مىساخته در حال حاضر در حال خاكخوردناند و فقط استودیو شماره ۵ كه بزرگترین استودیو فلینى بوده، براى پرودكشنها و پروژههاى آمریكایى استفاده مىشود و حتا فیلمهاى ایتالیایى هم دیگر توى این استودیوها ساخته نمىشوند. به محوطه كه وارد مىشوید یك پیرمردى هست، كه این شاید نكته جالب دیگرى باشد، كه سالهاى سال است این آدم به كمك پسرش تمام مجسمهها و یادبودهاى باقیمانده از فیلمهاى قدیمى را جمع كرده و اینها را تبدیل به یك كارگاه و شاید بشود گفت یك موزه درست كرده است.
دویچهوله: با وجود اینكه «چینهچیتا» دوران طلایىاش را پشت سر گذاشته و الان هم آنقدرها سر زبانها نیست و خبرى نیست، ولى هفتادمین سالگرد تولدش را جشن گرفته. این جشن به چه ترتیب بوده؟
مریم افشنگ: ببینید «چینهچیتا» امسال در حقیقت، همانطور كه گفتید، تولد هفتادسالگىاش را جشن گرفته و در این جشن حدود هزار میهمان از بزرگان سینما دعوت شدند كه قدردانى بشود از نسلى كه در به وجودآوردن و به اوج رساندن «چینهچیتا» نقش داشته و سهیم بودهاند. البته به نظر من علىرغم تمام تلاشهایى كه مىشود براى بازگرداندن «چینهچیتا» به دوران گذشته فكر مىكنم دیگر باید قبول كنیم كه این استودیو افسانهاى دارد دوران بازنشستگىاش را طى مىكند.