نزدیکی عربستان و قطر نشانه پیروزی خرد بر خصومت است - تفسیر
۱۳۹۹ دی ۱۷, چهارشنبهبیش از سه سال است که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر هیچ کلامی با یکدیگر ردوبدل نکرده بودند. دستکم آشکارا چنین چیزی مشاهده نشده بود.
این دو سیاستمدار، پس از حدود سه و سال نیم تنش، روز سهشنبه پنجم ژانویه (۱۶ دی) در فرودگاه شهر العلا، واقع در استان مدینه عربستان با یکدیگر دیدار کردند و همدیگر را "برادرانه" در آغوش گرفتند. اقدامی که به معنای پایان مناقشه سیاسی و تنش بین دو کشور تلقی میشود.
امیر قطر به قصد شرکت در اجلاس شورای همکاری کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به عربستان سفر کرده بود. اجلاسی که روز سهشنبه برگزار شد.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
حضور تمیم آل ثانی در این اجلاس پیامی بیش از شرکت در یک نشست سیاسی داشت. سالها تنش با عربستان باعث تحریم و بایکوت سیاسی قطر شده بود. بر اثر سیاست تحریمی که کشورهای امارات متحده عربی، بحرین و مصر نیز در تابستان سال ۲۰۱۷ و به پیروی از عربستان در پیش گرفته بودند.
گفته میشود که به تازگی دو کشور عمان و کویت در دنبال کردن تلاشهای میانجیگرانه خود میان عربستان و قطر با دشواریهای کمتری روبهرو بودهاند. نه فقط به دلیل اینکه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا و جرد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ در امور خاورمیانه دو کشور را برای نزدیکی به یکدیگر تحت فشار قرار داده بودند، بلکه نگاه رهبران قطر و عربستان نیز در ارتباط با جابهجایی قدرت سیاسی در آمریکا و شروع زمامداری جو بایدن دستخوش تغییر شده است.
رهبری عربستان به خوبی دریافته است که رویکرد و سیاست دولت بایدن در قبال آن کشور مشابه رویکرد بسیار دوستانه دولت ترامپ نخواهد بود.
به عنوان نمونه، جو بایدن در کارزار انتخاباتی خود عملکرد عربستان سعودی را "نامطلوب" خوانده بود. بنابراین طبیعی است که رهبری عربستان در چنین لحظه حساسی همه تلاش خود را برای بهبود مناسبات خود با دولت جدید آمریکا به کار گیرد.
سیاستی مخرب
البته تغییر رویکرد عربستان سعودی در قبال قطر را نمیبایست تنها به روش و منش دولت جدید آمریکا فرو کاست. عربستان برای پایان دادن به تنش پدید آمده با قطر انگیزههای دیگری نیز داشته است.
به نظر میرسد که مسئولان عربستان مدتهاست که متوجه شدهاند بایکوت و تحریم قطر، سیاستی غیرسازنده و زیانبار بوده است.
عربستان دریافته است که قادر به تخریب مناسبات خوب بین قطر و ایران، یعنی رقیب اصلیاش در منطقه، نبوده است. حتی تحریمهای پیشبینی شده از سوی عربستان نتوانسته است تاثیری در مناسبات قطر با اخوان المسلمین برجای نهد. پوشیده نیست که رهبری عربستان مخالف رویکرد مذهبی و گرایش انقلابی این گروه است.
افزون بر آن به نظر میرسد که رهبری عربستان ظرف این مدت دریافته است که تنش ایجاد شده در مناسبات این کشور با قطر غیرضروری بوده است.
رهبری عربستان میداند که موشکهایی که در تابستان سال ۲۰۱۹ تاسیسات پالایشگاهی آرامکو را هدف قرار دادند، از سوی قطر شلیک نشده بودند، بلکه مسئولیت پرتاب آنها برعهده نیروهای تحت نفوذ جمهوری اسلامی ایران بوده است.
در آن هنگام رهبری عربستان بهرغم درخواست از آمریکا برای مداخله و دادن پاسخی قاطع به این حمله، دریافت که رهبری آمریکا حاضر به همراهی نیست. همین موضوع به رهبری عربستان نشان داد که نمیتواند به طور جدی بر روی حمایت و پشتیبانی آمریکا حساب باز کند.
رهبری عربستان از خود پرسیده بود که پس چه دلیلی دارد، در چنین شرایطی تن به یک مناقشه دیگر در منطقه بدهد و وارد یک جبهه جدید و در عین حال پر هزینه بشود، حتی اگر مناقشه در این جبهه خصلتی نظامی نداشته باشد؟
از سوی دیگر عربستان متوجه شده بود که تحریم قطر میتواند باعث آن شود که ایران از فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا بکاهد.
فراموش نباید کرد که قطر از تابستان سال ۲۰۱۷ قادر به استفاده از حریم هوایی عربستان و کشورهای متحدش برای پروازهای بینالمللی خود نبوده است.
از این رو قطر ناگزیر شده مسیر پروازهای خود را از طریق حریم هوایی ایران دنبال کند و چنین امری عملا به معنای پرداخت پول به ایران بوده است. گرچه درآمد ایران از طریق گشودن حریم هوایی خود بر روی هواپیماهای قطری محدود است، اما بههر روی کمک مالی است برای جبران بخشی از زیانهای ناشی از تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی.
شراکت به جای خصومت
قطر نیز مایل است به جای پرداخت پول برای استفاده از حریم هوایی ایران، این پول را صرف برگزاری جام جهانی فوتبال در سال آینده بکند.
به این ترتیب، رهبران هر دو کشور عربستان و قطر به این نتیجه رسیدهاند که پایان دادن به مناقشه سیاسی بین خود، به سود هر دو طرف است.
به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
افزون بر آن باید گفت که نزدیکی سیاسی عربستان و قطر میتواند در عین حال در بهبود فضای سیاسی حاکم بر کل منطقه موثر واقع شود.
این چنین است که مصلحت سیاسی بهرغم کشاکش بین این دو کشور آشکارا حامل یک درس بوده است و آن این که میتوان خصومت را به شراکت تبدیل کرد و رقیب را به شریک.