1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

فشار بر رسانه‌ها تا کی؟<br>مصاحبه با بدرالسادات مفیدی

۱۳۸۸ دی ۱, سه‌شنبه

روز گذشته مدیریت روزنامه "فرهیختگان" بیش از ۱۵ روزنامه‌نگار این روزنامه را اخراج کرد. روزنامه "اندیشه نو" نیز توقیف شد. جلوگیری از اطلاع‌رسانی در ایران دامنه‌ای گسترده‌تر از پیش پیدا کرده است.

https://p.dw.com/p/LAs6
عکس: DW-Montage/picture-alliance/dpa

بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران در ایران است.

دویچه وله: خانم مفیدی، فشارهایی که این روزها به مطبوعات وارد می‌آید −از جمله در روزهای اخیر مورد بستن نشریه "اندیشه نو" را داشته‌ایم یا تصفیه جمعی از روزنامه‌نگاران "فرهیختگان" را− به نظر شما ناشی از تغییراتی است که در وزارت ارشاد صورت گرفته یا بیشتر باز به مسائل پس از انتخابات ربط دارد؟

بدرالسادات مفیدی: من فکر می‌کنم این اتفاقات متأثر است از هر دو نکته‌ای که شما به آن اشاره کردید. یعنی هر دو عامل که به گونه‌ای به‌هم مرتبط است، چنین وضعی را برای مطبوعات و روزنامه‌نگاران در کشور ایجاد کرده است. بعد از حوادث انتخابات ریاست جمهوری، برخوردهایی که نسبت به مطبوعات و روزنامه‌نگاران صورت گرفت، برخوردهایی بسیار شدید و سخت بود. هرچند که پیش از این هم، یعنی در سالهای قبل‌تر، ما شاهد برخوردهای نامناسب و سختی نسبت به مطبوعات و روزنامه‌نگاران بودیم. اما بعد از انتخابات به دلیل غلبه‌ی فضای امنیتی بر کشور موج سهمگینی که از جانب جریان حاکم به طرف فعالان سیاسی مخالف حکومت تابیده شد، دامن روزنامه‌نگاران را هم به گونه‌ای گرفت. هرچند که روزنامه‌نگاران بنابر اطلاعاتی که ما شاهدش بودیم، بیشتر بیان‌کننده واقعیت‌های جامعه بودند و کمتر می‌شد آن‌ها را در فایل فعالان سیاسی قرار داد. اما به هر ترتیب یک بخش‌اش همین است که شما گفتید.

بدرالسادات مفیدی
بدرالسادات مفیدی

بخش دیگرش هم همان تغییر و تحولاتی است که در وزارت ارشاد بوده که البته این تغییر و تحولات هم اینک ایجاد نشده است، بلکه پیش از این، در دوره‌ی قبلی ریاست جمهوری آقای احمد‌ی‌نژاد هم، چنین اتفاقی رخ داد. یعنی با روی کار آمدن آقای احمدی‌نژاد و تصدی مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط آقای حسین صفارهرندی با آن سابقه‌ی ویژه‌ای که در روزنامه‌ی کیهان داشتند و آن نگاه خاص و محدودی که نسبت به روزنامه‌نگاران و فعالیت رسانه‌ها داشتند، طبیعی بود که برخوردهای سختی نسبت به مطبوعات صورت گیرد و این راه ظاهرا همچنان ادامه یافته و وزیر جدید هم که متأسفانه دیگر مطلقاً قرابتی با فضای رسانه‌ای کشور نداشته است نیز همین شیوه را دارد ادامه می‌دهد.

الان وضعیت روزنامه‌نگاران بیکار به چه صورت است؟ سازمان «گزارشگران بدون مرز» در اطلاعیه‌اش می‌نویسد که دست‌کم پنجاه نفر در هفته‌های اخیر به خارج از کشور آمده و در کشورهای مختلف پناهنده شده‌اند. در ایران وضعیت چطور است؟

همان طور که شما به گزارش گزارشگران بدون مرز اشاره کردید و به بحث مهاجرت روزنامه‌نگاران، متأسفانه تعداد محدودی بخاطر فضایی که ایجاد شد (نبود امنیت برای روزنامه‌نگاران، احضارهای متعدد، دستگیری آن‌ها یا بیکارشدنشان) در وضعیتی قرار گرفتند که به محض اینکه این امکان برایشان بوجود آمد که از کشور خارج شوند، مهاجرت کردند.

