نگاهی از درون به جنبش کارگری ایران
۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۰, سهشنبهسال ۱۳۸۴ که سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با تشکیل مجمع عمومی دوباره فعالیت سندیکایی را به مکانهای عمومی کشاند و اعتصابات کارگران را سازماندهی کرد جان دوبارهای به فعالیتهای سندیکایی در ایران دمیده شد.
این جان تازه اما دیری نپایید و با بستهتر شدن روز به روز فضای جامعه و دستگیری و اخراج کارگران، جنبش نوپای کارگری ایران رو به افول رفت.
اعتراضات مردمی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و سرکوب گسترده آن، جنبش کارگری را نیز همچون دیگر حرکتهای مدنی اگر نگوییم خاموش ولی به حاشیه کشاند.
اینها اما تنها دلایل افول جنبش کارگری در ایران نیستند. منصور اسانلو از اولین سازماندهان اعتراضات کارگری در سال ۱۳۸۴ و عضو هیات مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران معتقد است "نگرش مخالف تولید" حاکمان کنونی ایران، کارگران و در پی آن جنبش کارگری را زمینگیر کرده است.
این فعال کارگری که به تازگی از ایران خارج شده، به دویچهوله میگوید: «طی ۱۵-۱۶ سال گذشته، حتی میتوانم بگویم ۳۰ سال گذشته، شما میتوانید توقف تولید را با سیاستهای غلطی که اینها عمداً داشتهاند ببینید. ما شاهد ورود کالا از چین و جاهای دیگر در تمام بخشهای تولیدی با پایینترین قیمتها و استفاده از اسکلههای قاچاق، سیاستهای ضدملی و ضدتولیدی، عدم رعایت مقررات حقوق و قوانین بینالملل و کشاندن کشور به آستانهی تحریم و جنگ و فشار مضاعف تحریمها بر بخش صنعتی هستیم».
به عقیده آقای اسانلو در حال حاضر به دلیل دو عامل تحریمهای اقتصادی و نیز حذف یارانه انرژی بخش تولید، عملا تولید داخلی متوقف شده و همین امر باعث بیکاری روزافزون کارگران شده است.
او ادامه میدهد: «میلیونها بیکاری را که در این جامعه هستند، اضافه کنید به دستگیری و تهدید به مرگ فعالین سندیکایی و کارگری و ایجاد سکوت قبرستانی در کشور و نبودن هیچ روزنه کوچکی که یک جنبش کارگری بتواند در آن شکل بگیرد . نداشتن ایمنی و بهداشت محیط کار که در ایران یکی از بالاترین آمار حوادث شغلی را داریم. در معادن، کارخانهها، ساختمانسازیها و.... روزانه طبق آمار دولتی، شش نفر ضمن کار کشته میشوند. این واقعیتها چه چیزی از طبقهی کارگر باقی میگذارد که رهبران خود را، سازمانهای مبارزاتی خود را و سندیکاهای خودش را در دههی ۶۰ از دست داده، همه را کشته یا فراری دادهاند».
بیشتر بخوانید: افزایش دستمزد ۶ درصد کمتر از تورم
سرکوب نسلهای گذشته جنبش کارگری در ایران بزرگترین ضربهای را که به این حرکت وارد کرده، عدم انتقال تجربه نسلهای قبلی به نسل کنونی است. به عقیده آقای اسانلو این معضل باعث شده تا کارگرانی که امروز وارد مبارزات کارگری شدهاند از تجربههای نسلهای پیشین بی بهره باشند و فرصت استفاده از این تجربیات را نداشته باشند.
علیرغم همه مشکلات، جنبش کارگری زنده است
تمامی این مشکلات اما باعث نشده که جنبش کارگری به تمامی بایستد و متوقف شود. منصور اسانلو به نمونههایی اشاره میکند که نشان میدهند اعتراضات کارگری همچنان ادامه دارند و تاثیرگذار هم هستند.
هفته گذشته مجلس مجبور شد لایحهی پیشنهادی دولت برای اصلاح قانون کار را بازگرداند. به نظر آقای اسانلو جمع آوری طومارهای پیدرپی با ۲۰-۳۰ هزار امضا توسط کارگران باعث عثب نشینی مجلس شد.
بیشتر بخوانید: تشکلهای کارگری
وی همچنین به دستاوردهای سندیکای شرکت واحد اشاره میکند و میگوید: «در سال ۱۳۹۱ ما ۱۸درصد افزایش حقوق داشتیم، به اضافه گرفتن حقوقهای عقبافتادهی سال ۹۰. این افزایش حقوقِ علاوه بر افزایش حقوق دولتی را ما در هیچ جایی نداشتیم. این به دلیل آن است که نهادی در اینجا مانده و با اینکه تضعیف و سرکوب شده، به خاطر وجود روحش و کسانی که در بدنه آن به عنوان فعالین وجود دارند و هماهنگی و همکاری میکنند، کارفرما مجبور است امتیازاتی را بدهد».
