هراسهای اعراب از آشتی ایران و امریکا
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۷, پنجشنبهشورای همکاری خلیج فارس روز سه شنبه (۵ مه، ۱۵ اردیبهشت) در بیانیه خود اعلام کرد: «ما امیدواریم که گفتوگوی میان ایران و آمریکا هزینهای برای ما نداشته باشد».
به عقیدهی دکتر هاشمیان، پرونده هستهای ایران، لبنان و فلسطین، عراق و افغانستان از موارد نگرانی اعراب در رابطه بین ایران و امریکا هستند. این استاد دانشگاه میگوید کشورهای عرب میدانند که در صورت حل این معضلات، ایران به یک قدرت منطقهای تبدیل خواهد شد و آمریکا نیز ترجیح میدهد با یک کشور قدرتمند معامله کند.
دویچهوله: آقای دکتر هاشمیان، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در بیانیهای ابراز امیدواری کردهاند که گفتوگوی ایران و آمریکا برای آنها هزینهای دربرنداشته نباشد. به نظر شما کشورهای عربی از چه چیزی نگرانند؟
دکتر حسن هاشمیان: چهار پنج موضوع وجود دارد که این کشورها را نگران میکند. یک، پروندهی هستهای ایران است که اینها فکر میکنند در واقع ممکن است به ضرر آنها تمام شود. بخصوص اگر تمام تواناییهای ایران در این زمینه به کمال برسد، احساس نگرانی عظیمی از این مسئله دارند. دوم وضعیت عراق است. آنها نگران هستند که نیروهای وابسته به ایران در کشور عراق قدرت بگیرند و با معاملهای که آمریکاییها با ایران انجام میدهند، این نیروها در آنجا به شکلی همان سیاستهای ایران را دنبال کنند. اعراب فکر میکنند که آمریکا ممکن است عراق را به ایران واگذار کند. مسئلهی سوم در مورد لبنان است که اینها میترسند جبههی مخالف نیروهای ۱۴مارس در لبنان با معاملهای که ممکن است آمریکا و ایران انجام بدهند، تقویت بشود و این وضعی که الان وجود دارد و به شکلی هم به نفع کشورهای عربی است، به هم بخورد و نیروهای مخالف آنها تقویت شوند. در مسئلهی افغانستان هم به همین شکل است. اینها میترسند که ایران با آمریکا در زمینهی افغانستان معامله بکند و نیروهای آنها در حاشیه قرار بگیرند و با توجه به این که آمریکاییها در افغانستان با موانع بسیار گستردهای مواجه هستند، وضع افغانستان را بیشتر به ایران واگذار کنند. در مورد فلسطین هم این نگرانی در آنها وجود دارد که در صورت معاملهی ایران و آمریکا، موضع شاخهی اخوان المسلمین، یعنی حماس و همین طور جهاد اسلامی در منطقه تقویت بشود. تمام این چهار پنج موردی که مطرح شد، اعراب فکر میکنند که به ضرر منافع خودشان تمام میشود.
ولی در اکثر این مواردی که شما به آنها اشاره کردید، رویکردهای آمریکا و کشورهای عربی همسوست. پس چرا کشورهای عربی نگرانند که ایران و آمریکا مذاکراتشان نتیجهای برخلاف سیاستهای کشورهای عربی داشته باشد؟
همسویی آمریکا و این کشورها در حال حاضر به خاطر وجود اختلاف میان ایران و آمریکاست. اینها فکر میکنند با توجه به این که ایران با آمریکا رابطهای ندارد، به شدت گروهها و کشورهای ضدآمریکاییرا هدایت میکند و رئیسجمهورش سیاستهای تندی در مورد رابطه با اسراییل و آمریکا در پیش گرفته، مجموع اینها باعث شده که آمریکا بالاجبار به طرف آنها آمده است. اما اگر این وضعیت تغییر کند و این مسایلی که در ایران در مورد امریکا وجود دارد دیگر تکرار نشود و آمریکا بتواند یک رابطهی دیپلماتیک خوبی با ایران داشته باشد، فکر میکنند که آمریکا دیگر به آنها نیاز ندارد و با توجه به قدرت ایران در منطقه، آمریکاییها بیشتر با طرف قوی معامله خواهند کرد. چون وضعیت آنها در عراق، در افغانستان و جاهای مختلف وضعیت خوبی نیست. ضمن این که بحران مالی جهانی هم سایهی سنگینی بر دوش آنها افکنده است، بنابراین عربها فکر میکنند که آمریکا با طرف قوی معامله خواهد کرد.
