نامه کروبی، اعتراضهای دی ماه و شبح جنبش سبز
۱۳۹۶ بهمن ۱۱, چهارشنبهمهدی کروبی در نامه ۹ بهمن ماه خود آیتالله خامنهای، بالاترین مقام جمهوری اسلامی را به نقدی جانانه کشید. آن هم در شرایطی که این احتمال داده میشد که شاید سیاست بیت رهبری مبتنی بر برداشتن تدریجی حصر خانگی او، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، سه تن از رهبران جنبش سبز باشد.
با این همه برای خیلیها این سوال به وجود آمده که آیا این نامه تنها بیان شجاعت و پایبندی نویسنده به اهدافی است که به خاطر آن هزینه سنگینی متحمل شده، یا آنکه انگیزه نگارش آن برآمده از تحولی عمیقتر در جامعه نیز هست؟ اگر نامه با نگاه به اعتراضهای گسترده زمستان امسال و پیامدهای احتمالی آن برای جمهوری اسلامی نوشته شده است، انتظار کدام تاثیرات را میتوان از آن داشت؟
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
آیا نویسنده نامه اگرچه در حصر است، پیام این اعتراضها را دقیقتر از دیگر بخشهای اصلاحطلبان شنیده و دغدغه آینده نظام او را وادار به نوشتن چنین نامهای کرده است؟ و بالاخره آیا به خاطر همین دغدغه است که او در نامهاش به آیتالله خامنهای از او خواسته که «زمینه را برای اصلاح ساختاری نظام فراهم آورد»؟
آینده نظام و آینده اصلاحطلبی
محمد محبی، تحلیلگر مسائل ایران، ساکن تهران معتقد است که مهدی کروبی با نوشتن این نامه نگرانی خود را هم نسبت به آینده نظام جمهوری اسلامی و هم آینده اصلاحطلبی به نمایش گذاشته است.
محمد محبی نوشتن این نامه را یک اقدام "حرفهای سیاسی و رئالیستی میداند" و بر این نظر است که شخصی مانند مهدی کروبی که برای نظام هزینه داده، قطعا دغدغه حفظ نظام را دارد «و دغدغه برخی بدعتهایی را که بعد از درگذشت آیتالله خمینی به جمهوری اسلامی اضافه شده، که مهمترین آنها نظارت استصوابی شورای نگهبان است. بدعتی که آقای کروبی همیشه معترض آن بوده است.»
به نظر او اخباری که از اعتراضها و شعارهایی که در این اعتراضات داده شده، به گوش مهدی کروبی رسیده و او "شبح براندازی" نظام را واقعا حس کردهاست، «چرا که وقتی در جامعه بگردید، چنین شبحی وجود دارد. به نظر میرسد که آقای کروبی هم دغدغه حفظ نظام را دارد، هم دغدغه جنبش اصلاحطلبی را.»
جامعه فراتر از چارچوب نظام
به باور محمد محبی جامعه حتی زمانی که در چارچوب گفتمان اصلاحطلبی حرکت میکرد لزوما درچارچوب نظام نبود. او به دویچهوله میگوید:
«اگر آرایی که مردم و جامعه در این ۲۰ سال به صندوقها ریختند را تحلیل محتوا بکنید، میبینید که آنها عمدتا به سمت گزینهای رفتهاند که بیشترین فاصله را با هسته سخت قدرت داشته است و حالا ناکارآمدی این روش دارد برای مردم اثبات میشود و جامعه دارد از گفتمان اصلاحطلبی که از دوم خرداد شروع شد و در این دو دهه ادامه داشت، فاصله میگیرد.»
