معلمان حقالتدریسی و اعتراض به "وضعیت بردهوار"
۱۳۸۷ مهر ۸, دوشنبهروز یکشنبه حدود دویست نفر از معلمان حقالتدریسی در جلوی مجلس شورای اسلامی حضور یافتند. چند نفر از آنان که از شهرهای تهران، کرج، خرمآباد و کرمانشاه بودند، به عنوان نمایندگان معلمان حقالتدریسی، با نمایندگانی از تهران و کرج در مجلس دیدار کرده و خواستهای خود را با آنان در میان نهادند.
خواست اصلی این گروه از معلمان این است که علیرضا علیاحمدی، وزیر آموزش و پرورش، به قول خود برای استخدام معلمان حقالتدریسیای عمل کند که در آزمون استخدام قبول شدهاند.
سال گذشته، در دوره وزارت محمود فرشیدی، شمار وسیعی از معلمان حقالتدریسی از شهرهای گوناگون ایران در آزمونی که از سوی این معلمان دشوار ارزیابی شده است، برای استخدام در آموزش و پرورش شرکت کردند. پنج هزار نفر از آنان در این آزمون پذیرفته شدند. قرار بود که آنان سپس در دوره فشردهای ۴۰ روزه به منظور کسب اطلاعات حرفهای لازم برای دبیری شرکت نمایند. اما این دوره هیچگاه برگزار نشد.
وزیر به قولش عمل نکرد
با استعفای محمود فرشیدی از مقام خود، علیرضا علیاحمدی به عنوان وزیر آموزش و پرورش روی کار آمد. اما علیاحمدی اعلام کرد که آموزش و پرورش بودجهای برای استخدام این معلمان در اختیار ندارد. بدین خاطر سال پیش معلمان حقالتدریسی در برابر مجلس شورای اسلامی اجتماع و اعتراض کردند. به گفته یکی از معلمان حقالتدریسی بنام آقای حسنی، علیرضا علیاحمدی برای جلوگیری از اینکه کار به استیضاح او توسط نمایندگان مجلس بکشد، قول داد که این معلمان را استخدام کند. اما پس از اینکه برخی نمایندگان استیضاح خود را پس گرفتند، از پیگیری کار منصرف شد و بار دیگر اعلام کرد که بودجه کافی برای استخدام این معلمان ندارد.
حسنی ماجرا را بدین صورت شرح میدهد: "مشکل اصلی ما سر وزیر است. ما پارسال امتحان دادیم و قرار بود که امسال استخدام شویم. برویم به سر کلاس و حکمهایمان را بزنند. وقتی وزیر جدید آمد، گفت که من این را قبول ندارم. ما بودجه برای استخدام نداریم. جریان به جایی رسید که خواستند ایشان را استیضاح کنند. که گفت استخدام میکنم و بعد دوباره زیر حرفش زد. و این به نظر من شگردشان است. چون ما سال پیش در روز ۲۷ مهر ماه در امتحان شرکت کردیم و برای استخدام قبول شدیم، اعتبار این امتحان هم یک سال است. به نظر میآید که میخواهند ما را بازی دهند و این دست و آن دست کنند تا این یک سال بگذرد تا بگویند آن امتحان که دادید، فاقد اعتبار است.“
نوعی "بردهداری"
خود آقای حسنی هفت سال سابقه کار حقالتدریسی دارد. او میگوید که زندگیخود و خانوادهاش به سختی میگذرد. او به عنوان معلم حقالتدریسی بیبهره از بیمه درمانی است و نیز بیبهره از حق بازنشستگی، از کار افتادگی، وام مسکن و دیگر حقوقی که معلمان استخدامی دارند. برای او این نوعی "بردهداری" است. در ایران در مجموع حدود ۵۷ هزار معلم حقالتدریسی هستند که در چنین وضعیتی، بدون امنیت شغلی و زندگی به سر میبرند.
در حالیکه پنج هزار تن از معلمان حق التدریسی، با وجود پذیرفته شدن در امتحان، استخدام نشدهاند، پنج هزار نفر دیگر که جزو کادر “پرورشی“ هستند، در حال استخدام شدناند. این افراد برای آموزش مسائل دینی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در مدارس تعلیم دیدهاند.
معلمان حقالتدریسی پیش از این برای بسیاری از نمایندگان مجلس، از جمله نمایندگان آذربایجان شرقی و غربی و شیراز و اصفهان و سنندج و لرستان و کرمانشاه نامه داده بودند. اما روز یکشنبه تنها موفق به صحبت با نمایندگان تهران و کرج شدند.
نمایندگان مجلس به نمایندگان معلمان حقالتدریسی قول آخر هفته را دادهاند که یا وزیر استخدام میکند و حکمها را میزند، یا استیضاح میشود. آنان گفتهاند که از وزیر خواهند خواست که در صحن علنی مجلس به پرسشهای نمایندگان مجلس در مورد وضعیت معلمان حقالتدریسی پاسخ گوید و توضیح دهد که چرا پس از آنکه قول استخدام این معلمان را داده، به قول خود عمل نکرده است.
اما معلمان چندان خوشبین نیستند و اطمینان قلبی کاملی ندارند که نمایندگان واقعا پیگیر کارشان باشند. آنان فکر میکنند شاید نمایندگان مجلس تنها برای آرام کردن آنان این قول را دادهاند.
حقوق ۶ ماه یکبار
در میان معلمان حقالتدریسی این برداشت وجود دارد که رسیدگی به وضع آنان و زندگیای که میگذرانند، برای مسئولان آموزش و پرورش مهم نیست، چون این مسئولان میتوانند با کمترین هزینه از آنان کار بکشند. حسنی در این باره گفت: "از نظر اقتصادی خیلی برایشان به صرفه است. یعنی هر بلایی هم که دلشان میخواهد سر این نیرو میآورند و هر جور بخواهند با آن برخودر میکنند، فقط به خاطر اینکه میترسد که بر فرض از نان خوردن بیافتد. بدین خاطر در مدرسه هر جور بخواهند به او زور میگویند. این طور هم شده که ۶ ماه یکبار حقوق بدهند. فکر نکنم در هیچ جای دنیا چنین چیزی باشد که معلم ۶ ماه یکبار حقوق بگیرد. معلم میخواهد سر کلاس برود که چه بگوید به دانشآموز؟ با چه دلخوشیای میخواهد برود، درس بدهد؟"
با این همه معلمان حقالتدریسی سکوت و تسلیم به آنچه را که ظلم میدانند، جایز نمیدانند. آنان “میخواهند که حقشان پس از سالها زحمت کشیدن و واقعا استثمار شدن و زندگی بردهوار داشتن، پایمال نشود.“ به قول استخدامی که به آنها دادهاند، وفا کنند و زیر قولشان نزنند.