در بیانیهی دفتر عمروموسی دبیرکل اتحادیهی عرب آمده است که در مذاکرات ایران و آمریکا باید در مورد مسایلی که برمنافع کشورهای عربی تاثیر میگذارند، به دیدگاهها و منافع کشورهای عربی توجه بشود. به نظر میرسد که کشورهای عربی در مذاکرهی احتمالی بین ایران و آمریکا به دنبال سهمخواهی هستند، درست است؟
آنها در واقع چنین چیزی را مطرح میکنند، ولی چیزی که سهم آنها را تعیین میکند، قدرت آنها در صحنهی منطقه، صحنهی اروپا و همین طور صحنهی بینالمللی است. آمریکا براساس درخواست آنها برای این مسئله به حرف آنها توجه نمیکند، بلکه براساس قدرتی که در معادلات بینالمللی دارند به آنها توجه خواهد کرد. من معتقدم معادلات بینالمللی زیاد به نفع آنها نیست، فقط میتوانیم مورد نفت را مطرح کنیم که کشورهای عربی بخصوص کشورهای حاشیهی خلیج فارس از این امتیاز برخوردارند. آمریکا این مسئله را در نظر میگیرد. وگرنه بقیهی عناصر قدرت با آن متغیرهای قوی سیاسی، در دستان کشورهای عربی نیست، بیشتر در دستان ایران است. نیروهایی که به ایران نزدیک هستند نیروهای بسیار فعال و تاثیرگذار بر سیاست منطقه هستند. در حالی که نیروهایی که به عربستان یا به مصر وابسته هستند، بسیار منفعل و غیرتاثیرگذار هستند.
و شما بعنوان یک کارشناس فکر میکنید اگر مذاکرهای بین ایران و آمریکا صورت بگیرد و به نتیجه برسد، آیا این نگرانیهای کشورهای عرب آن موقع موضوعیت پیدا خواهد کرد؟ آیا واقعا ایران به قدرت بزرگ منطقه تبدیل میشود؟
من معتقدم تنها چیزی که مانع این میشود نه خود دولتهای رسمی، بلکه متغیرهایی است که بر روی زمین اتفاق میافتند. به عنوان مثال، یک نقطهی اشتراک منافع بین آمریکا و عربستان سعودی در کشور افغانستان وجود دارد. بخصوص این که ژنرال پترایوس را به افغانستان بردند تا همانند آن شوراهای بیداری را که در عراق درست کرد و صحنهی امنیتی عراق را عوض کرد و معادلات آنجا را بهم ریخت تا به نفع آمریکا بشود، د رافغانستان هم درست کند. در حال حاضر پترایوس دارد تلاش میکند شوراهای بیداری طالبان در افغانستان را درست کند و از این نظر یک نوع اشتراک منافع بین آمریکا و عربستان وجود دارد. این عناصر یا متغیرهایی که روی زمین و در صحنهی سیاست وجود دارند، ممکن است مانع ایران بشود. یا مثلا آن گروههایی که اکنون در عراق با ایران مخالفت میکنند، اخیرا میبینیم که مخالفت با ایران به عنوان یک شعار انتخاباتی در انتخابات شوراهای استانی عراق مطرح شد و آنهایی که ضد ایران شعار دادند برنده شدند. یا فرضا ما در نظر بگیریم که در انتخابات آیندهی لبنان، گروه ۱۴مارس بیشتر پیروز بشود و گروه حزبالله کمتر. بنابراین، چنین متغیرهائی هستند که تعیین میکنند آمریکا طرف چه کسی برود.