اما "هسته سخت قدرت"، یعنی همان آدرسی که نامه به آن نوشته شده، چه واکنشی ممکن است به این نامه نشان دهد و آیا تحت تاثیر نگرانی عمیقی که در نامه نگاشته شده قرار خواهد گرفت؟
به نظر محمد محبی رهبری جمهوری اسلامی در این چند دهه نشان داده که تنها در برابر فشار خارجی حاضر به "نرمش قهرمانانه است" و این نامه تاثیری بر رفتار سیاسی آن نخواهد گذاشت. او معتقد است که سخنان کروبی برای آن بخش از اصلاحطلبان که به شدت محافظهکار شده و به "اعتدالگرایان" گره خوردهاند هم اهمیت چندانی ندارد. به نظر او تنها ممکن است بتوان روی بخشی از اصلاحطلبان حساب باز کرد:
«اصلاحطلبانی که میشود اسمشان را پیشرو گذاشت. این دسته تقریبا به حاشیه رانده شدهاند و اصلاحطلبانی که عمدتا با جریان اعتدال گره خوردهاند، خیلی دغدغه این را ندارند که منفور مردم باشند، افرادی مانند عارف یا روحانی یا نوبخت، افرادی از این دست، چندان مردممحور نیستند و شاید فقط نام اصلاحطلبی را یدک میکشند. اگر افرادی مانند خاتمی، تاجزاده، نبوی در سیستم بودند و چنین نامهای را دریافت میکردند و چنین اعتراضاتی را به جنبش اصلاحطلبی میدیدند، شاید تحت تاثیر قرار میگرفتند ولی این بخش از جریان اصلاحطلبی که محافظهکارترین گرایشات اصلاحطلبی درون حکومت هستند، اهمیت زیادی به این مسائل نمیدهند.»
به باور این تحلیلگر حتی اصلاحطلبان بیرون از دایره قدرت نیز اگر در کلیشههای قدیمی بمانند، ریزش جریان اجتماعی حامی اصلاحطلبی ادامه بیشتر خواهد شد و تاثیر سخن آنان در جامعه خیلی پایینتر خواهد آمد.
محبی میگوید: «آقای خاتمی با وجود این که از سوی حاکمیت طرد شده، اما مشی محافظهکارانه خود را ادامه میدهد و روز به روز به جای این که به اقای کروبی و موسوی نزدیکتر شود، دارد به آقای روحانی نزدیک میشود. او در انتخابات بعدی خواهد دید که چقدر اعتماد به ایشان کم شده است. اما در میان اصلاحطلبان پیشرو هم حداقل در این یکی دو روز نشانههایی ندیدم که خیلی با آقای کروبی همراه بشوند تا حداقل این سرمایه باقیمانده اجتماعی خود را حفظ کنند و از ریزش نیروی اجتماعی خود جلوگیری کنند، چرا که خیلیها دارند نه فقط از جریان اصلاحطلبی که از جمهوری اسلامی عبور میکنند.»
نامه کروبی، "ملاحظات و مضمونی ملی"
مرتضی کاظمیان، فعال ملی مذهبی، این نامه را تاریخی میداند و معتقد است که هر چند نامه "از شجاعت و صداقت و صراحت" مهدی کروبی برمیخیزد، «اما با انگیزه پاسداشت حقوق اساسی و مدنی شهروندان ایران و نیز تأمین و تحقق منافع ملی نوشته شده؛ یعنی اگرچه در ظاهر آقای کروبی بر حفظ آرمانهای انقلاب و نظام برآمده از آن تاکید دارد، اما بیش از آن، مکتوب سرگشاده واجد ملاحظات و مضمونی ملی است. همدلی تمام و کمال ایشان با اعتراضهای اخیر و نیز تاکید وی بر پیگیری مطالبات شهروندان و همچنین یادکردش از کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ و دیگر موارد، نشاندهنده تداوم تلاشهای صبورانه آقای کروبی برای تأمین حقوق بنیادین ایرانیان، از درون حصر غیرقانونی است که افزون بر ۲۵۳۸ روز ادامه دارد.»
