صدور احضاریه برای قطب دراویش گنابادی
۱۳۹۰ اردیبهشت ۴, یکشنبهنورعلی تابنده، ملقب به مجذوبعلی شاه، قطب دراویش نعمتاللهی گنابادی است که در زمان دولت موقت مهدی بازرگان مدتی معاونت وزارتخانههای ارشاد و دادگستری را بر عهده داشت. برای وی حکم احضاریه در رابطه با دفن اموات دراویش در گورستان مزار سلطانی در بیدخت گناباد (استان خراسان) صادر شده که مزار بسیاری از دراویش گنابادی است.
در سالهای اخیر جمهوری اسلامی بر شدت فشار خود بر اقلیتهای مذهبی در ایران افزوده است. دراویش گنابادی نیز که "اهل طریقت" خوانده میشوند (در مقابل فقها که اهل شریعت نام گرفتهاند)، با احضار، بازداشت، حبس و نیز حمله به محل تجمع و عبادت خود روبرو بودهاند. به اعتقاد ناظران مسائل حقوق بشر ایران، افزایش فشار بر دراویش به خاطر گرایش فزاینده جوانان ایرانی در سالهای اخیر به عرفان بوده است.
مصطفی آزمایش، نماینده دراویش گنابادی در خارج از ایران، در مصاحبه با دویچه وله، به جنبه سیاسی این قضیه نیز اشاره کرده، میگوید که دراویش در طول انتخابات ریاست جمهوری گذشته از مهدی کروبی حمایت کردند، حکومت مهدی کروبی را در موقعیت حصر و حبس قرار داد و حال از بیم واکنش دراویش فشار بر آنان را افزایش داده است.
در بهمن ماه سال ۱۳۸۴ گروهی از اعضای بسیج در شهر قم پس از چندین روز محاصره حسینیه شریعت متعلق به دراویش گنابادی، این حسینیه را اشغال کردند. طی درگیریهای شدیدی که در این واقعه رخ داد، ۱۲۰۰ تن از دراویش گنابادی بازداشت و دهها تن از آنان مجروح شدند.
حمله به حسینیه دراویش گنابادی در بروجرد در آذر ماه ۱۳۸۶ نیز منجر به بازداشت و زخمی شدن دهها تن از دراویش شد.
در سال ۱۳۸۸ ماموران اداره اطلاعات گناباد با دراویشی درگیر شدند که قصد خاکسپاری یکی از هممسلکان خود را در مزار سلطانی بیدخت گناباد داشتند. مزار سلطانی مدفن اقطاب و مشایخ دراویش سلسله نعمتاللهی در بیدخت است. ماموران اطلاعاتی عمل دفن مردگان در این محل را "غیربهداشتی" خوانده بودند.
مریم مشفق، یکی از وکیلان دراویش گنابادی، به پرسشهایی در مورد احضار قطب دراویش و پرونده دراویش دیگر پاسخ گفته است.
دویچه وله: خانم مشفق، خبر صدور احضاریه برای آقای تابنده، قطب دراویش گنابادی در ایران، منتشر شده است. آیا شما که وکیل چند تن از دراویش گنابادی هستید، از این خبر مطلع هستید؟
مریم مشفق: بله احضاریهای برای ایشان، برای حسینیه امیرسلیمانی آمده که ایشان برای اخذ توضیح در محکمه حاضر شوند. چون پرونده مربوط به "بیدخت" بوده، به تهران، دادسرای ناحیهی ۱۲ نیابت دادهاند. البته با صحبتهایی که شد، حضور ایشان در دادگاه اینجا و بیدخت لازم نشد. الان وکیل محترمشان که بسیار هم در کار خودشان استاد هستند، دنبال کارشان را میگیرند که انشاالله این پرونده در بیدخت مختومه شود. چون در هر صورت، مبنای قضایی نداشت و با رایزنیهایی که شده، فکر میکنم اصلاً این پرونده منتفی شود.
ممکن است توضیح بدهید که اساساً به چه علت ایشان را احضار کرده بودند؟
در ارتباط با پروندهی هشت نفری که در بیدخت دستگیر شده بودند، ایشان نیز به عنوان معاونت در این کار احضار شده بودند.
ممکن است در مورد این پرونده توضیحی بدهید؟ این هشت نفر را به چه علت گرفته بودند؟
در جزییات این کار نبودم، فقط میدانم که تحصن کرده بودند. دادگاه هم تیر را به طرف ایشان گرفته بود که شما معاون این کار هستید، که برای خود ما هم سئوال بود که اصلاً این چه اتهامی است که پای ایشان را به میان بکشند. من فکر میکنم میخواستند شوکی بدهند؛ طبق معمول حرفهای بیدلیل بیمعنیای که همیشه میزنند.