اما تعداد بیشتری هم اینک در کشور هستند که بخاطرروزنامه‌ها و نشریاتی که طی این مدت توقیف یا لغو امتیاز شدند بیکار شده‌اند یا بعضی از آن‌ها متأسفانه می‌بینیم که از سوی کارفرماها اخراج شدند. چون بنابه فشارهایی که از سوی جریان حاکم نسبت به مدیران مسئول وجود دارد، شرایطی بوجود آمده است که هم اینک تعدادی از روزنامه‌نگاران ما بیکارند و این بیکاری هم به لحاظ معیشتی تأثیرات منفی دارد، خصوصاً اگر سرپرستی خانواده‌های خودشان را برعهده داشته باشند، خود این مشکلات را مضاعف می‌کند. در عین حال اگر هم روزنامه‌نگارها سرپرستی خانواده را به عهده نداشته باشند و مشکلات مالی برایشان ایجاد نشود، ولی به نوعی دچار افسردگی و مسائلی از این دست می‌شوند.

علاوه بر این‌ها، ما شاهد افت کیفیت فعالیت مطبوعاتی در ایران هستیم. یعنی هرچه روزنامه‌نگارهای حرفه‌ای و مطبوعات حرفه‌ای را محدود کرده‌اند یا از صحنه خارج کرده‌اند، کیفیت فعالیت کار مطبوعات هم کاهش یافته و نمی‌دانم این ضایعه تا چه زمانی ادامه پیدا می‌کند و تأثیرات منفی‌اش بر روی ترقی این حرفه در این راستا چقدر خواهد بود.

به نظر می‌آید فشاری که از آن صحبت می‌کنید، گریبانگیر روزنامه‌نگارانی هم هست که با مطبوعات وابسته به اصولگرایان معتدل کار می‌کنند. شما این ارزیابی را تأیید می‌کنید؟

قطعاً این طور است. شما نگاه کنید، همین چندی پیش شاهد برخورد با روزنامه‌ی "همشهری" بودیم. به هر ترتیب روزنامه‌ی "همشهری" هم اینک در اختیار جریان اصولگرایان میانه‌رو است. هرچند تعدادی از روزنامه‌نگارانی که در آنجا کار می‌کنند، پیش از این هم زمانی که مسئولیت روزنامه برعهده‌ی جریان نزدیک به اصلاح‌طلبان بود، همچنان دارند فعالیت خودشان را در آنجا انجام می‌دهند. منتهی در شرایطی دارند کار می‌کنند که بمثابه یک شغل به آن نگاه می‌شود و برای این که شغل و معیشت خودشان را از دست ندهند، ناچار به نوعی سازگاری با محیط جدید شده‌اند. اما همین مقدار هم متأسفانه از سوی جریان حاکم تحمل نمی‌شود و ما شاهد برخورد با این روزنامه بودیم که حالا اگر یک قوتی در آن جریانی که هم اینک روزنامه‌ی "همشهری" را اداره می‌کند وجود نداشت یا لابی‌ها و نفوذهایی که در قدرت دارند، این روزنامه هم همچنان توقیف می‌ماند. ولی به هر ترتیب می‌شود گفت با مصونیت‌های اندکی که برایشان وجود دارد، این روزنامه توانست مجدداً به فعالیت خود ادامه دهد.

