مادر سهراب اعرابی: در مراسم چهلم شهدا شرکت میکنیم
۱۳۸۸ مرداد ۷, چهارشنبه
مهدی کروبی و میرحسین موسوی دو تن از نامزدهای ریاست جمهوری هفته گذشته طی یک درخواست کتبی از وزارت کشور خواستند تا مجوز برگزاری مراسم چهلم کشتهشدگان اخیر برای روز پنجشنبه هشتم مرداد در مصلای تهران را صادر کند. با وجود اینکه مطابق قانون برگزاری مراسم یادبود نیازی به مجوز ندارد اما وزارت کشور اعلام کرد هیچ مجوزی برای هیچ گروهی در این روزها صادر نشده است.
مدیرکل سیاسی وزارت کشور در گفت و گو با خبرگزاری فارس در این خصوص گفت: «تاکنون سابقه نداشته که فردی برای برگزاری مجلس ترحيم از وزارت کشور مجوز تقاضا کند، مگر اينکه متقاضی مقاصد خاص سياسی ديگر بجز ترحيم و ياد بود را دنبال کند!».
روز چهارشنبه هفتم مرداد دفاتر موسوی و کروبی اعلام کردند به دلیل عدم صدور مجوز برای مراسم مصلا، این دو نفر در روز پنجشنبه هشتم مرداد ساعت ۴ بعدازظهر در قطعه ۲۵۷ بهشتزهرا بر سر مزار ندا آقا سلطان حاضر خواهند شد.
پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی در گفت و گو با بخش فارسی دویچه وله گفت که وی نیز در این مراسم شرکت خواهد کرد. وی همچنین از پیگیری شکایتش و نیز سوالاتی که در مورد گزارش پزشک قانونی درباره مرگ فرزندش دارد با ما سخن گفت.
دویچهوله: خانم فهیمی اطلاعیهای از طرف شما منتشر شده در بعضی از سایتهای فارسی در مورد مراسم چهلم فردا.
پروین فهیمی: نه، برای فردا نیست. من به خاطر آن که آقای موسوی و آقای کروبی خواسته بودند برای چهلمین روز شهادت این بچهها فردا در مصلا مراسم سوگواری بگذارند و وزارت کشور قبول نکرد و بعد گفتند خانوادهها باید بخواهند، من گفتم این نامه را شخصاً از طرف خودم بهعنوان این که بچهام شهید شده است، از وزارت کشور میخواهم که یک جایی را معین کنند و بگویند، اصلا برای ما مهم نیست هر جایی را که بدهند، ما بزرگداشتی برای بچههایمان که یکی از آنها هم بچهی خودم است برگزار کنیم. هنوز به من جوابی ندادهاند.
ولی وزارت کشور گفته است برای برگزاری مجالس ترحیم نیازی به مجوز نیست. شما چه جوابی برای وزارت کشور دارید؟
البته این را بگویم، من این مدت هیچ مجوزی برای هیچ مراسمی نخواستم. چون من منزل خودم را در اختیار میهمانانم گذاشتم. یعنی گفتم خانهی من درش باز است و قدم همهی مردم هم به روی چشمم است. همه هم آمدند. جمعیت واقعا زیاد آمد. الان هم من میهمان دارم. مرتب در این مدت مردم آمدند، حتا آمدند دم در خانهی ما ایستادند. جا نبود بالا بیایند، پایین ماندند. من مراسم خودم را در منزل خودم برگزار کردم. خودم چیزی نخواستم. شاید اگر میخواستم به من اجازه هم میدادند. ولی من نخواستم. چهلمین روز سهراب هم دو روز قبل از ماه رمضان است و چون پدرش هم ۲۴ مرداد سومین سالگردش است، من خواستم سالگرد پدرش را با چهلمین روز سهراب در همان فاصله بگیرم یعنی از ۲۴ مرداد تا قبل از ماه رمضان، یک روزی را تعیین کنم که هنوز با بچهها تصمیم نگرفتیم چه روزی باشد و من آن روز را تعیین کنم و در بهشت زهرا هم برگزار میکنم. باید سر مزار بچهام باشد. ولی این نامه را به عنوان بزرگداشت برای همه بچهها خواستم.
آقای کروبی و آقای موسوی اعلام کردهاند علیرغم عدم اعطای مجوز، فردا مراسم را در بهشت زهرا برگزار میکنند. آیا شما هم در این مراسم شرکت میکنید؟
بله، صددرصد. چون بالاخره آقای موسوی و آقای کروبی حرفشان برای ما حجت است. ما قبولشان داریم.
خانم فهمیمی شما اولین مادری بودید در این وقایع که اعلام کردید پیگیر مرگ فرزندتان هستید و از خون فرزندتان نمیگذرید. در این رابطه تا به حال چه کاری انجام دادید؟
من شکایت نوشتم، ولی هنوز جوابی به من ندادند و وسایل پسرم را هم ندادند. ولی خیلی مسایل برای من مبهم است. من میخواهم وکیل بگیرم و بعداً دنبالهاش را میگیرم. من بلافاصله بعد از این که بچهام را به خاک سپردم، شکایت دادم.