بر مبنای جزییاتی درباره این احضاریه که در رسانههای مختلف آمده، گفتهاند موضوع دفن اموات در گورستان مزار سلطانی مطرح بوده است.
حکومت ما یا مسئولین میگویند، در اینجا نباید کسی را دفن کنید، چون باعث نفوذ میکروب به قنات و آب آنجا میشود. در حالی که مدت بسیار طولانیای است که این خاکسپاریها در آنجا انجام میشود و بههیچوجه نظم عمومی را تهدید نمیکند و از قبل هم بوده و خواهد هم بود. بههرحال به نوعی دارند فشار میآورند و دلایل واهی و ایرادات بیمبنا و بیقانونی وارد میکنند. چون حکومت ما بههیچ وجه از حضور زائران در بیدخت راضی نیست.
وکلا توانستهاند نشان دهند که چنین اتهامی بیمورد است؟
هر چیزی یک دلیل متقن میخواهد. وقتی کسی حرف بیمعنی و اتهام بیمعنی میزند، اصلاً دفاعی ندارد. البته وکلای محترم پرونده با ادلهی متقنی که هست، انشاالله این دولت و حکومت را مجاب کنند. هربار هر اتفاقی افتاده دلایل بیمعنا بوده، اما متأسفانه هیچ گوش شنوایی وجود ندارد. همهی مسائل سلسله واضح و روشن است، هیچ مخفیکاری هم در کار نیست، اما متأسفانه مسائل ناموسی و همینطور اتهامات سیاسی به آنان وارد میکنند. در حالیکه آنان بر ایناند که اصلاً در امور سیاسی وارد نشوند. در هر حال ما دفاعمان را میکنیم و هر جا پروندهای بوده، ما ادلهی محکمی داشتهایم که روی پرونده گذاشتهایم.
شما وکیل دو گروه از دراویش گنابادی هستید. ممکن است راجع به پروندهی موکلانتان توضیح بدهید؟
ما ۱۲۰۰ نفر مصدوم در بروجرد داشتیم که چون دستور کلی به کلیهی بیمارستانها و پزشک قانونیها داده بودند که این دراویش را ویزیت نکنند و گواهی پزشکی قانونی ندهند و حتی بیمارستانها پذیرش نمیکردند، ما نتوانستیم موکلانمان را به بیمارستان یا پزشکی قانونی ببریم و گواهی بگیریم.
در نتیجه، آنها به مرور خوب شدند و ۱۳ نفر ماندند که جراحاتشان فوقالعاده شدید بود. یعنی دو تا تخلیهی چشم داریم، آقای رومیانی را در قم داریم که به دستشان تیر خورده است. مجروحان ساچمهای خیلی داریم که شاید حدود ۱۰۰، ۲۰۰ و یا ۳۰۰ ساچمه توی پاهایشان است که این ساچمهها بسیار خطرناکاند.
این پرونده هنوز مفتوح است؟
بله، در دادسرای کارکنان دولت هنوز مفتوح است و همچنان آن را مفتوح نگه داشتهاند و هیچ دستوری نمیدهند. پرونده راکد مانده است و تا الان هم موکلین ما را، علیرغم درخواستهای مکرر، به پزشکی قانونی معرفی نکردهاند.
آیندهی این پرونده را چطور میبینید؟
با دادرسیای که دارد پیش میرود، در اینجا جای متهم و شاکی عوض شده است. یعنی ما که شاکی هستیم، شدهایم متهم و موکلان ما را بههیچوجه به پزشکی قانونی معرفی نمیکنند. پروندهها را معمولاً مسکوت نگه میدارند و بینتیجه میمانند. آنهایی هم که به آن رسیدگی شده، به حبس و جزای نقدی کشیده میشود.
ولی راجع به پروندهی آقای تابنده هم که خوشبختانه تا حالا هیچ مشکلی پیش نیامده و با رایزنیهایی هم که شده، مساعدتهایی کردهاند. درست است که اتهام از پایه بیدلیل و بیقانون است، ولی خیلی مساعدت شده و الحمدالله فکر میکنم پروندهی ایشان مختومه شود. در ارتباط با پروندهی بروجرد هم که پنجم اردیبشهت دادگاه تشکیل میشود، برای اخذ توضیح از متهمان است.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: بابک بهمنش