اما از سوی دیگر ما شاهد برخورد با یکسری از روزنامه‌نگارانی هستیم که هم اینک دارند در روزنامه‌های نزدیک به جریان اصولگرا کار می‌کنند، ولی دارند با آن‌ها برخورد می‌کنند، آن‌ها را اخراج می‌کنند. و این‌ها ناشی از همان پایین بودن سطح تحمل جریان حاکم است که قناعت نمی‌کند به وضعیتی که هم اینک برایش وجود دارد. هم اکنون رسانه‌ی ملی، رادیو و تلویزیون را با بینندگان بسیار در سراسر کشور در اختیار دارند. در عین حال مطبوعات زیادی را در اختیار دارند. خبرگزاری‌های زیادی را در اختیار دارند، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی در اختیار این‌ها است. تعداد کمی رسانه‌هایی وجود دارند، آن‌هم در حد محدود یک چندتایی روزنامه و مکتوبه و تعداد اندکی هم سایت که متعلق به جریان مستقل و منتقد دولت است که دارد به فعالیت خودش در فضای بسیار سختی ادامه می‌دهد. مرتباً بخشنامه‌هایی از سوی وزارت ارشاد دریافت می‌کنند، نامه‌هایی دریافت می‌کنند، اخطارها و تذکرهایی که تمام این‌ها آن‌ها را تحت فشار قرار می‌دهد که اخبار خودشان را راجع به وقایع محدود انعکاس بدهند، کاملاً کنترل شده مطالب را به چاپ رسانند. سایت‌هایی که می‌شود گفت در اختیار جریان اصلاح‌طلب است، کاملاً فیلتر است و به سختی می‌شود داخل آن‌ها رفت.

همین روزنامه‌ها را ما پریروز شاهد بودیم که برای خبر به این مهمی، این که آیت‌الله منتظری درگذشت، چگونه تحت فشار قرار دادند که مطالب مربوط به این واقعه و ضایعه‌ی مهمی که در کشور رخ داده است، را چه طور سانسور کنند و نمایندگانی از وزارت ارشاد به چاپخانه‌های بعضی از این روزنامه‌های مستقل و منتقد دولت فرستادند که بروند و کنترل‌شده بگذارند فقط در حد پیام تسلیت رهبری این خبر را پوشش بدهند. خب شما ببینید، چنین شرایطی هم اینک متأسفانه برای مطبوعات ایران وجود دارد. طبیعتاً وقتی از سوی جریان حاکم اینقدر نگاه انحصارطلبانه‌ای نسبت به فضای اطلاع‌رسانی در کشور موجود است، خب این دامن روزنامه‌های تقریباً اصولگرای میانه‌رو را هم به تدریج می‌گیرد.

تا چه حد جریان حاکم با وسائل فشاری که به کار می‌گیرد، می‌تواند با این تحولات رسانه‌ای که الان در دنیا هست، مقابله کند و موفق شود؟

به طور مقطعی ممکن است بتواند جلوی گردش آزاد اطلاعات را در کشور بگیرد. اما در درازمدت این امکان وجود ندارد. یعنی کسانی که دنبال دریافت اخبار و اطلاعات درست و صحیح هستند، قطعاً روش‌هایی را پیدا می‌کنند که به این اطلاعات و اخبار دست پیدا کنند. همان طور که اشاره کردم، مطبوعات تحت فشارند، زیر تیغ هیئت نظارت بر مطبوعات قرار دارند و به هر ترتیب کاملاً ذره‌بین هیئت نظارت بر مطبوعات روی آن‌ها وجود دارد. از سوی دیگر هم سایت‌ها فیلتر شده‌اند. چندتا از شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای از جمله "بی‌‌بی‌سی" یا "صدای آمریکا" که هم اینک استقبال زیادی در ایران از سوی مردم به عنوان یک منبع خبری تقریباً مورد اطمینان‌تر از آنها وجود دارد - نمی‌خواهم کاملاً بر تمامی فعالیت این رسانه‌ها صحه بگذارم، ولی تقریباً به عنوان رسانه‌های خبری که اخبار را آزادتر در اختیار مردم می‌گذارد- در رابطه با همین هم شاهد موج زیادی از پارازیت‌ها در کشور هستیم که این پارازیت‌ها باعث می‌شود برخی مناطق در ایران قادر به دریافت اخبار این شبکه‌های ماهواره‌ای نیستند.

اما به هر ترتیب هرچه این طرف، یعنی حاکمیت جمهوری اسلامی، در برابر اینکه مردم بتوانند دسترسی به اطلاعات آزاد پیدا کنند دارد مقابله می‌کند، از سوی مقابل هم، بخاطر پیشرفت‌ها و تکنولوژی‌ها و بسترهایی که وجود دارد، راه‌هایی ایجاد می‌شود که مردم بتوانند آزادانه آن اخباری را که خودشان می‌خواهند دریافت کنند. و من معتقدم این تلاش‌های حاکمیت موقتی است و بزودی ناکام خواهد ماند.

مصاحبه‌گر: کیواندخت قهاری

تحریریه: بابک بهمنش

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر