مردم و مردان رئیس جمهور ساز ایران
۱۳۹۲ خرداد ۲۶, یکشنبهحسن روحانی نشستن بر جایگاه هفتمین رئیس جمهور ایران را پیش از هر چیز مدیون ۱۸ میلیون و۶۱۳ هزار و ۳۲۹ نفری است که روز جمعه، ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ نام او را بر روی برگههای تعرفه انتخابات نوشتند و به صندوقها انداختند.
در مورد انگیزه و چرایی شرکت شهروندان در انتخابات، به ویژه با سرخوردگی بخش بزرگی از آنها در انتخابات سال ۸۸ تحلیلها و گمانهزنیهای مختلفی وجود دارد.
با این همه، نقش شماری از شخصیتهای ارشد جمهوری اسلامی در رای بیش از نیمی از شرکتکنندگان در انتخابات به روحانی قابل چشمپوشی نیست.
خامنهای و رفسنجانی دو یاور بزرگ روحانی
دو نفر که قدرتمندترین مردان صحنه سیاسی ایران محسوب میشوند و بدون رای مستقیم مردم بر جایگاه خود تکیه زدهاند نقش مهمی در هدایت آرای رای دهندگان به سوی روحانی داشتهاند؛ رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای و رئیس مجمع تشخیص مصلحت، علی اکبر هاشمی رفسنجانی.
رفسنجانی خود از داوطلبان شرکت در انتخابات ۲۴ خرداد بود که صلاحیتش توسط شورای نگهبان تایید نشد. به گفتهی شماری از نزدیکان حکومت رد صلاحیت رفسنجانی با نظر و موافقت خامنهای انجام شده است.
نیمی از اعضای شورای نگهبان منصوب خامنهای هستند و نیمی دیگر با نظر او انتخاب میشوند. از سوی دیگر تنها شخصی که میتواند با استفاده از "حکم حکومتی" رای شورای نگهبان را تغییر دهد علی خامنهای است.
این امکانی است که خامنهای در انتخابات سال ۸۴ برای تغییر رای شورای نگهبان در مورد صلاحیت مصطفی معین از آن استفاده کرد و برای رفسنجانی در سال ۹۲ نه. به عبارت دیگر نشان داد که با شرکت او در انتخابات مخالف است.
حمایت رفسنجانی از روحانی که از نزدیکترین و قدیمیترین یاران و وفاداران او محسوب میشود، سویهای از انتخابات ۹۲ را به انتخاب میان دو مرد قدرتمند کشور بدل کرد.
"رفسنجانی برنده بزرگ انتخابات"
نزدیکان خامنهای، از جمله نماینده او در موسسه کیهان، حسین شریعتمداری که سخنگوی غیررسمی دفتر رهبری خوانده میشود پیش از انتخابات کارزار تبلیغاتی وسیعی علیه روحانی به راه انداختند که محور اصلی آن تناقض دیدگاههای "سازشکارانه" او با رویکرد "تهاجمی" رهبر جمهوری اسلامی در برابر غرب، به ویژه در مذاکرات هستهای بود.
سایت عصرایران رفسنجانی را "برنده بزرگ انتخابات ۲۴ خرداد" خوانده و مینویسد: «اکبر هاشمی رفسنجانی برای چندمین بار ثابت کرد که به معنای واقعی کلمه، یک سیاستمدار کارکشته است.»
عصرایران در گزارشی که ۲۶ خرداد منتشر شد میافزاید: «هاشمی، بی آن که رئیس جمهور شود و بار سنگین ریاست جمهوری را بر دوش کشد، گزینه خود را به پشتیبانی آرای میلیونی ملت، بر تخت ریاست جمهوری نشاند و بار مسؤولیت را بر عهده او گذاشت».
در بخش پایانی این گزارش آمده است که رفسنجانی "صحنه را به گونهای هدایت کرد که تمام طرح و برنامههای چند ساله جریان سیاسی مقابل، ظرف چند هفته خنثی شدند و هاشمی رفسنجانی به برنده مهم انتخابات ریاست جمهوری تبدیل شد."
قدردانی روحانی از "نقش امیدآفرین" خاتمی و رفسنجانی
پشتیبانی محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق از روحانی نیز در هدایت آرای بخشی از حامیان جناح اصلاحطلب به سوی او نقش مهمی داشته است. این حمایت در حالی انجام شد که خاتمی حتی اجازهی حضور در گردهمایی تبلیغاتی روحانی را نداشت.
حسن روحانی در اقدامی که برخی آن را تابوشکنی توصیف کردهاند در پیامی که از تلویزیون پخش شد به نقش مهم خاتمی و رفسنجانی در پیروزی خود اشاره و از آنها تقدیر کرد: «بی شک نقش امیدآفرین آیتالله هاشمی رفسنجانی و حجتالاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی و دیگر چهرههای درخشان نظام در این خیزش و خروش شایسته قدرشناسی است.»
یکی دیگر از اقدامهای موثر خاتمی درخواست انصراف از تنها نامزد تایید صلاحیتشدهی اصلاحطلبان محمدرضا عارف بود. پیش از این ستادی از جوانان برای ائتلاف عارف و روحانی به عنوان نمایندگان "اصلاحات و اعتدال" تشکیل شده بود.
خاتمی دو روز پیش از انتخابات با اشاره به اینکه هرگز "تمام جریانات اصلاحطلب و تحولخواه" حول یک ایده مشترک جمع نشده بودند گفت که این همکاری میتواند راهی برای دست یافتن به "خواستههای حداقی" اصلاحطلبان باشد.
محمد خاتمی، "نجات کشور، بهبود وضع مردم، بهبود وضعیت ایران در عرصه بینالمللی، بهبود وضع اقتصادی، ایجاد امید در جامعه، ترمیم بیاعتمادی یا ترمیم اعتماد زیان دیدهای که میان حکومت و مردم ایجاد شده" را از جمله این خواستهها معرفی کرد.
جذب رای با تقابل با احمدینژاد
با توجه به وضعیت بحرانی اقتصاد ایران و چالشهایی که در هشت سال گذشته در منطقه و سطح بینالمللی با آن روبرو شده، بیشک محمود احمدینژاد را نیز باید از کسانی دانست که در پیروزی حسن روحانی سهم داشتهاند.
علیرضا پناهیان یکی از روحانیان تندرو و حامی سعید جلیلی برخی رفتار احمدینژاد و وضعیت اقتصادی کشور را از عوامل مهم پیروزی روحانی میخواند: «اگر این گرانی پدید نیامده بود و اگر بداخلاقیهای رئیس جمهور در مجلس پیش نیامده بود، هرگز چنین اقبالی به آقای روحانی نمیشد.»
خبرگزاری فارس ۲۶ خرداد از قول پناهیان نوشت: «کسی در این دوره رای بیشتری آورد که توانست بیشترین تقابل را با دولت ایجاد کند و این ثمره برخی اشکالات دولت فعلی بود. موجی از نارضایتی از عملکرد اقتصادی دولت مردم را به سمت نقطه مقابل دولت فرستاد.»
حمایت بیدریغ خامنهای از محمود احمدینژاد که او را نزدیکترین رئیس جمهور به خود توصیف کرده و سکوت در برابر توهینها و تهمتهای رئیس دولتهای نهم و دهم به رفسنجانی از دیگر مسائلی است که میتواند در روی آوردن مردم به نامزد مورد حمایت رفسنجانی موثر بوده باشد.
علیرضا پناهیان در گفتگو با خبرگزاری فارس گفت: «حمایت آقای هاشمی از روحانی هم به عنوان نقطه مقابل دولت در رای آوری ایشان بسیار موثر بود.» برخلاف ادعای پناهیان انتقاد شدید به وضعیت اقتصادی و عملکرد دولت توسط اغلب نامزدان انتخابات انجام شد.
جلیلی و تبدیل انتخابات به رفراندوم هستهای
سعید جلیلی که با تکرار شعار احیا و بازگشت به "ارزشهای انقلابی دوران دفاع مقدس" به میدان رقابتها آمده بود از دیگر کسانی است که در سوق دادن بخشی از ارا به سوی روحانی نقش داشته است.
در ایران کم نیستند کسانی که پس از اعلام نتایج انتخابات به شوخی میگویند "عدهای از ترس آمدن جلیلی به روحانی رای دادند." جلیلی آدمی کمتجربه و ناآشنا محسوب میشود که نامش از سال ۸۶ به عنوان نماینده خامنهای در شورای عالی امنیت ملی و سرپرست مذاکرهکنندگان هستهای بر سر زبانها افتاد.
ظاهرا همین "شهرت" بلای جان آرای جلیلی و به عبارتی یکی از علتهای روی آوردن شماری از رای دهندگان به حسن روحانی شده است. روحانی در دوران ریاست جمهوری خاتمی و رفسنجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و در دو سال آخر سرپرست مذاکرات هستهای بود.
