«فشار اقتصادی، پاشنه آشیل ایران»
۱۳۸۷ آذر ۱۸, دوشنبهسرمستی از پیروزی در انتخابات، بحران مالی جهانی و حملات تروریستی بمبئی، یک موضوع را در آمریکا به حاشیه راندند، موضوعی که میتواند آرامش جهان را در سال ۲۰۰۹ به شدت به خطر بیاندازد. برخی کارشناسان آمریکایی همچون دنیس راس، فرستاده این کشور در خاورمیانه در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون، بر این عقیدهاند که برنامههای اتمی ایران «بزرگترین چالش سیاست خارجی» برای باراک اوباما، رئیس جمهور جدید آمریکاست. در حالی که تنها چند هفته به ورود رسمی اوباما به کاخ سفید باقی مانده، نهادهای سیاسی مهم، نسبت به خطر ایران هشدار میدهند و این کشور را در آستانه دستیابی به بمب اتم میدانند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز تردید دارد که بتواند در مورد ماهیت برنامههای هستهای تهران در یک سال آینده به نتیجه روشنی برسد. محمد البرادعی، مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، امید خود را به سیاست خارجی باراک اوباما در قبال ایران بسته است. در این میان تهران با شادمانی از افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده خود و آزمایش موفقیتآمیز موشکهای جدید خبر میدهد. اسرائیل نیز به نوشته "یروزالمپست"، برای حمله پیشگیرانه به ایران، حتی بدون پشتیبانی ایالات متحده، آماده میشود.
«ایران هستهای غیر قابل قبول است»
اوباما نظر خود در مورد ایران را به روشنی بیان کرده است: «ما نمیتوانیم به ایران اجازه دهیم که به سلاحهای هستهای دست پیدا کند.» چنین اتفاقی منطقه را ناآرام کرده و مسابقه تسلیحاتی به راه خواهد انداخت؛ اسرائیل، «مهمترین متحد ما» تهدید شده و راه برای دسترسی تروریستها به سلاحهای هستهای هموارتر خواهد شد. اوباما همچنین در ماه اکتبر گذشته اعلام کرد که «ایران هستهای قابل قبول نخواهد بود. من به هر کاری دست میزنم تا از این رخداد جلوگیری کنم و در این راه گزینه نظامی را نیز از دستور کار خارج نخواهم کرد» .
رئیس جمهور جدید آمریکا قصد دارد با «دیپلماسی سختگیرانه» تهران را وادار به تغییر تصمیم کند و در شرایطی خاص حتی مستقیما با مقامات جمهوری اسلامی گفتوگو نماید. تصمیم اوباما برای استفاده از راههای مسالمتآمیز در مجابکردن تهران به انصراف از تولید سلاح هستهای، اما به نظر برخی کارشناسان، رابطه آمریکا و آلمان را خدشهدار میکند. زیرا در حال حاضر نخستین گام متصور برای حل مناقشه هستهای ایران، تشدید تحریمهای اقتصادی است که میتواند بدون توجه به کارشکنیهای روسیه و چین در شورای امنیت سازمان ملل، تنها از سوی غرب دنبال شود. این در حالی است که آلمان نمیخواهد بازار صادرات ایران را از دست دهد و تأکید میکند که هرگونه تصمیم در مورد ایران باید از مجرای سازمان ملل و با اجماع همگانی، از جمله روسیه وچین، صورت گیرد. باراک اوباما روز یکشنبه گذشته با تأکید بر اینکه «اولین گام باید تشدید تحریمهای اقتصادی باشد»، به مناسبات اقتصادی گسترده کشورها با ایران اشاره کرد. به نظر میرسد که او در سخنان خود تأکید ویژهای بر روابط تجاری آلمان-ایران داشته است.
«آلمان عاشق ایران است»
روزنامههای محافظهکار ایالات متحده در روزهای اخیر به انتقاد از مناسبات تجاری آلمان با جمهوری اسلامی و کنفرانس اخیر اتاق بازرگانی ایران و آلمان در هامبورگ پرداختهاند. "وال استریت ژورنال" مینویسد: «آلمان عاشق ایران است». آلمانیها آنقدر که از گسترش تحریمها نگرانند، از یک بمب اتمی ایرانی نگران نیستند. به همین دلیل است که نمایندگان بانکهای ایرانی مانند بانک ملی به هامبورگ دعوت شده بودهاند. حسابهای بانک ملی را اتحادیه اروپا درماه ژوئن مسدود کرد. اوباما باید «ستایشگران آلمانی خود» را به تشدید تحریمها متقاعد کند. به نوشته "واشنگتن تایمز"، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، که همواره بر مسئولیت ویژه آلمان در برابر اسرائیل تأکید میکند، در مورد ایران «تسلیم فشار صادرکنندگان آلمانی شده است».
اختلاف در روشها
در مورد خطر برنامههای هستهای ایران در ایالات متحده اختلافی وجود ندارد، کشمکشها بیشتر در مورد روشهای مقابله با این خطر است. ریچارد هاس، رئیس "شورای روابط خارجی"، از نظریه «مذاکرات مستقیم بدون پیششرط» دفاع میکند، حتی اگر «تضمینی برای موفقیت دیپلماسی» وجود نداشته باشد. او در مورد گزینه نظامی هشدار میدهد: «حمله نظامی در وقت صرفهجویی میکند، اما حلال مشکل نیست. این کار ایران را به اقدامات تلافیجویانه علیه مواضع آمریکا در عراق و افغانستان وا میدارد و بهای نفت را نیز بالا میبرد.»
گروهی دیگر از کارشناسان اما در مورد راهحل صلحآمیز هاس تردید دارند. پیتر بروکس از بنیاد "هریتیج" آمریکا بر این عقیده است که «راههای دیپلماتیک امکان موفقیت کمتری دارند.» سیاست قول کمکهای مالی و گسترش همکاریها – آنچه که به سیاست چماق و هویج معروف است – بیمعنی است، «به دلیل اینکه بمب اتم بزرگترین هویج است». تلاشهای درازمدت اروپاییها – آلمان، انگلیس و فرانسه – ثابت کرد که مذاکرات نتیجهای نخواهند داشت. این قابل درک نیست که آلمان همچنان قراردادهای تجاری با ایران را بیمه میکند.
بروکس در مورد موفقیت سیاست اروپائیان در قبال ایران میگوید، تعریف دیوانگی این است که «عملی ثابت با نتیجهای یکسان را تکرار کنی و با وجود این، کار را همواره ادامه دهی، به امید اینکه نتیجهی دیگری حاصل شود».
یک دیپلمات ایتالیایی که سالها در تهران کار میکرده، در مراسمی که بنیاد "هریتیج" در واشنگتن ترتیب داد، گفت: «ما در باره ملاها نه با تحلیلگران سیاسی، بلکه با روانشناسان مشورت میکردیم».
جیمز فیلیپس، کارشناس مسائل خاورمیانه، در مورد سیاست گفتوگوی اوباما با مقامات ایران هشدار میدهد و معتقد است که این راهکار میتواند به عنوان عاملی برای تبلیغ و وقتکشی تهران مورد استفاده قرار گیرد. «این یک رژیم انقلابی-اسلامی است» و به همین دلیل علاقهای به گفتوگو یا رفع کدورت با «شیطان بزرگ»، آمریکا ندارد. تنها «پاشنه آشیل» رژیم تهران، اقتصاد است، اگر محدودیتها به همین ترتیب تشدید شوند، ثبات رژیم بنیادگرای تهران به طور جدی به خطر خواهد افتاد.