عبدالفتاح سلطانی: احضار سه هنرمند برجسته سینما غیرقانونی است
۱۳۸۷ مرداد ۳۱, پنجشنبهچندی پیش برای بهنود شجاعی، جوانی که قبل از هجده سالگی در یک نزاع خیابانی نوجوان دیگری را به قتل رسانده بود، حکم اعدام صادر شد. در همان زمان، تلاشهایی برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول صورت گرفت که نتیجهای نداشت.
به همین دلیل، عزتالله انتظامی، پرویز پرستوئی و کیومرث پوراحمد، اقدام به بازگشایی یک حساب بانکی کردند و از مردم خواستند که با ریختن پول به این حساب، مبلغ دیه مقتول را تهیه کنند تا محکوم به اعدام از مرگ نجات پیدا کند.
اکنون این سه هنرمند به دادگاه امور جنایی تهران احضار شدهاند. شاملو، بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی، به خبرگزاری پارس گفت: «خانواده مقتول، در تمام مراحل رسیدگی به پرونده، تقاضای قصاص داشتهاند و حاضر به هیچگونه گذشتی نبودهاند. بنابراین اقدام هنرمندان غیرقانونی است.»
شاملو همچنین در گفتوگو با خبرگزاری فارس، بهنود شجاعی را یک «قاتل جانی» خواند که این هنرمندان با تحت تأثیر قراردادن احساسات مردم، سعی در نجات او داشتهاند.
عبدالفتاح سلطانی، وکیل و عضو کانون مدافعان حقوق بشر، در مورد احضار این هنرمندان میگوید در این اقدام هیچگونه عمل خلافی وجود ندارد و این قاضی بدون پایه قانونی دست به صدور این احضاریه زده است.
دویچهوله: آقای سلطانی آیا بازگشایی یک حساب برای کمک به جمعآوری دیه از نظر قوانین ایران جرم محسوب میشود، هرچند که این فرد مجرم باشد و جرمش هم ثابت شده باشد؟
عبدالفتاح سلطانی: اولا پاسخ این سوال قطعا این است که اینگونه اقدامات نه فقط مجرمانه نیست، بلکه اقدامات خیرخواهانه و خداپسندیدهایست که هر انسانی برای کمک به همنوعان خودش میتواند انجام دهد، مخصوصا اگر بحث هموطن مطرح باشد و نوجوانی پای اعدام باشد. قطعا هر انسانی که بخواهد در این راستا اقدام بکند، این اقدامش انساندوستانه است و قطعا نمیتواند جنبهی مجرمانه داشته باشد. البته من از محتوای پرونده اطلاعی ندارم، اما تاسفانگیز است که بهخاطر نبودن یک نظارت جدی بر عملکرد برخی از قضات، متاسفانه گاهی چنین اقدامات غیرقانونی انجام میشود. من معتقدم قضات شریف و زحمتکش در دستگاه قضایی بسیار زیادند، اما در جاهای حساس متاسفانه سعی میکنند از وجود قضات مستقل و باسواد و دقیق در کار کمتر استفاده کنند. حالا یا بهخاطر بیتجربگی یا بهخاطر بیدقتی یا به هر دلیل و انگیزهی سیاسی، توسط بعضی قضات اقداماتی میشود که تاسفبار است. یعنی از یک فرد عادی هم چنین اقدامی اصولا پسندیده نیست. ما اگر یک نگاه انساندوستانه به قضایا داشته باشیم و حتا یک نگاه واقعبینانه به آنچه که در قرآن هست، میبینیم اگر کسی کشته بشود، در قرآن به خانوادهاش، به اولیای دم توصیه شده که اگر ببخشید بهتر است. یعنی همانجایی که گفته قصاص، گفته اگر ببخشید بهتر است. وقتی توسط قرآن به اولیای دم توصیه میشود که اگر قاتل را ببخشند این بهتر و پسندیدهتر است، چهطور ما عملکرد سه هنرمند مشهور را، که واقعا خدمتگزار این جامعه هستند، بهخاطر این که میخواهند یک کمک انساندوستانه بکنند، مورد مؤاخذه قرار میدهیم؟ این ازعجایب روزگار است و امیدوار هستیم مقامات عالی قوه قضائیه جلوی این اقدامات را بگیرند تا بدتر از این نشود.