روزنامه تهران امروز در سرمقاله یکشنبه، ۲۶ خرداد از جلیلی انتقاد میکند که "انتخابات ریاست قوه اجرایی را به یک رفراندوم هستهای تبدیل" کرده و مینویسد: «آقای جلیلی! پاس گل آقای روحانی را شما زحمت کشیدید.»
بر این اساس انتخابات ۲۴ خرداد در ضمن یک همهپرسی در مورد سیاستهای هستهای کنونی و مورد تایید خامنهای و سیاستهای روحانی بود. حامیان رهبر جمهوری اسلامی روند مذاکرات هستهای در دوره مسئولیت روحانی را منفعلانه و سازشکارانه میخوانند.
ولایتی و شکستن تابوی بحث هستهای
علی اکبر ولایتی از دیگر کاندیداهای تایید صلاحیت شدهی انتخابات ریاست جمهوری بود که انتقادش به روند مذاکرات هستهای در مناظرههای تلویزیونی و عدم انصرافش به نفع محمد باقر قالیباف میتواند به نفع روحانی تمام شده باشد.
سایت خبری فرارو ۲۶ خرداد در گزارشی نوشت که ولایتی "در مناظرهها، تابوی بحث هستهای را شکست و به روحانی فرصت داد که بتواند از عملکردش در پرونده هستهای دفاع تمام عیاری داشته باشد."
به نوشتهی فرارو "ولایتی در عین حال، مطالبی را در خصوص پرونده هستهای بیان کرد که در جدل هستهای روحانی - جلیلی، به طور آشکاری به نفع روحانی تمام شد و جایگاه او را در بین مردم تحکیم کرد."
علی اکبر ولایتی، وزیر خارجه سابق که همچنان عنوان مشاور ارشد رهبر جمهوری اسلامی در امور بینالملل را یدک میکشد در مناظرههای تلویزیونی در مورد سیاست خارجی و مذاکرات هستهای سخنانی گفت که با مواضع رسمی حکومت و دیدگاههای علی خامنهای در تعارض کامل قرار داشت.
غلامعلی حدادعادل، قالیباف و ولایتی از اعضای ائتلاف سه نفره اصولگرایان بودند که توافق کردند دو نفرشان پس از روشن شدن نتیجه نظرسنجیها با نفع کسی که جلودار است کنار بروند. حدادعادل بدون حمایت از قالیباف انصراف داد و ولایتی تا آخر در صحنه ماند.
قالیباف، قربانی "حمله گازانبری به دانشجویان"
از دیگر کسانی که ناخواسته به یاری روحانی آمدند، اتفاقا کسی بود که امید اصلی اصولگرایان محسوب میشد، در نظرسنجیها اغلب پیشتاز بود و سرانجام مجبور شد با یک سوم آرای برنده انتخابات در جایگاه دوم قرار بگیرد.
فرمانده سابق نیروی انتظامی و شهردار تهران، محمد باقر قالیباف در آخرین مناظره تلویزیونی با وارد کردن اتهامی به روحانی، در ارتباط با سرکوب خشونتآمیز دانشجویان، این موضوع و نقش خود در این ماجرا را به کانون بحشی کشاند که میلونها بیننده داشت.
قالیباف روحانی را متهم کرد که در زمان مسئولیتش در شورای عالی امنیت ملی با دادن مجوز به راهپیمایی دانشجویان مخالفت کرده است.
این اتهام، روحانی را بسیار آشفته کرد: «شما میخواستید دانشجوها را به خیابان بکشانید و بعد هم گازانبری لهشان کنید، من نگذاشتم. من اهل حکومت پادگانی نیستم، من سرهنگ نیستم، من حقوقدان هستم.»
چند روز پیشتر نوار صوتی یکی از سخنرانیهای قالیباف در جمع بسیجیان افشا شده بود که در آن گفته بود با تهدید اعضای شورای امنیت کشور مجوز حمله به دانشجویان را گرفته است.
اشتباه سهمگین قالیباف در مناظره ظاهرا به بهای سرازیر شدن آرای بخشی از رای دهندگان بالقوهی او در میان قشر متوسط به طرف روحانی تمام شد.
در این میان تسلط روحانی در بحثها، مواضع معتدل او در تقابل با تندرویهای حامیان حکومت و انتقادهای صریحش از امنیتیشدن فضای جامعه و سیاستهای تنشآفرین هستهای باعث شد که بخش بزرگی از کسانی که از انتخابات سرخورده شدهاند به امید باز شدن روزنهای به پای صندوقهای رای بروند.