منسجم کردن اعتراضات، ابزار میخواهد
روزی نیست که اخباری از اعتراضات کارگری منتشر نشود؛ از اعتراض به عدم پرداخت حقوق معوقه گرفته تا قراردادهای موقت و اخراج و بازخریدی اجباری. این اعتراضات پهنه جغرافیایی گستردهای دارند؛ از خوزستان و کردستان تا تهران و اصفهان و آذربایجان. اما چرا همین اعتراضات هسته اولیه تشکیل یک حرکت جمعی و گسترده نمیشود؟
منصور اسانلو میگوید: «اولاً اینکه کادرهایی که دارند این کارها را پیش میبرند و کسانی که دارند این زحمات را میکشند خیلی معدود و کم هستند و برقرار شدن ارتباط بین آنها مستلزم هزینههایی است، به کادرهایی احتیاج دارد که فقط وقف این قضیه باشند و بتوانند از این شهر به آن شهر بروند، از بین این کارگرها بروند پیش آن کارگرها، با همدیگر صحبت کنند، همفکری به وجود بیاورند، با همدیگر جلسههای مشترک بگذارند. در حالی که جمهوری اسلامی با استفاده از تکنولوژی کشورهای غربی و شنود مکالمات تمام راههای ارتباطی بین کارگرها را بسته، تلفنها را کنترل میکنند، رفت و آمدها را کنترل میکنند و به محض این که احساس میکنند چند تا کارگر دارند حول و حوش موضوعی متحد و متشکل میشوند، آنها را فوراً به اطلاعات میخواهند».
اسانلو به تجربه موفق سندیکای کارگران شرکت واحد در دهه ۱۳۸۰ و حمایت خانوادههای کارگران از آنها اشاره میکند و میگوید: «آن موقع ما را اخراج کرده بودند و چون بیکار بودیم، تمام وقتمان را گذاشته بودیم روی همین قضیهی صنفی و سندیکایی. بعد هم زنها و بچههایمان که خودشان شاغل بودند، حقوق داشتند و زندگی را اداره میکردند، با شهامتی که داشتند از ما پشتیبانیمیکردند. مثلاً خود من، با این که از سال ۸۳ اخراج شده بودم، ۲۴ ساعت کاملاً در اختیار سندیکا قرار گرفته بودم. ولی از آن طرف، همسرم بود که با تمام وجودش، با لقمه نانی که درمیآورد زندگی را میچرخاند، بچهها را سرپرستی میکرد و من از این نظر شانس آورده بودم و وقت داشتم که بتوانم به این کار بپردازم. اما الان این موقعیتها برای همه نیست. اگر هم باشد کم است».
اتحاد نیروهای کارگری؛ هدف اولیه و کوتاه مدت جنبش کارگری
با توجه به تمامی مشکلات موجود بر سر راه زنده کردن دوباره فعالیتهای سندیکایی کارگری، منصور اسانلو راهکار تاکتیکی و کوتاه مدت این جنبش را در دو چیز میداند: اتحاد تمامی نیروهای کارگری از جمله اتحادیهی آزاد کارگری ، سندیکای فلزکاران مکانیک، سندیکای شرکت واحد، نیشکر هفت تپه، سندیکای کارگران خباز کردستان، اتحادیههای کارگری تبریز، کارگران شرکت نفت، کارگران ایران خودرو و..
راهکار دوم جنبش کارگری از دید آقای اسانلو تلاش در جهت نزدیک کردن جنبش کارگری با دیگر جنبشهای مدنی است به خصوص با استفاده از فضای انتخاباتی.
بیشتر بخوانید: کاهش ۷۵ درصدی قدرت خرید کارگران
او میگوید: «در فضای انتخاباتی ما باید خواهان تغییر بسیاری از قوانین به نفع طبقهی کارگر و آزادیهای تشکلهای صنفی- سندیکایی بشویم و از طرف دیگر، چشمانداز پیش رو این است که جنبش کارگری با جنبش مدنی پیوند بخورد. کما اینکه الان بخش زیادی از نیروهای جنبش سبز در ایران فهمیدهاند که باید به طبقهی کارگر بیشتر توجه کنند و "آوای کار" و یا "کلمهی کارگری" را راه انداختهاند و در همهی نهادهای دیگر میبینید که نگاه به مسائل کارگری و جنبش کارگری زیاد شده است».
آقای اسانلو امیدوار است که در آستانه روز جهانی کارگر این پیوند شکل گرفته و نیز نماد عملیتری پیدا کند. هرچند تا کنون خبرهای چشمگیری درباره برنامههای روز کارگر در ایران منتشر نشده، اما ایران کشوری غیر قابل پیشبینی است و همه چیز در آخرین لحظهها میتواند ممکن شود.