ولی بازپرس شعبهی اول دادسرای امور جنایی، حتا حکم به مسدود کردن این حساب داده است. پس به نظر میرسد یک منبع و یک مرجع قانونی برای صدور این حکم باید وجود داشته باشد. درست است؟
- حالا ممکن است قاضی جوانی باشد، کمتجربه باشد یا احساسی عمل کرده باشد، من نمیدانم انگیزهاش چه هست. ولی من فکر میکنم مقامات عالی قضایی باید هرچه سریعتر تدبیری بیندیشند و این آقا را راهنمایی و ارشاد کنند که از این اقدامات غیرقانونی دست بردارد و اجازه ندهند با این اقدامات غیرمعمول و غیرخردمندانه، با آبرو و حیثیت قوه قضائیه بازی شود.
در یک اقدام دیگر، به گزارش خبرگزاری «ایلنا»، یکی دیگر از بازیگران سینما به نام خانم گلشیفته فراهانی، بهخاطر بازی در یک فیلم هالیوودی ممنوعالخروج شده و گویا به ایشان تذکر هم داده شده است. من میخواستم در مورد این ممنوعالخروج کردن افراد سؤال کنم که اینروزها خیلی هم زیاد بهچشم میخورد، فعالان مدنی، فعالان زنان و فعالان دانشجویی را ممنوعالخروج میکنند، چه مبنای قانونی برای ممنوعالخروج کردن فرد وجود دارد؟
متاسفانه، همانطوری که گفتم و شما هم فرمودید، در این یکی دو سال اخیر اقدامات زیادی در رابطه با ممنوعالخروج کردن اشخاص ازجمله ممنوعالخروج کردن سرکار خانم گلشیفته انجام شده که این جای تاسف است و هیچ دلیلی هم برای این کار واقعا ندارند. میدانید که آزادی اشخاص برای تردد به خارج از کشور یکی از حقوق و آزادیهای اساسی هر فرد است و برای جلوگیری از این آزادی، حتما باید دلیل قوی داشته باشیم. مثلا اگر کسی مرتکب قتل یا آدمربایی بشود یا مرتکب اختلاس بزرگی بشود یا جرائم مادی، ممکن است بهخاطر اینکه از چنگال عدالت فرار نکند، او را ممنوعالخروج کنند. در این موارد اشکالی ندارد، چون یک امر مهمتری وجود دارد، بحث اینکه جنایتی مطرح شده است. اما وقتی یک هنرمند یا بازیگر را بهخاطر مسایل پوچ و بیاساس بخواهند ممنوعالخروج کنند، این در واقع یعنی تضییع حقوق و آزادیهای فردی اشخاص و نقص حقوق شهروندیشان بدون جهت. اینها همه از موارد صریح نقض حقوق بشر است. امیدوار هستیم که مسئولین امر توجه بکنند که واقعا اینها با آبرو و حیثیت مملکت بازیکردن است. اگر قرار باشد کسی متهم به تبلیغ علیه نظام بشود، کسانی که این کارها را میکنند دارند در واقع عملا علیه نظام تبلیغ میکنند. من متاسفم که هیچ دستگاه نظارت جدی برعملکرد بعضی از مامورین یا مسئولین و یا بعضی از قضات وجود ندارد. اگر با چهارتا از این قضات، با چهارتا از این مامورین که اینجوری رفتار میکنند، برخورد جدی بشود، مواخذهشان بکنند، دیگر اینجور آشکارا حقوق و آزادی اشخاص را زیرپا نمیگذارند. واقعا امیدوار هستیم که مسئولین عالیرتبهی مملکت به فکر بیفتند و چارهای بیندیشند و با یک اعمال نظارت جدی، جلوی این همه نقض آشکار حقوق بشر را بگیرند.