از چه شخص یا نهادی شکایت کردید؟
من از مسئولین شکایت کردم که این نامهی پزشک قانونی بچهی من ارجاعکننده ندارد. یعنی معلوم نیست جسد بچهی من را اصلا چه کسی آورده و به پزشک قانونی داده. ساعت فوت ندارد. تاریخی که زدند، تاریخ معاینه ۲۹ خرداد ۸۸ است. در قسمت نام و نام خانوادگی، اول نوشتند مرد ناشناس، بعد نوشتند سهراب اعرابی، فرزند محمدرضا. توی برگهی پزشک قانونی نوشتند مردی حدوداً بیست و پنج ساله. یعنی تشخیص ندادند که این بچه بیست و پنج سالهاست یا نوزده ساله.
علت فوت را چه تشخیص دادند؟
علت فوت را نوشتند که تیر خورده است. در معاینهای که انجام دادند نوشتند بوسیلهی تیری که به سمت چپاش خورده و وارد قسمت قفسهی سینه شده. سناش را تشخیص نداده بودند. ساعت معاینهاش را ۱۰/۵ صبح نوشتند. علت فوت را هم نوشتند اصابت گلوله. ولی ارجاع کننده ندارد. یعنی کسی که آورده او را انداخته توی پزشک قانونی معلوم نیست چه کسی بوده؟ یعنی آن کسانی که بچهی من را آوردند و در پزشک قانونی انداختند، هیچ مشخص نکردند. مواردش مشکوک است. من این موارد را از طریق وکیل میخواهم دنبالهاش را بگیرم.
شما با اعضای شورای شهر تهران هم دیداری داشتید. آیا این دیدار نتیجهبخش بود ؟
البته من آنجا از طرف خانوادهی زندانیان دعوت شده بودم. چون خانوادهی زندانیان وقت گرفته بودند که به شورای شهر بروند. و من را هم دعوت کردند به خاطر این که من هم ۲۵ روز از بچهام بیخبر بودم. چون تمام مسئولین در دادگاه انقلاب، در اوین، همه جا همه به من میگفتند بچهی شما اوین است و من بخاطر این اعتراض رفتم آنجا صحبت کردم که بگویم مثل این که حرفهای مسئولین روی حساب وکتاب نیست. همین جوری برای ردگم کردن است، یا سرکارگذاشتن نمیدانم علت چه بود. اگر بچهی من کشته شده بود، چرا از اول نگفتند. اگر کشته نشده بود، چرا جایش را معین نمیکردند یا تلفن به من نمیزد. همه اینها برای من سوال است. اینها هم دوباره یک شکایت دیگر است که من دوباره باید اینها را هم دنبالهاش را بگیرم.
و برخورد اعضای شورای شهر با شما چگونه بود؟
آنجا من صحبتهایم را کردم. حالا نمیدانم که فیلماش هم چه طور پخش شده. من اطلاع ندارم. چون آنجا یک دوربین بود که فقط مخصوص شورای شهر بود. حالا از طریق خودشان پخش شده، من نمیدانم. اطلاع ندارم. ولی من آنجا صحبت کردم و ماجرا را گفتم که من چقدر این ۲۵ روز سختی کشیدم و آخرهم به من جنازه تحویل دادند. و آنجا هم با آقای چمران که رییس شورای شهر است، ملاقات کردم ایشان گفتند که اینجا جای قانون و قانونگذاری نیست، ولی ما مسایل شما را در جاهایی که مربوط است صحبت میکنیم و مطرح کنیم، البته جواب به قول معروف به دردبخوری به ما ندادند. فقط من به عنوان یک شهروند گفتم که من یک شهروندم و میخواهم بدانم اگر بچهی من به موسوی رأی داده است، باید کشته بشود. یا اگر اعتراض بکند، باید کشته بشود؟ من حرفم را زدم. احتمالا هم شنیدید دیگر.
شما با نمایندگان مجلس و اعضای کمیته حقیقتیاب مجلس تا حالا ملاقات داشتید؟
آنجا هنوز نرفتم. ولی اوایل که بچهام را پیدا نمیکردم، همانموقع یکبار رفتم که نمایندههای مجلس را ببینم که متأسفانه نتوانستم. یعنی آنها گفتند که جلسهی غیرعلنی دارند. بعد هم که مجلس تعطیل شد. فقط من نامهای فکس کرده بودم به آقای ابوترابی که دنبالهی برنامهی بچهی من را بگیرند که ایشان هم برای دادگاه انقلاب و برای پلیس امنیت نامه دادند. دنبال نامه هم من رفتم اما پلیس امنیت گفتند ما اطلاعی از بچهی شما نداریم.
با کمیتهی رسیدگیکنندهای که آقای موسوی و آقای کروبی تشکیل دادند چه طور، با آنها در تماس هستید؟
من الان دنبالهی پروندهی بچهام را فقط دارم از طریق وکلا میگیرم.
مصاحبه گر: میترا شجاعی
تحریریه: فرید وحیدی