به نظر مرتضی کاظمیان نکته مهم نامه اما پیشنهاد اثباتی مهدی کروبی برای تعقیب و تحقق "اصلاحات ساختاری" توسط رهبر جمهوری اسلامی است. او میگوید: «کروبی تصریح میکند که باید زمینه برای اصلاح تمام ارکان کشور فراهم شود و رژیم سیاسی مضمون و خروجی دموکراتیک یابد و نه سامانی اقتدارگرایانه متکی به حاکمی خودکامه.»
بیشتر بخوانید:مهدی کروبی خامنهای را مسئول وضعیت کنونی ایران دانست
شبح جنبش سبز و توان بسیج دوباره؟
در اعتراضهای اخیر خبری از طرفداران جنبش سبز نبود. میلیونها نفر که سال ۸۸ به خیابانها آمدند، این بار با ناباوری به نظاره نشستند. آنها در بهترین حالت در حرف با اعتراضهایی که از جنس دیگری جز جنبش سبز بودند، همراهی کردند. بسیاری حتی این کار را هم نکردند و تنها نسبت به پیامدهای "سوریهای" شدن ایران هشدار دادند.
حالا که مهدی کروبی از درون حصر دوباره به میدان آمده، بقایای جنبش سبز کجا خواهد ایستاد؟ زمان نگارش نامه بیانگر چیست؟
مرتضی کاظمیان با اشاره به زمان نگارش نامه میگوید: «انتشار این نامه در مقطع زمانی کنونی، یعنی در شرایطی که پارهای گشایشها در وضع ایشان ـ و همچنین آقای موسوی و خانم رهنوردـ رخ داده و ظاهرا در حال تحقق فزاینده است، اهمیت مشدد مییابد. آقای کروبی بهصراحت اعلام میکند که درصورت رفع حصر، سکوت نخواهد کرد و در سوی معترضان به وضع موجود و همدل با مطالبات جامعه مدنی خواهد ایستاد. خواستهها و اعتراضهایی که بخشی و وجهی از آن، در راهپیماییهای دی ماه گذشته در چند ده شهر کشور متبلور شد، و در این نامه از چشم آقای کروبی پنهان نمانده است.»
به نظر او دیدگاههای مهدی کروبی در این نامه «موضع بخش آوانگارد اردوگاه اصلاحطلبی یا به تعبیری "سبز"ها را نمایندگی میکند، و بدیهی است که این رویکرد و ادبیات در فاصلهای محسوس با بخش میانه و عملگرای اصلاحطلبان قرار دارد».
محمد محبی میگوید: «ظاهرا سیاستی که هسته سخت قدرت برای مسئله حصر اتخاذ کرده بود، یعنی برداشتن تدریجی حصر، به نوعی یک سیاست رندانه برای حساسیتزدایی از حصر و رهبران جنبش سبز و به حاشیه بردن جنبش سبز بود. به نظر میرسد که آقای کروبی این نکته را فهمیده و این نکته نیز از جمله انگیزههای اصلی مهدی کروبی برای نوشتن این نامه است.»
به باور این تحلیلگر، جنبش سبز هنوز توان بسیج دارد و نظام همچنان از رهبران و شبح جنبش سبز میترسد چرا که «اگر همین الان موسوی و کروبی از حصر بیرون بیایند و تحولی نظیر جنبش ۸۸ اتفاق بیافتد، جنبش سبز با جریان پیشرو اصلاحطلبی توان بسیج مردم را دارد. زیرا اولا در درون دیوانسالاری حکومت آنها هنوز هم طرفدار دارند. هنوز افرادی که به دنبال اصلاحات بنیادین هستند ولی در عین حال میخواهند نظام را حفظ کنند کم نیستند. در جامعه دانشگاهی هم این را مشاهده میکنیم. گرچه در بدنه جامعه ریزش زیادی داشته است».
او معتقد است: «اگر این جریان بتواند جنبشی در جامعه راه بیاندازد، میتواند خود را بازیابی کند. شاید نه مثل ۸۸ ولی شاید با ظرفیت نیمی از آن.»