1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

صلح خاورمیانه، شاید وقتی دیگر

۱۳۸۷ آذر ۳۰, شنبه

محمود عباس جمعه شب وارد واشنگتن شد.ناظران یادآور می‌شوند که خلاف وعده‌ها، قرارداد صلح بین اسراییل و فلسطین تا پایان سال ۲۰۰۸ امضا نشد.ملاقات عباس و بوش در واپسین روزهای سال میلادی هم کمکی به تحقق این رویا نخواهد کرد.

https://p.dw.com/p/GKGn
دیدار محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با جرج بوش رئیس جمهور آمریکا جنبه نمادین و وداع خواهد داشت و انتظار نمی‌رود این دو مقام در مورد صلح خاورمیانه گفتگوئی موثر انجام دهند
دیدار محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با جرج بوش رئیس جمهور آمریکا جنبه نمادین و وداع خواهد داشت و انتظار نمی‌رود این دو مقام در مورد صلح خاورمیانه گفتگوئی موثر انجام دهندعکس: AP

محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در دیدار با جرج بوش رئیس جمهور آمریکا از تلاش‌های او در روند صلح خاورمیانه تشکر کرد. هنوز ساعاتی از ملاقات این دو نگذشته بود که دو موشک از سوی نوار غزه بسوی مناطق اسرائیلی پرتاب شد. این حمله یک روز پس از پایان آتش بس بین اسرائیل و حماس صورت گرفت. در عکس العمل نسبت به این اقدام، نیروی هوائی اسرائیل نیز به نوار غزه حمله برد و در بمباران این منطقه یکی از اعضای گردان الاقصی را به قتل رساند.

طرحی جاه‌طلبانه

محمود عباس و جرج دبلیو بوش از مذاکرات آناپولیس در نوامبر سال ۲۰۰۷ مناسبات و مذاکرات متعددی با یکدیگر داشته‌اند. در آن مذاکرات، دولت آمریکا طرحی را پیش‌ نهاد که بر اساس آن می‌بایست روند صلح خاورمیانه تا پایان سال ۲۰۰۸ به یک نقطه عطف برسد.

,این طرح اما بلند پروازانه بود: منازعه‌‌ی دهها ساله میان اسراییل و فلسطین باید تا پایان سال ۲۰۰۸ خاتمه می‌یافت. شرکت کنندگان در این کنفرانس عبارت بودند از اسراییل، فلسطین، نمایندگان کشورهای عربی، اتحادیه اروپا و روسیه. تلاش‌های دولت آمریکا و سفرهای مکرر کوندالیزا رایس وزیر خارجه آمریکا، برای تحقق شعار این نشست، حاصلی اندک داشت.

پافشاری بر مواضع همیشگی

عدم تحقق این وعده را نمی‌توان تنها به پای تقصیر آمریکا نوشت. موانع برای برقراری صلح در خاورمیانه و تقسیم اورشلیم/بیت‌المقدس بسیارند. تنها طرفین منازعه قادرند از عهده این وظیفه پهلوانانه برآیند. مشکل اینجاست که مواضع هر دو طرف، از سالها پیش به این سو ثابت مانده است. اسراییل اصرار دارد که اورشلیم، پایتخت اسراییل بماند و فلسطینیان، تعامل با این دولت را تنها در صورتی میسر می‌دانند که بخش شرقی بیت‌المقدس، خاک آنها محسوب گردد. همزیستی دو خلق در یک پایتخت مشترک، هنوز بدون دورنماست.

وجوه مشترک عباس و اولمرت

رهبران اسراییل و فلسطین در دیدارهای منظم خود که هر دو هفته یکبار صورت می‌گیرد، به پیشرفت‌هایی در اصول اولیه‌ی قرارداد صلح رسیده اند. مضمون این توافق‌ها اما هنوز برای رسانه‌ها و افکار عمومی روشن نیست.

محمود عباس با وجود تسلط سازمان حماس بر نوار غزه، از اعتبار و محبوبیتی در خور بهره‌مند است. اما تردیدی نیست که وی بدون حمایت حماس و اسماعیل هنیه، قادر نیست قرارداد پایداری با اسراییل منعقد کند.

اولمرت نیز به عنوان شریک گفتگوی عباس از موقعیتی با ثبات برخوردار نیست. وی در دوسال گذشته، زیر فشار اتهام‌هایی چون فساد مالی و اخلاقی بوده است. هر چند به عباس نیز اتهام فساد دولتی زده می‌شود اما کارکرد قانونی چنین اتهام‌هایی در اسراییل، به مراتب از مناطق خودگردان فلسطینی بیشتراست. سنگینی این اتهام‌ها، اولمرت را وادار به کناره‌گیری از مقام خود در ماه سپتامبر کرد.

مقصر کیست؟

موقعیت عباس و اولمرت تا حدودی شکننده است. مخالفان این‌دو اما قدرتمند هستند و از ابزارهای سیاسی و تکیه‌گاههای اجتماعی خود به بهترین وجه استفاده می‌کنند. باز نشدن گره منازعه خاورمیانه و عدم تحقق قرارداد صلح، گناه هیچیک از آنها نیست. پیچیدگی موضوع و گوناگونی نیروهای موافق و مخالف، راهی طولانی پیش روی صلح خاورمیانه می‌نهد.

پرش از قسمت در همین زمینه