شوراهای شهر جدید و معضل بلندمرتبه سازی
۱۳۹۲ تیر ۱۲, چهارشنبه
در جریان کارزار انتخاباتی شوراهای شهر که عملا تحتالشعاع انتخابات ریاستجمهوری قرار گرفت، اینجا و آنجا تدوام و تشویق ایجاد ساختمانهای بلند در تهران و شهرهای بزرگ نیز به یکی از محورهای بحث و نقد بدل شد.
به خصوص این نکته برجسته بود که شهرداری کنونی تهران ورای مصوبات شورای شهر در حال افزایش بیرویه متراکمسازی است.
به ویژه در طرح تفضیلی جدید تهران که از ابتدای سال ۱۳۹۱ به اجرا درآمده، مبنا این است که متوسط طبقات ساختمان در تهران دو طبقه است و این میزان باید در افق ۱۴۰۴ به چهار طبقه برسد. در همین راستا میزان کسب عوارض برای ساخت و ساز در تهران به نسبت افزایش طبقات کاهش یافته تا وسوسه بیشتری برای متراکمسازی بوجود آید.
دامنه عواقب ایجاد ساختمانهای بلند
در شهرهایی که اراضی حاشیهای آنها محدود است یا به خاطر مصالح مربوط به حفظ محیط زیست و سایر موانع و اولویتها امکان رشد افقیاشان محدود و مشکلزاست معمولا با شرایط سختی از ساخت بناهای بلندمرتبه به عنوان یکی از راههای هماهنگ کردن شهر با روند رشد جمعیت و اسکان بهینه شهروندان استفاده میشود.
در ایران تراکم عمودی ساختمانها در دهههای پیش از انقلاب در مقیاسی نه چندان گسترده و عمدتا با هدف مدرنسازی یا بهمنظور به نمایشگذاشتن نوعی از اقتدار و عظمت برای موسسات اقتصادی بزرگ جریان داشت. با وقوع انقلاب این روند به مدت یک دهه متوقف شد، اما در دوران موسوم به "دوران سازندگی" با راهیافتن غلامحسین کرباسچی به شهرداری تهران، این کار دوباره از سر گرفته شد که البته توجیهتازهاش حفظ محیط زیست و ضرورتهای معطوف به ایجاد کمربند سبز به دور تهران بود. اما افزایش بیمحابای متراکمسازی بدون درنظرگرفتن پیامدهای آن پایتخت را بیش از پیش با دشواری روبرو کرد.
متاثر از سیاست تهاجمی متراکمسازی، طی یکی دو دهه اخیر تهران و برخی دیگر از شهرهای ایران شاهد قد برافراشتن قارچگونه ساختمانهای بلند در مناطقی بودهاند که از نظر راه های ارتباطی و سایر امکانات شهری ، به هیچ روی کشش کافی برای تمرکز چنین جمعیتهای بزرگ انسانی را نداشتهاند. فاجعه اصلی اما زمانی رخ میدهد که سانحهیی در این گونه ساختمانهای متراکم روی دهد. تنها عبور نیروهای امداد و نجات از میان صفوف فشرده اتومبیلهای موجود در خیابانهای کم عرض این مناطق و رسیدن به محل حادثه، بخش مهمی از زمانهای حیاتی و انرژی این نیروها را هدر خواهد داد.
بحث متراکمسازی در انتخابات شوراها
علاوه بر این، حاشیه نشینی به صورت هرج و مرج گرایانه آن گسترش یافته و برهمخوردن بیش از پیش توازن میان فضا و جمعیت در کنار افزایش سرسامآور تعداد خودروها گره کور ترافیک را هم کورتر کرده است. قیمت زمین نیز دچار افزایش جهشی شده و بازار پرسودی برای زمینخواران و دلالان ایجاد کرده است. با این همه، از آنجا که سیاست متراکمسازی درآمد کلانی را نصیب شهرداریهای میکند، همچنان ادامه یافته و در دوره شهرداری محمدباقر قالیباف نیز بعضا ابعاد تازهتری پیدا کرده است.
در آخرین جلسات شورای سوم شهر تهران که دوران آن به زودی تمام میشود، برخی ازاعضا مجددا بر عواقب منفی اجرای طرح تفضیلی تهران به خصوص با جرح و تعدیلهایی که شهرداری در عرصه عملی در آن به عمل آورده انگشت گذاشتند. به نوشته روزنامه اعتماد (چهارشنبه ۱۲تیر، ۳ ژوئیه) در جلسه سهشنبه شورای شهر تهران مخالفان سیاستهای شهرداری اعلام کردند که در حال حاضر برجهایی به شکل عجیب و غریب در مناطق شمالی تهران و به ویژه منطقه ۲۲ بالا آمده و تراکمی را اضافه کرده که به هیچوجه در طرح تفصیلی این مناطق دیده نشده است. محسن هاشمی، یکی از گزینههای مطرح برای شهرداری تهران نیز به اعتماد گفته است که در زمان تصدی قالیباف در شهرداری تهران دستکم ۸ میلیونمتر مربع تراکم فروخته شده است.
بیماری واگیری که به شهرهای دیگر سرایت کرده
ظاهرا متراکمسازی در تهران فراتر از آن رفته که به ۴ طبقه محدود شود. در همان جلسه روز سهشنبه شورای شهر تهران معصومه ابتکار، عضو شورا با ابراز نگرانی از گسترش بیرویه متراکمسازی گفته است: « ما شاهد احداث ساختمانهای بیش از ۹ طبقه و حتی تا ۲۰ طبقه هستیم که به هیچوجه با ضوابط مورد نظر شورای شهر سازگاری ندارند.»
در کنار متناسب نبودن امکانات و زیرساختها با چنین ساختوسازهائی، قرارگرفتن تهران بر روی گسل زلزله و عدم پیشبینی یا حساسیت لازم در رعایت معیارهای ایمنی در پیریزی و شالودهسازی ساختمانهای بلند، عملا چشماندازهای نگرانکنندهای را برای این شهر رقم میزنند.
شهردار جدیدی که توسط شورای چهارم انتخاب میشود، شاید بر این روند مهار بزند، ولی متراکمسازیهای بی در و پیکر که تا کنون پیش رفته و آماج انتقادهای بسیار است به سختی قابل اصلاح خواهد بود. گسترش ساخت نامتناسب و بیضابطه ساختمانهای بلند در شهرهای بزرگ دیگر کشور نیز جریان دارد.
تلاششماری از نامزدان برای راهیابی به شوراها، عملا با هدف تاثیرگذاری بر سیاستها در راستای اجرای گستردهتر متراکمسازی، آسانکردن بساز و بفروشیهای بیشتر و رسیدن به سودهای بیشتر از این رهگذر بوده است. همزمان، موجی از رقابت بر سر این که کدام شهر بلندترین برج را میسازد در جریان است، امری که گاه و بیگاه انتقادهایی را در رسانهها برمیانگیزد، بدون آن که چارهاندیشی ملی و جامعی را در کل کشور برانگیزد.